کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


 



 

‌بنابرین‏ ضرورت دارد مکانیزم نظارت و راهنمایی، و کنترل استانداردهای خاص وجود داشته باشد تا فعالیت‌ها را در جهت هدفها و برنامه ها هدایت نماید و به موقع از وقوع انحرافاتی که ممکن است در حال تکوین باشد، جلوگیری به عمل آورد؛ در محیط های آموزشی هر فعالیتی که هدف اولیه اش پیشرفت و بهبود شرایط تدریس و یادگیری باشد، ماهیتاً جنبه نظارت و راهنمایی دارد (شکوه، ۱۳۸۶). در این راستا و با توجه به نقش مؤثر معلم راهنما پژوهش در زمینه نقش مؤثر این گروه آموزشی بر کارایی آموزشی معلمان ضرورت یافت.

 

۱-۳- اهداف پژوهش

 

۱-۳-۱- هدف کلی

 

هدف کلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر نقش معلمین راهنما بر افزایش کارایی آموزشی معلمان مقطع ابتدایی شهرستان لامرد ‌می‌باشد.

 

۱-۳-۲- اهداف فرعی

 

۱- بررسی تاثیر تقش معلمان راهنما در بهبود شیوه­ تدریس معلمان.

 

۲- بررسی تاثیر تقش معلمان راهنما در مرتفع شدن مشکلات خاص به وجود آمده برای معلمان.

 

۳- بررسی تاثیر نقش معلمان راهنما در بهبود روابط انسانی حاکم بر فضای آموزشی.

 

۴- بررسی نقش معلمـان راهنما در بهبود شیوه­ ارزشـیابی دانش ­آموزان مؤثر ‌می‌باشد؟

 

۱-۴ سؤالهای پژوهش

 

۱-۴-۱- سؤال اصلی پژوهش

 

آیا نقش معلمین راهنما بر افزایش کارایی آموزشی معلمان مقطع ابتدایی مؤثر است؟

 

۱-۴-۲- سؤالهای فرعی

 

۱- آیا نقش معلمان راهنما بر بهبود شیوه­ تدریس معلمان مؤثر ‌می‌باشد؟

 

۲- آیا نقش معلمان راهنما بر مرتفع شدن مشکلات خاص به وجود آمده برای معلمان مؤثر ‌می‌باشد؟

 

۳- آیا نقش معلمان راهنما بر بهبود روابط انسانی حاکم بر فضای آموزشی مؤثر ‌می‌باشد؟

 

۴- آیا نقش معلمـان راهنما بر بهبود شیوه­ ارزشـیابی دانش ­آموزان مؤثر ‌می‌باشد؟

 

۱-۵- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

 

۱-۵-۱- تعاریف مفهومی

 

معلم راهنما:

 

از نظر سازمانی معلمان برجسته و باتجربه­ای هستند که به همکاران خود کمک می‌کنند و آنان را از هنجارها و بایدهای کار و تدریس و یادگیری مطلع می­سازند و هیچ گاه نمی ­توانند نظرها و عقاید خود را به آن ها تحمیل کنند (نیکنامی، ۱۳۸۲، ص ۱۵۸). یک رهبری آموزشی است که باید می‌تواند امور آموزشی را در جهت یادگیری ترتیب داده و هماهنگ سازد (بهرنگی، ۱۳۷۲، ص ۱۷).

 

نظارت و راهنمایی:

 

کوشش­های مسئولان منتخب مدرسه برای راهنمایی و هدایت معلمان و دیگر کارکنان آموزشی در اصلاح وضع آموزش و روش های تدریس که مستلزم تحریک رشد و پیشرفت حرفه ای معلمان، انتخاب هدف های آموزشی، تجدید نظر در آن ها مواد آموزشی، روش های تدریس و ارزشیابی آن ها‌ است (نیکنامی، ۱۳۸۳، ص ۷).

 

نظارت و راهنمایی، یک فرایند آموزشی است که در آن فردی که دارای علم و مهارت بیشتری می‌باشد، مسئولیت تربیت و آموزش فرد دیگری را به عهده دارد که کمتر دارای این عناصر می‌باشد (رابینسون[۱۷]، ۱۹۶۳؛ به نقل از بهرنگی، ۱۳۸۶)

 

کارایی:

 

کارایی: به انجام درست کارها اطلاق می­ شود. (علاقه­بند، ۱۳۸۶). دراکر[۱۸] (۱۹۸۷) کارایی را اینگونه تعریف می‌کند: درست انجام دادن کارها و وظایف آن (نقل از حسن پور،۱۳۸۵).

 

همچنین کارایی‌ به ‌معنای‌ کمترین‌ زمان‌ یا انرژی‌ مصرفی‌ برای‌ بیشترین‌ کاری‌ که‌ انجام‌ شده‌ است (اپستین و هاندرت[۱۹]، ۲۰۰۲).

 

کارایی آموزشی:

 

به مجموعه فعالیت های کیفی و کمی که معلمان، دبیران و اساتید در راستای اهداف آموزشی به منظور بهبود عملکرد نظام آموزشی می بایست انجام دهند تا اثربخشی و در نهایت سودبخشی آن عاید کلیه اجزا سازمانی و محیط بیرونی شود. این فعالیت ها می‌تواند شامل بهبود روند تدریس، بهبود روابط انسانی، بهبود روند ارزشیابی و هر آنچه در روند آموزشی حضور دارد شود (کارول و گیلبرت[۲۰]، ۲۰۰۸).

 

کارایی آموزشی معلمان سطح وسیعی از فعالیت‌های آموزشی یک معلم را در بر می‌گیرد و برای سنجش کارایی معلمان باید به همه آن ها توجه کرد و سپس ‌در مورد موفقیت یا عدم موفقیت کارایی معلم قضاوت نمود (خدیوی، ۱۳۸۹).

 

روش تدریس:

 

روش تدریس مجموعه تدابیر و فعالیت­های منظمی است که معلمی، نه برای ارائه تدریس بهتر، بلکه برای یادگیری بهتر و رسیدن به هدف، با توجه به امکانات اتخاذ می­ کند (احمدیه،۱۳۸۵)، همچنین به کلیه فرآیندهایی که در کلاس درس به منظور بهبود یادگیری دانش ­آموزان صورت گیرد (پرینس و فلدر[۲۱]، ۲۰۰۶) و یا به مجموعه فعالیت­هایی معلمان در کلاس به روش­هایی متفاوتی که به منظور گسترش و توسعه مفهومی ذهن فراگیران در دروسشان صورت ‌می‌گیرد روش تدریس می­گویند (اوزسویک[۲۲]،۲۰۱۰). ‌بنابرین‏، به اعمال و فعالیت­هایی که معلم به منظور تغیییر در شیوه ­های یادگیری دانش آموزان ایجاد می‌کند نیز روش تدریس می­گویند (براوون[۲۳]، ۲۰۰۱). در این راستا معلمان می­کوشند تا در امر تدریس از شیوه ­های گوناگونی استفاده کنند برای اینکه در فرایند آموزش به مطلوبیت لازم دست یابند. در جمع ­بندی کلی پژوهشگر معتقد است که روش تدریس در کل، تغییر در شیوه ­های یادگیری دانش آموزان است تا به آنان بیاموزد که چگونه بیاموزند.

 

مشکلات خاص معلمان:

 

به تعبیری مشکلات خاص معلمان می ­تواند اینگونه تعریف شود: به مسائلی نظیر وجود کلاس­های چندپایه و مدیریت در آن، کمبود وقت، فقدان تجهیزات آموزشی، کمبود اطلاعات و تجارب معلمان، ضعف بنیه علمی دانش ­آموزان، وجود منطق دوزبانه و سازمان دهی فیزیکی کلاس درس مشکلات خاص معلمان قلمداد می شود (دیویس، گایتون و آنیون[۲۴]، ۲۰۰۸)

 

روابط انسانی:

 

برگر[۲۵] (۱۹۳۴) می­گوید: در حال حاضر، روابط انسانی، توسعه دادن مهارت عملی تا شخص بیاموزد چگونه خویش را با محیط اجتماعی خود سازگار کند. مهارت انسانی یعنی قابلیت برقراری ارتباط با عقاید و احساسات دیگران، تا با دریافت پاسخ مطلوب و ایجاد ارتباط از سوی دیگران، خوی اجتماعی بودن در او پرورش یابد (روتلیز برگر به نقل از لین[۲۶]، ۲۰۰۶).

 

بوی­کین[۲۷] می­گوید: روابط انسانی عبارت است از شیوه رفتار کردن و احترام گذاردن به موقعیت های اجتماعی، افراد یا گروه­هایی که سبب خلق آن موقعیت­ها ‌شده‌اند. در روابط انسانی سازمان یافته، اختلاف نژادی، اخلاقی، طبقات اجتماعی یا اقتصادی، فرهنگی و آموزشی مطرح نیست، بلکه احترام گذاشتن بر شخصیت فرد و محترم شمردن ارزش­های انسانی افراد مهم است (مارشال[۲۸]، ۲۰۰۷).

 

ارزشیابی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-17] [ 12:52:00 ب.ظ ]




 

مذهب امامیه بر این نظراند عنن زمانی مجوز فسخ نکاح است که مرد به واسطه عیب عنن از نزدیکی با نوع مونث ناتوان باشد. ولی در مذهب حنفیه عدم توانایی بر نزدیکی با زوجه مجوز فسخ نکاح است.[۱۰۲]

 

ماده ۱۱۲۲ قانون مدنی ‌به این موضوع اشاره دارد وآن را از عیوب مجوز فسخ نکاح می‌داند.

 

اـ ۲: نیاز به صیغه طلاق

 

بر طبق مذهب امامیه فسخ نکاح به واسطه عنن نیاز به صیغه طلاق ندارد. ولی بر اساس نظرات فقهای حنفیه بدون صیغه طلاق فسخ نکاح منعقد نمی‌شود.[۱۰۳]

 

ا ـ۳: مهریه در زمان طلاق به دلیل عنن

 

در جدایی که به واسطه عنن واقع می‌شود، مذهب امامیه معتقد است که زن مستحق نصف مهرالمسمی و در صورت عدم تعیین، نصف مهرالمثل است. ولی فقهای مذهب حنفی قائل ‌به این مطلب‌اند که زن مستحق همه مهر است.[۱۰۴]

 

البته واضح است که اگر قبل از وقوع عنن، نزدیکی صورت گرفته باشد، به اتفاق فقها، زن مستحق تمام مهر است. در این فرض اکثریت فقها قائل به عدم ظهور حق فسخ برای زوجه هستند.

 

مبحث دهم: خیار شرط در نکاح

 

شرط را می‌توان به معنی التزام و تعهدی تبعی دانست که ضمن عقد معین و در کنار تعهد اصلی ایجاد می‌شود و ان چنان با عقد مرتبط است که اگر عقد به جهتی از جهات منحل گردد، شرط نیز تبعا منتفی می شود.

 

در خصوص شروطی که ضمن عقد نکاح شرط می‌شود، حنفیه بر این نظراند که اگر این شروط از شروط سلبی و مربوط به صفاتی مانند جمال و بکارت و … باشد، و اخلال در این صفات پدید آید، عقد صحیح و شرط باطل است. ولی اگر شرط متعلق به مسائل کفائت باشد ـ مانند حرفه و نسب و مال ـ با تخلف در شرط، عقد باطل است.[۱۰۵]

 

ولی در فقه امامی اخلال به شرط سائغ (شرطی که خلاف مقتضای عقد نباشد)، حق فسخ برای شخص به وجود می‌آورد.[۱۰۶]

 

ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی می‌گوید:

 

«طرفین عقد ازدواج می‌توانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مذبور نباشد در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنمایند، مثل اینکه شرط شود هر گاه شوهر زن دیگر بگیرد یا در مدت معینی غایب شود یا ترک انفاق نماید یا بر علیه حیات زن سوء قصد کند یا سوء رفتاری نماید که زندگانی آن ها با یکدیگر غیر قابل تحمل شود، زن وکیل و وکیل در توکیل باشد که پس از اثبات تحقق شرط ئر محکمه و صدور حکم نهائی خود را مطلقه سازد». ا

 

اگر چه در ماده ۱۱۱۹ فقط شرط فعل بیان شده است، ولی انتخاب شرط فعل من باب شیوع این نوع از شروط و لذا مفید حصر نیست و شرط صفت و شرط نتیجه نیز همین وصف را دارد، چنان که در ماده ۱۱۲۸ صریحا حکم شرط صفت بیان و مقرر می‌دارد: «هر گاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده برای بیان طرف مقابل حق فسخ خواهد بود خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده یا عقد متبانیا بر آن واقع شده باشد».

 

مبحث یازدهم: مهر

 

در این بخش به بررسی موارد اختلافی مبحث مهر در عقد نکاح بین دو مذهب امامی و حقوق آن و مذهب حنفی پرداخته می‌شود.

 

گفتار اول: میزان مهر

 

در خصوص حداکثر مقدار مهریه بین مذاهب اختلافی نیست. در این باره حد خاصی قائل نیستند و به هر میزانی که باشد نکاح صحیح است.ولی در خصوص حداقل میزان مهر بین دو مذهب اختلاف است.

 

فقهای حنفی حداقل میزان مهر را ۱۰ درهم می‌دانند. کمتر از این میزان موجب بروز غرر و عدم صحت چنین نکاحی است.[۱۰۷]

 

ولی فقهای امامیه برای میزان حداقل در نکاح، حد خاصی قائل نیستند. یعنی نکاح به هر میزان از مال که واقع شود، صحیح است.[۱۰۸]

 

البته میزان مهرالمسمی باید به نحوی باشد که عنوان مال بر آن صدق کند. مادّه ۱۰۷۸ قانون مدنى می‌گوید: «هر چیزى را که مالیّت داشته و قابل تملّک نیز باشد مى‌توان مهر قرار داد».

 

محتواى مادّۀ فوق ‌به این تفسیر است که، مهرى که در حین انعقاد عقد با توافق طرفین معیّن مى‌گردد (مهر المسمّى) از جهت حد اکثر سقف محدودى ندارد، و زوجین مى‌توانند بهر اندازه که مایل باشند توافق نمایند، و پس از توافق و انعقاد عقد زوج ملزم به پرداخت خواهد بود، ولى از جهت حد اقلّ تا آنجا که چیزى صدق مال بر آن بشود و قابل تملّک باشد، مى‌تواند ‌مهریه قرار گیرد. ‌بنابرین‏ یک حبّه گندم و یا یک قطرۀ آب که داراى ارزش مالى نیست نمى‌تواند به ‌عنوان مهر تعیین گردد، زیرا مال بر آن صدق نمى‌کند.

 

گفتار دوم: ازدواج بدون مهر

 

اگر زوجه بدون ذکر مهر به عقد نکاح زوج درآید و قبل از اینکه نزدیکی صورت بگیرد، زوج فوت نماید، زوجه مستحق مهر است یا خیر؟

 

امامیه معتقد است که در این فرض چیزی به زوجه تعلق نمی‌گیرد.[۱۰۹]

 

ماده۱۰۸۷ می‌گوید: «اگر در نکاح دائم مهر ذکر نشده یا عدم مهر شرط شده باشد نکاح صحیح است و طرفین می‌توانند بعد از عقد مهر را بتراضی معین کنند و اگر قبل از تراضی بر مهر معین بین آن ها نزدیکی واقع شود زوجه مستحق مهرالمثل خواهد بود» .

 

در تکمیل بحث ماده۱۰۸۸ می‌گوید: «‌در مورد ماده قبل اگر یکی از زوجین قبل از تعیین مهر و قبل از نزدیکی بمیرد زن مستحق هیچگونه مهری نیست».

 

فقهای مذهب حنفی بر این نظراند که زوجه مستحق تمام مهرالمثل است که به وی تحویل شود.[۱۱۰]

 

گفتار سوم: تعجیل یا تاجیل

 

بنا بر قول مشهور، اصل اولی ‌در مورد مهر، تعجیل است. در این خصوص اختلافی بین فقها ملاحظه نمی‌شود. ‌بنابرین‏ اگر در خصوص تاجیل و تعجیل مهر، در عقد تاکیدی نشود، اصل بر تعجیل است.

 

ولی بر طبق مذهب حنفیه، در این مثال به عرف بلد رجوع می‌شود.[۱۱۱]

 

گفتار چهارم: شرط مقداری از مهر برای پدر زوجه

 

اگر در ضمن عقد نکاح شرط شود که مقداری از مهریه به پدر زوجه داده شود، این شرط بر طبق مذهب حنفی در زمره شروط ضمن عقد صحیحه است و وفای به آن واجب می‌باشد.[۱۱۲]

 

ولی مذهب امامیه این شرط را جزء شروط باطل می‌داند و وجهی به آن نمی‌نهد.[۱۱۳]

 

گفتار پنجم: پدر و مهریه فرزند صغیر

 

اگر پدری اقدام به اخذ زوجه برای فرزند فقیر خویش کند، و در ضمن عقد مهرالمسمی تعیین شود و یا اینکه تعیین نشود و جهتی مهرالمثل واجب شود، سوال این است که مهر بر چه کسی واجب است.

 

آیا به دلیل فقر فرزند و اینکه پدر متکفل امر نکاح وی شده است بر عهده پدر است؟

 

و یا اینکه فرزند ضامن پرداخت مهر به زوجه است؟

 

حنفیه بر این نظر است که چیزی از مهر بر عهده پدر نیست. بلکه فرزند ضامن میزان مهرالمسمی یا مهرالمثل است.[۱۱۴]

 

امامیه سه فرض برای این مطلب قائل است:

 

الف ـ فرزند ضغیر در حین عقد دارای مال باشد: پدر الزامی در جهت پرداخت مهریه ندارد.

 

ب ـ اگر فرزند فقیر، کبیر و رشید باشد: پدر جز در صورت ضمانت مهر چیزی بر عهده ندارد.

 

ج ـ اگر فرزند صغیر را حین عقد مالی نباشد: مهر بر عهده پدر است.[۱۱۵]

 

خلاصه فصل

 

در این فصل به بررسی موارد اختلافی در مبحث نکاح بین دو مذهب امامیه و قانون مدنی آن و مذهب حنفیه پرداخته شد. مباحثی از جمله الفاظ انعقاد نکاح(ایجاب و قبول)، شروط ضمن عقد نکاح، شرایط متعاقدین، عیوب نکاح، مهر و …. مرد فحص و بررسی قرار گرفت و گزارش مفصلی از این موضوعات ارائه شد.

 

فصل سوم: اشتراکات مبحث طلاق

 

مقدمه

 

در این فصل به بررسی موارد اشتراکی مباحث طلاق بین مذهب حنفی و مذهب امامیه و قانون مدنی ایران پرداخته می‌شود.

 

مبحث اول: شروط طلاق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-09-16] [ 09:17:00 ب.ظ ]




تبیین اثربخشی نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز بر ابعاد رفتار کارآفرینانه دانش اموزان.

 

  1. مقایسه اثربخشی الگوی چند محوری شفیع‌آبادی با نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز بر ابعاد رفتار کارآفرینانه دانش آموزان.

فرضیه‌های پژوهش:

 

فرضیه اصلی:

 

بین اثر بخشی الگوی چند محوری شفیع‌آبادی با نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز بر رفتار کارآفرینانه دانش آموزان تفاوت معنادار وجود دارد.

 

فرضیه جانبی:

 

    1. الگوی چند محوری شفیع‌آبادی بر ابعاد رفتار کارآفرینانه دانش آموزان تاثیر معنادار دارد.

 

    1. نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز بر ابعاد رفتار کارآفرینانه دانش آموزان تاثیر معنادار دارد.

 

  1. بین اثر بخشی الگوی چند محوری شفیع‌آبادی با نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز بر ابعاد رفتار کارآفرینانه دانش آموزان تفاوت معنادار وجود دارد.

تعاریف :

 

تعاریف نظری:

 

الگوی چند محوری شفیع‌آبادی: یک الگوی بومی است که نگرش رشدی به انتخاب شغل دارد. بر اساس این الگو نظریه های راهنمایی و مشاوره عموما و نظریه های راهنمایی شغلی خصوصاً از عقاید مردم و مبانی فرهنگی جامعه متاثرند. انتخاب شغل بر اساس این الگو فعالیتی است پویا و هدفمند که توجه به نوع خویشتن پنداری، میزان ارضای نیازه و توان تصمیم‌گیری در درون شیوه زندگی رخ می‌دهد (شفیع‌آبادی،۱۳۹۲).

 

نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز: یک الگوی مشاوره شغلی غیر بومی است که بر پنج مفهوم استعداد ژنتیکی، رویدادها و شرایط محیطی، تجارب یادگیری، مهارت‌های انجام کار تأکید دارد (شفیع‌آبادی،۱۳۹۲)

 

رفتار کارآفرینانه: مجموعه فعالیت‌هایی که افراد در سطوح مختلف مسئولیت با هدف بهره‌گیری خلاقانه از منابع در جهت شناسایی و استفاده از فرصت‌ها به انجام می‌رسانند (مایر،۲۰۰۲، به نقل از فکری، شفیع‌آبادی، نورانی پور، احقر، ۱۳۹۲).

 

تعاریف عملیاتی:

 

الگوی چند محوری شفیع‌آبادی: منظور از الگوی چند محوری در این پژوهش ۸ جلسه یک و نیم ساعته آموزش کارآفرینی بر مبنای پنج محور بنیادی الگوی چند محوری شامل پویایی، هدفمندی، خویشتن پنداری، نیازها و تصمیم‌گیری است.

 

نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز: منظور از نظریه یادگیری اجتماعی در این پژوهش ۸ جلسه یک و نیم ساعته آموزش کارآفرینی بر مبنای چهار محور بنیادی نظریه یادگیری اجتماعی شامل استعداد، شرایط محیطی، مهارت‌های انجام کار و تجارب یادگیری است.

 

رفتار کارآفرینانه: در پژوهش حاضر عبارت است از نمره ای که دانش آموزان از پرسشنامه رفتار کارآفرینانه فکری، شفیع‌آبادی، نورانی پور و احقر (۱۳۹۱) کسب می‌کنند.

 

فصل دوم

 

ادبیات پژوهش

 

این فصل از دو قسمت تشکیل شده است . قسمت اول مبانی نظری است که خود از سه بخش کارآفرینی، الگوی چند محوری شفیع آبادی ، و نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز تشکیل شده است و قسمت دوم که پیشینه تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور را که به طور مستقیم و غیر مستقیم با موضوع پژوهش در ارتباط بوده است بررسی می‌کند.

 

قسمت اول: مبانی نظری:

 

بخش اول: کارآفرینی:

 

تعریف کارآفرینی:

 

در اوایل سده شانزدهم میلادی کسانی را که در کار مأموریت نظام بودند، کارآفرین می‌خواندند. از حدود ۱۷۰۰ میلادی به بعد درباره پیمانکارانی که دست‌اندر کار امور عمرانی بودند، از لفظ کارآفرین زیاد استفاده شده است. کارآفرینی و کارآفرین اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و همه مکاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تاکنون به نحوی کارآفرینی را در نظریه های خود تشریح کرده‌اند. ژوزف شومپیتر[۹] با ارائه نظریه توسعه اقتصادی خود در سال ۱۹۳۴ که همزمان با دوران رکود بزرگ اقتصادی بود، موجب شد تا نظر او در خصوص نقش محوری کارآفرینان در ایجاد سود، مورد توجه قرار گیرد و به همین دلیل ویل را « پدر کارآفرینی» لقب داده‌اند. کارآفرینی از سوی روان‌شناسان و جامعه‌شناسان با درک نقش کارآفرینان در اقتصاد و به منظور شناسایی ویژگی‌ها و الگوهای رفتاری آن ها با بررسی و تحقیق در خصوص آنان مورد توجه قرار گرفت (ملکی،۱۳۸۷).

 

ماکس وبر[۱۰] جامعه‌شناس آلمانی اولین فردی بوده است که در این حوزه علمی به کارآفرینی توجه ‌کرده‌است، در تعریف وی «کارآفرینی» یک فرایند اجتماعی است که در آن کارآفرین با اشتیاق و پشتکار در کار، خویشتن خویش را پیدا می‌کند و از بند عادات و سنت‌های مرسوم رها می‌شود، او معتقد است که فرهنگ کارآفرینی در سطح تعاملی انسان‌ها با یکدیگر شکل می‌گیرد و شخصیت، ارزش‌ها، نگرش‌ها و باورهای فرد نسبت به کارآفرینی تحت تأثیر تعامل وی با سایر افراد جامعه شکل گرفته و تکامل پیدا می‌کند (سعیدی کیا، ۱۳۸۲، به نقل از خوب، ۱۳۸۸).

 

آنتونیز[۱۱] (۲۰۰۷، به نقل از جمالی زواره، نصر، و جمالی زواره، ۱۳۹۱) کارآفرینی را در معنای گسترده و محدود مورد بررسی قرار می‌دهد. در معنای گسترده، کارآفرینی، سرمایه‌گذاری برای تشکیل یک شرکت یا ایجاد یک کسب و کار است. کارآفرینی، فرایندی است که از طریق آن افراد از فرصت‌های پیش رو، بدون توجه به منابع کنترلی، استفاده می‌نمایند، کارهای جدید انجامی می‌دهند، از عادت‌ها و عرف عبور کرده و فرصت‌ها را پیگیری می‌نمایند به گونه‌ای که انجام کار، تولید یا ارائه خدمات از روش‌های رایج، خارج شود.

 

کارآفرینی فرایند خلق چیزی با ارزش و متفاوت از طریق اختصاص زمان و تلاش کافی، همراه با خطر مالی، روانی و اجتماعی به منظور دریافت پاداش مالی، استقلال و رضایت شخصی تعریف می‌شود (مرزبان، مقیمی، و عربیون، ۱۳۹۰).

 

به نظر ساویر[۱۲]، کارآفرینی را می‌توان در دامنه وسیعی از وظایف مشاهده نمود، این وظایف می‌تواند شامل نوآوری محض تا کارهای معمولی باشد و کارآفرینی را نه تنها به طور مستقل و فردی بلکه در تمام سازمان‌هایی که در آن ها تصمیم‌گیری‌های متهورانه اتخاذ می‌گردد و به ترکیب و تخصیص منابع در شرایط بی ثبات تأثیر می‌گذارد، می‌توان یافت (بروکهاس، ۱۹۸۲، به نقل ازکلانتری، هزار جریبی ، و ربانی ، ۱۳۸۳).

 

به عقیده اوگاندل[۱۳] (۲۰۰۰، به نقل از اوگاندل، آکینگباد[۱۴]، و آکینلابی[۱۵]،۲۰۱۲) کارآفرینی یک فرایند رفتاری و اجرایی شخص کارآفرین است. آموزش کارآفرینی یک ساختاری از مهارت های کارآفرینی می‌باشد که به مفاهیم، مهارت‌ها و آگاهی ذهنی افرادی که از آن ها در طول فرایند توسعه سرمایه‌گذاری استفاده می‌کنند، اشاره دارد.

 

کارآفرینی شامل یک فرایند یادگیری است و عبارت است از توانایی بر آمدن از عهده مسائل و مشکلات و نیز یادگرفتن از آن ها می‌باشد. دیوید جانسون کارآفرینی را به شرح زیر تعریف می‌کند:

 

    • عملی خلاق است که به وسیله آن چیزی که در گذشته وجود نداشته است، ایجاد می‌شود.

 

    • نو آوری مبتنی بر درک و یافتن فرصت از یک محیط ناشناس.

 

    • ساخت و ایجاد فرصت با بهره گرفتن از منابع یا جستجوی منابع جدید.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-15] [ 12:54:00 ب.ظ ]




تبیین اثربخشی نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز بر ابعاد رفتار کارآفرینانه دانش اموزان.

 

  1. مقایسه اثربخشی الگوی چند محوری شفیع‌آبادی با نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز بر ابعاد رفتار کارآفرینانه دانش آموزان.

فرضیه‌های پژوهش:

 

فرضیه اصلی:

 

بین اثر بخشی الگوی چند محوری شفیع‌آبادی با نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز بر رفتار کارآفرینانه دانش آموزان تفاوت معنادار وجود دارد.

 

فرضیه جانبی:

 

    1. الگوی چند محوری شفیع‌آبادی بر ابعاد رفتار کارآفرینانه دانش آموزان تاثیر معنادار دارد.

 

    1. نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز بر ابعاد رفتار کارآفرینانه دانش آموزان تاثیر معنادار دارد.

 

  1. بین اثر بخشی الگوی چند محوری شفیع‌آبادی با نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز بر ابعاد رفتار کارآفرینانه دانش آموزان تفاوت معنادار وجود دارد.

تعاریف :

 

تعاریف نظری:

 

الگوی چند محوری شفیع‌آبادی: یک الگوی بومی است که نگرش رشدی به انتخاب شغل دارد. بر اساس این الگو نظریه های راهنمایی و مشاوره عموما و نظریه های راهنمایی شغلی خصوصاً از عقاید مردم و مبانی فرهنگی جامعه متاثرند. انتخاب شغل بر اساس این الگو فعالیتی است پویا و هدفمند که توجه به نوع خویشتن پنداری، میزان ارضای نیازه و توان تصمیم‌گیری در درون شیوه زندگی رخ می‌دهد (شفیع‌آبادی،۱۳۹۲).

 

نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز: یک الگوی مشاوره شغلی غیر بومی است که بر پنج مفهوم استعداد ژنتیکی، رویدادها و شرایط محیطی، تجارب یادگیری، مهارت‌های انجام کار تأکید دارد (شفیع‌آبادی،۱۳۹۲)

 

رفتار کارآفرینانه: مجموعه فعالیت‌هایی که افراد در سطوح مختلف مسئولیت با هدف بهره‌گیری خلاقانه از منابع در جهت شناسایی و استفاده از فرصت‌ها به انجام می‌رسانند (مایر،۲۰۰۲، به نقل از فکری، شفیع‌آبادی، نورانی پور، احقر، ۱۳۹۲).

 

تعاریف عملیاتی:

 

الگوی چند محوری شفیع‌آبادی: منظور از الگوی چند محوری در این پژوهش ۸ جلسه یک و نیم ساعته آموزش کارآفرینی بر مبنای پنج محور بنیادی الگوی چند محوری شامل پویایی، هدفمندی، خویشتن پنداری، نیازها و تصمیم‌گیری است.

 

نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز: منظور از نظریه یادگیری اجتماعی در این پژوهش ۸ جلسه یک و نیم ساعته آموزش کارآفرینی بر مبنای چهار محور بنیادی نظریه یادگیری اجتماعی شامل استعداد، شرایط محیطی، مهارت‌های انجام کار و تجارب یادگیری است.

 

رفتار کارآفرینانه: در پژوهش حاضر عبارت است از نمره ای که دانش آموزان از پرسشنامه رفتار کارآفرینانه فکری، شفیع‌آبادی، نورانی پور و احقر (۱۳۹۱) کسب می‌کنند.

 

فصل دوم

 

ادبیات پژوهش

 

این فصل از دو قسمت تشکیل شده است . قسمت اول مبانی نظری است که خود از سه بخش کارآفرینی، الگوی چند محوری شفیع آبادی ، و نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز تشکیل شده است و قسمت دوم که پیشینه تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور را که به طور مستقیم و غیر مستقیم با موضوع پژوهش در ارتباط بوده است بررسی می‌کند.

 

قسمت اول: مبانی نظری:

 

بخش اول: کارآفرینی:

 

تعریف کارآفرینی:

 

در اوایل سده شانزدهم میلادی کسانی را که در کار مأموریت نظام بودند، کارآفرین می‌خواندند. از حدود ۱۷۰۰ میلادی به بعد درباره پیمانکارانی که دست‌اندر کار امور عمرانی بودند، از لفظ کارآفرین زیاد استفاده شده است. کارآفرینی و کارآفرین اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و همه مکاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تاکنون به نحوی کارآفرینی را در نظریه های خود تشریح کرده‌اند. ژوزف شومپیتر[۹] با ارائه نظریه توسعه اقتصادی خود در سال ۱۹۳۴ که همزمان با دوران رکود بزرگ اقتصادی بود، موجب شد تا نظر او در خصوص نقش محوری کارآفرینان در ایجاد سود، مورد توجه قرار گیرد و به همین دلیل ویل را « پدر کارآفرینی» لقب داده‌اند. کارآفرینی از سوی روان‌شناسان و جامعه‌شناسان با درک نقش کارآفرینان در اقتصاد و به منظور شناسایی ویژگی‌ها و الگوهای رفتاری آن ها با بررسی و تحقیق در خصوص آنان مورد توجه قرار گرفت (ملکی،۱۳۸۷).

 

ماکس وبر[۱۰] جامعه‌شناس آلمانی اولین فردی بوده است که در این حوزه علمی به کارآفرینی توجه ‌کرده‌است، در تعریف وی «کارآفرینی» یک فرایند اجتماعی است که در آن کارآفرین با اشتیاق و پشتکار در کار، خویشتن خویش را پیدا می‌کند و از بند عادات و سنت‌های مرسوم رها می‌شود، او معتقد است که فرهنگ کارآفرینی در سطح تعاملی انسان‌ها با یکدیگر شکل می‌گیرد و شخصیت، ارزش‌ها، نگرش‌ها و باورهای فرد نسبت به کارآفرینی تحت تأثیر تعامل وی با سایر افراد جامعه شکل گرفته و تکامل پیدا می‌کند (سعیدی کیا، ۱۳۸۲، به نقل از خوب، ۱۳۸۸).

 

آنتونیز[۱۱] (۲۰۰۷، به نقل از جمالی زواره، نصر، و جمالی زواره، ۱۳۹۱) کارآفرینی را در معنای گسترده و محدود مورد بررسی قرار می‌دهد. در معنای گسترده، کارآفرینی، سرمایه‌گذاری برای تشکیل یک شرکت یا ایجاد یک کسب و کار است. کارآفرینی، فرایندی است که از طریق آن افراد از فرصت‌های پیش رو، بدون توجه به منابع کنترلی، استفاده می‌نمایند، کارهای جدید انجامی می‌دهند، از عادت‌ها و عرف عبور کرده و فرصت‌ها را پیگیری می‌نمایند به گونه‌ای که انجام کار، تولید یا ارائه خدمات از روش‌های رایج، خارج شود.

 

کارآفرینی فرایند خلق چیزی با ارزش و متفاوت از طریق اختصاص زمان و تلاش کافی، همراه با خطر مالی، روانی و اجتماعی به منظور دریافت پاداش مالی، استقلال و رضایت شخصی تعریف می‌شود (مرزبان، مقیمی، و عربیون، ۱۳۹۰).

 

به نظر ساویر[۱۲]، کارآفرینی را می‌توان در دامنه وسیعی از وظایف مشاهده نمود، این وظایف می‌تواند شامل نوآوری محض تا کارهای معمولی باشد و کارآفرینی را نه تنها به طور مستقل و فردی بلکه در تمام سازمان‌هایی که در آن ها تصمیم‌گیری‌های متهورانه اتخاذ می‌گردد و به ترکیب و تخصیص منابع در شرایط بی ثبات تأثیر می‌گذارد، می‌توان یافت (بروکهاس، ۱۹۸۲، به نقل ازکلانتری، هزار جریبی ، و ربانی ، ۱۳۸۳).

 

به عقیده اوگاندل[۱۳] (۲۰۰۰، به نقل از اوگاندل، آکینگباد[۱۴]، و آکینلابی[۱۵]،۲۰۱۲) کارآفرینی یک فرایند رفتاری و اجرایی شخص کارآفرین است. آموزش کارآفرینی یک ساختاری از مهارت های کارآفرینی می‌باشد که به مفاهیم، مهارت‌ها و آگاهی ذهنی افرادی که از آن ها در طول فرایند توسعه سرمایه‌گذاری استفاده می‌کنند، اشاره دارد.

 

کارآفرینی شامل یک فرایند یادگیری است و عبارت است از توانایی بر آمدن از عهده مسائل و مشکلات و نیز یادگرفتن از آن ها می‌باشد. دیوید جانسون کارآفرینی را به شرح زیر تعریف می‌کند:

 

    • عملی خلاق است که به وسیله آن چیزی که در گذشته وجود نداشته است، ایجاد می‌شود.

 

    • نو آوری مبتنی بر درک و یافتن فرصت از یک محیط ناشناس.

 

    • ساخت و ایجاد فرصت با بهره گرفتن از منابع یا جستجوی منابع جدید.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-14] [ 02:03:00 ب.ظ ]




رأی‌ دادگاه:

 

با عنایت به شکایت شاکی و نظریه پزشکی قانونی و اذعان مامور به تیراندازی به سمت موتور سیکلت،هرچند علت آن را متوقف کردن وسیله عنوان داشته و با توجه به حالت تیراندازی و اینکه مقررات قانون به کارگیری سلاح در ماده ۶ را به طور کامل رعایت ننموده و اصلاً ایستگاه ایست و بازرسی وجود نداشته و همچنین موتور سیکلت نه مسروقه بوده و نه حامل افراد متواری یا اموال مسروقه و یا کالای قاچاق نبوده و جرم سرقت کیف قاپی را نیز مشاهده ننموده و مامور در اظهاراتش بیان داشته که اوایل خدمت بوده و آموزش کافی جهت تیراندازی را نگذرانده،لذا با توجه به مراتب فوق دادگاه اتهام تیراندازی بر خلاف مقررات را که منجر به مجروحیت شاکی(م ی)گردیده را محرز دانسته و با استناد به مواد ۵۵۹ و ۷۱۳ و تبصره ۲ آن از قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ و با رعایت مواد ۱۷ و ۱۸ و ۳۸ (بند ث)و ۴۴۸و۴۴۹و۴۶۲و۴۸۸و۴۹۲و۵۵۸ از همان قانون و نیز با استناد به ماده ۴۱ از قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح و با رعایت مواد ۱و۲و۳و۹و۱۳۲ همان قانون و وجود جهات مخففه مانند فقدان سابقه کیفری مؤثر، مامور مذکور را علاوه بر جبران خسارت وارده به پرداخت ده میلیون جزای نقدی بدل از حبس مقرر در قانون در حق دولت و پرداخت دو فقره یک دهم دیه کامل بابت دو جراحت نافذه(سوراخ ورود و سوراخ خروج گلوله)مجموعاً دو دهم دیه کامل و نیز پرداخت پنج درصد دیه کامل بابت ارش پارگی روده باریک در سه نقطه و ارش پارگی ورید تهیگاهی مشترک و ورید تهیگاهی خارجی چپ و چهار درصد دیه کامل بابت ارش ضعف دائم جدار شکمی ناشی از جوشگاه معیوب باقی مانده از عمل جراحی،ظرف مدت دو سال قمری از زمان وقوع جرم در حق مجنی علیه(م ی)محکوم می کند.

 

پیوست شماره دو:قانون به کارگیری سلاح توسط مأموران نیروهای مسلح در موارد ضروری.((مصوب ۱۸/۱۰/۱۳۷۳ مجلس شورای اسلامی))

 

ماده۱- مأموران مسلح موضوع این قانون که به منظور استقرار نظم و امنیت و جلوگیری از فرار متهم یا مجرم و یا در مقام ضابط قوه قضائیه به تفتیش،تحقیق و کشف جرایم و اجرای احکام قضایی و یا سایر مأموریت‌ های محوله،مجاز به حمل و به کارگیری سلاح می‌باشند،موظفند به هنگام به کارگیری سلاح در موارد ضروری همه ضوابط و مقررات این قانون را رعایت نمایند.

 

تبصره:مأموران مسلح وزارت اطلاعات در اجرای وظایف محوله قانونی،‌در مورد به کارگیری سلاح ،مشمول این قانون می‌باشند.

 

ماده ۲ – مأموران مسلح این موضوع قانون این قانون باید شرایط زیر را داشته باشند:

 

۱-سلامت جسمانی و روانی متناسب با مأموریت‌ محوله.

 

۲- داشتن آموزش‌های لازم در راستای ماموریتهای محوله.

 

۳- تسلط کامل در به کارگیری سلاحی که در اختیار آنان گزارده می شود.

 

۴- آشنایی کامل به قانون و مقررات مربوط به کارگیری سلاح.

 

ماده۳ – مأموران انتظامی در موارد زیر حق به کارگیری سلاح را دارند:

 

۱)برای دفاع از خود در برابر کسی که با سلاح سرد یا گرم به او حمله نماید.

 

۲)برای دفاع از خود در برابر یک یا چند نفر که بدون سلاح هجوم می آورند ولی اوضاع و احوال طوری می‌باشد که بدون به کارگیری سلاح مدافعه شخصی امکان پذیر نباشد.

 

۳)در صورتی که مأموران مشاهده کنند که یک یا چند نفر مورد حمله واقع شده و جان آنان در خطر است.

 

۴- برای دستگیری سارق و قاطع الطریق و کسی که اقدام به ترور و یا تخریب و یا انفجار نموده و در حال فرار باشد.

 

۵- در موردی که شخص بازداشت شده یا زندانی از بازداشتگاه یا زندان و یا در حال انتقال فرار نماید،از اقدامات دیگر برای دستگیری و یا توقیف وی استفاده کرده و ثمری نبخشیده باشد.

 

تبصره:آیین نامه اجرایی این بند توسط وزارتخانه های کشور و دادگستری تهیه و پس از تصویب هیئت وزیران به اجرا گذاشته خواهد شد.

 

۶- برای حفظ اماکن انتظامی(مقر نیروهای انتظامی از قبیل مرکز فرماندهی،ستاد،پایگاه،پاسگاه،انبار سلاح مهمات و مرکز آموزشی).

 

۷- برای حفظ سلاحی که جهت انجام مأموریت‌ در اختیار آنان می‌باشد.

 

۸- برای حفظ اماکن طبقه بندی شده به ویژه اماکن حیاتی ‌و حساس در مقابل هر گونه هجوم و حمله جهت ترور،تخریب،آتش سوزی،غارت اسناد و اموال،گرونگانگیری و اشغال.

 

۹- برای جلوگیری و مقابله با اشخاصی که از مرزهای غیرمجاز قصد ورود یا خروج را داشته و به اخطار مأموران مرزبانی توجه نمی نمایند.

 

۱۰- برای حفظ تأسیسات،تجهیزات و اماکن نظامی و انتظامی و امنیتی.

 

تبصره ۱- در موارد فوق در صورت اقتضای شرایط،اخطار قبلی الزامی است.

 

تبصره ۲- نیروهای مسلح در مواردی که چارچوب بندهای مذکور مأموریت‌ داشته باشند،مجاز به استفاده از سلاح می‌باشند.

 

تبصره ۳- مأموران مسلح در همه موارد مندرج در این قانون در صورتی مجازند از سلاح استفاده نمایند که اولاً چاره ای جز به کارگیری سلاح نداشته باشند،ثانیاًً در صورت امکان مراتب:

 

الف- تیرهوایی

 

ب – تیراندازی کمر به پایین

 

ج – تیراندازی کمر به بالا را رعایت نمایند.

 

ماده ۴- مأموران انتظامی برای اعاده نظم و کنترل راهپیمایی ها غیر قانونی،فرو نشاندن شورش و بلوا و ناآرامی هایی که بدون به کارگیری سلاح،مهار آن ها امکان پذیر نباشد حق به کارگیری سلاح را به دستور فرمانده عملیات،در صورت تحقق شرایط زیر دارند:

 

الف- قبلاً از وسایل دیگری مطابق مقررات استفاده شده و مؤثر واقع نشده باشد.

 

ب- قبل از به کارگیری سلاح با اخلال گران و شورشیان نسبت به کارگیری سلاح اتمام حجت شده باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:04:00 ق.ظ ]