2-5-6 مدیریت مواد……………………….. 21

2-5-7 کنترل………………………… 21

2-5-8 منابع انسانی………………………… 21

2-5-9 مدیریت پروژه……………………….. 22

2-5-10 امور مالی………………………… 22

2-5-11 نگهداری و تعمیرات کارخانه……………………….. 22

2-6 عوامل كلیدی موفقیت در سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان………………. 23

2-7 مزایا و معایب سیستم برنامه­ریزی منابع سازمان………………………… 28

2-7-1 مزایا………………………. 28

2-7-2 معایب…………………………. 29

2-8 گزینه­های پیاده سازی سیستم های برنامه­ریزی منابع سازمان…………… 30

2-9 معیارهای ارزیابی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان……………………. 33

بخش دوم: مدیریت زنجیره تأمین………………………… 34

2-10 مقدمه ای بر مدیریت زنجیره تأمین………………………… 34

2-11 پیشینه و سیر تحول مدیریت زنجیره­ تأمین………………………… 35

2-12 تعریف مدیریت زنجیره­ تأمین………………………… 38

2-13 یکپارچگی زنجیره­ تأمین………………………… 40

2-14 اهمیت یکپارچه سازی زنجیره ­تأمین………………………… 41

2-15 عملکرد زنجیره­ تأمین………………………… 42

2-16 افزایش کارایی و اثربخشی زنجیره ­تأمین………………………… 43

2-17 عملکرد های مدیریت در مقابله با چالش های زنجیره­ تأمین…………… 47

2-18 ارزیابی عملکرد زنجیره ­تامین………………………… 49

بخش سوم ارتباط و تأثیر برنامه ­ریزی منابع سازمان بر عملکرد زنجیره ­تأمین……………. 54

2-19 کشف استدلالهایی برای برنامه­ ریزی منابع سازمان و یکپارچگی مدیریت زنجیره تامین…….. 54

2-20 یکپارچگی برنامه ­ریزی منابع سازمان ومدیریت زنجیره تامین………………………… 57

فصل سوم روش تحقیق………………………… 59

مقدمه……………………….. 60

3-1 روش تحقیق………………………… 60

3-2 جامعه آماری و دلایل انتخاب آن………………………… 62

3-3 روش نمونه ­گیری و تعیین حجم نمونه……………………….. 63

3-3-1 حجم نمونه……………………….. 63

پایان نامه و مقاله

3-3-2 روش نمونه گیری………………………… 64

3-4 ابزار و روشهای گردآوری داده ­های تحقیق………………………… 65

3-4-1 مقیاس و طیف ابزار اندازه گیری تحقیق……………………….. 66

3-4-2 سنجش روایی پرسشنامه……………………….. 67

3-4-3 سنجش پایایی پرسشنامه ( ابزار تحقیق )……………………….. 67

3-5 متغیرهای تحقیق………………………… 69

فصل چهارم تحلیل داده ­ها………………………. 72

مقدمه……………………….. 73

4- 1 بخش اول آمار توصیفی………………………… 73

4-2 بخش دوم آمار استنباطی………………………… 75

2-4-1 بررسی جایگاه ماژول­ها در سازمان………………………… 75

2-4-2 بررسی تاثیر ماژول­های برنامه­ ریزی منابع سازمان بر عملکرد زنجیره تامین…….. 78

فصل پنجم نتیجه گیری و پیشنهادات………………………… 82

مقدمه……………………….. 83

5-1 تحلیل یافته های تحقیق………………………… 83

5-2 پیشنهادهای کاربردی مدیریتی از فرضیه های تحقیق………………………… 85

5-3 محدودیت های تحقیق………………………… 85

5-4 پیشنهاد به محققان برای تحقیقات آینده……………………….. 86

منابع………………………… 87

Abstract ……………………….

چکیده:

امروزه سازمان­های تجاری با محیطی پیچیده­تر و رقابتی­تر از گذشته روبرو هستند. موفقیت تجاری یک سازمان تنها به تجزیه و تحلیل وضعیت درونی آن سازمان محدود نشده و تا اندازه ای زنجیره­تأمین و توزیع آن را نیز شامل می شود. مدیریت یکپارچه زنجیره­تامین یک فرآیند پیچیده است، زیرا سازمان­ها و شرکای سازمانی بسیاری با منافع متفاوت در عملیات زنجیره­تأمین درگیر می­باشند. در زنجیره­تامین، مدیران و رؤسای هر سازمان به منظور پاسخگویی به نیازهای مشتریان و افزایش حداکثری سودآوری، نیازمند همکاری متقابل با شرکای تجاریشان هستند.برنامه ریزی منابع سازمان همواره یک مولفه جدایی­ناپذیر از مدیریت زنجیره­تامین فرض شده است. هدف این تحقیق شناسایی و آماده سازی مدیران برای داشتن بینشی صحیح از تاثیر 5 ماژول برنامه­ریزی منابع سازمان (یکپارچگی، برنامه ریزی تولید، کنترل، مدیریت مواد و مدیریت جریان کار) بر عملکرد زنجیره­تامین می­باشد تا با توجه به نتایج آن به بهبود آن همت گمارند. روش تحقیق حاضر بر پایه هدف و ماهیت توصیفی- پیمایشی استوار بوده و ابزار اصلی آن پرسشنامه است. این پرسشنامه به صورت تصادفی میان کاربران بخش برنامه ریزی منابع سازمان در بین 5 شرکت تامین کننده ایران­خودرو توزیع گردیده است. در تجزیه و تحلیل پرسشنامه از مباحث استنباطی و توصیف آماری مورد استفاده قرار گرفته است. آماره­های توصیفی شامل جداول فراوانی بوده، در سطح استنباطی از معادله رگرسیون برای بررسی تأثیر آن و از روش آزمون میانگین تک متغیره برای تعیین جایگاه این ماژول­ها در سازمان استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می­دهد که ماژول­های یکپارچگی، برنامه ریزی تولید، مدیریت مواد، کنترل و مدیریت جریان کار تاثیری بر عملکرد زنجیره­تامین نداشته و به تبع آن سیستم برنامه ریزی منابع سازمان بر عملکرد زنجیره تامین تاثیر نخواهد بود.

فصل اول: کلیات تحقیق

مقدمه:

دنیای رقابتی امروز، تولیدکنندگان محصول و ارائه کنندگان خدمات به سمتی سوق داده تا محصولات و خدمات خود را با کیفیتی بالاتر، مطابق با نیازهای خاص مشتریان و در زمانی کوتاه­تر ارائه دهند. شرکت­ها برای حفظ توان رقابتی خود در این محیط تجاری، به دنبال راه کارهای جدیدی هستند، روشی که بتوان به وسیله آن از ظرفیت­ها و منابع موجود بیشترین استفاده را نموده و موجودی در گردش شرکت را کاهش دهد. در حقیقت هر شرکت، مجموعه­ای پیچیده از گردش فعالیت­ها و فرآیند­های مختلف اطلاعاتی است که این موضوع تحقق اهداف فوق را دشوار می­سازد. در نتیجه مدیریت درست فعالیت ها و اطلاعات یک سازمان، تنها راه­حلی است که می­تواند در دستیابی به اهداف رقابتی یاری­رسان باشد. در بیشتر سازمان­ها، به خصوص کارخانه­ها و شرکت­های تولیدی، ریشه اصلی مشکلات موجود، فقدان همکاری و هماهنگی در استفاده از منابع در دسترس کارخانه (افراد، اطلاعات، مواد، ابزار) و نیز ضعف مدیریت فرآیندهای کاری است. یک مدیریت ضعیف با کاهش سطح کیفیت، سرعت فرآیند پاسخگویی به مشتری را کاهش داده و در نهایت به افزایش هزینه­ها می­انجامد. در این صورت، سازمان محکوم به ترک عرصه رقابت خواهد بود.

پیشرفت­های اخیر که در فناوری، نرم­افزار­های فناوری اطلاعات[1] و اطلاعات کامپیوتری مشاهده گردیده، مدیران را قادر ساخته است تا از طریق سیستم­های اطلاعاتی مختلف، در کوتاهترین زمان و با سهولت به داده­های مختلف سازمان دسترسی داشته باشند. این داده­ها عموماً در سه سطح استراتژیکی، تاکتیکی و عملیاتی وجود دارند.

در این میان دو سیستم اصلی شامل مدیریت زنجیره­تأمین و مدیریت برنامه ریزی منابع سازمان از اهمیت خاصی برخوردار هستند و در قلب جریان اطلاعات شرکت قرار دارند. زنجیره تأمین مجموعه­ای از تسهیلات و کانال­های توزیعی است که از مواد خام استفاده کرده، آن ها را به محصول نیمه ساخته و یا محصول نهایی تبدیل می­کند و محصول نهایی را به دست مشتری می­رساند. این زنجیره،سازمان تولید کننده، تأمین­کنندگان آن، کانال­های توزیع و فروشندگان محصول را در بر می­گیرد.

بر اساس تعریف ارائه شده توسط جامعه بین المللی، آن دسته از اطلاعات توسط سیستم­های اجرایی ارائه می­شود که امکان بهینه­سازی فعالیت­های تولید را از صدور سفارش تا تولید کالاهای نهایی فراهم کند. این سیستم­ها با استفاده از داده­های جاری و دقیق، فعالیت­های کارخانه را هدایت کرده و به محض وقوع مشکلات، اقدامات لازم به منظور رفع آن­ها را انجام می دهد. بنابراین با پاسخگویی سریع به شرایط متغیر و متمرکز، کاهش فعالیت­های فاقد ارزش افزوده، عملیات و فرآیند­های کارخانه به شکل موازی هدایت می­شود.

از این رو سیستم برنامه­ریزی تولید، یک سیستم حیاتی در پائین­ترین سطح کارخانه است که اطلاعات لازم را برای به اجرا درآمدن تولید فراهم می­کند. سیستم برنامه­ریزی منابع سازمان، یک سیستم واسط بین زنجیره­تأمین و خط تولید کارخانه است که کلیه فعالیت­های برنامه­ریزی داخل سازمان تولید کننده را در بر می­گیرد.

این تحقیق بر آن است تأثیر پیاده سازی برنامه­ریزی منابع سازمان را بر عملکرد مدیریت زنجیره­تأمین مورد ارزیابی قرار دهد.

1-1- بیان مسأله

بسیاری از مطالعات، اهمیت سیستم برنامه­ریزی منابع سازمان را در اثربخشی عملکرد شرکت­ها نشان می­دهد و به این دلیل است که سیستم برنامه ­ریزی منابع سازمان یکی از مهمترین پیش نیازها برای رقابت در عرصه تجارت جهانی و به دست آوردن سود رقابتی در این نوع اقتصاد شده است.

اجرای سیستم برنامه­ریزی منابع سازمان منجر به اعمال تغییرات مهم در سازمان است که یکی از نتایج آن هدایت و سازمان­دهی زنجیره­تأمین آن سازمان می باشد، بنابراین تمامی افرادی که در زنجیره تأمین، به نحوی درگیر هستند، نیاز به درک و فهم این تغییرات دارند. اگر این تغییرات به درستی درک نشود، بر روی عملکرد کسب­ وکار -که شامل مدیریت­ زنجیره­تامین نیز می شود- تأثیراتی می­گذارد که این موضوع بر عملکرد کلی سازمان تأثیرگذار بوده و سرانجام منجر به شکست سیستم می شود.

از آنجایی که با گسترش و افزایش میزان پیچیدگی اهداف، فرآیند­ها و ساختار سازمانی در صحنه رقابت، سازمان هایی می­توانند به بقاء خود ادامه دهند که نسبت به انتظارات و خواسته­های مشتریان و ذینفعان، به نحو مطلوبی پاسخگو بوده و سودآوری و ثروت آفرینی سازمان را- به عنوان شاخص­های کلیدی و برتر سازمانی- مورد توجه قرار دهند. تحقق این امر در صورتی امکان پذیر است که سازمان ها از سیستم­های اطلاعاتی که در دنیای امروزی مورد استفاده قرار می­گیرند همچون برنامه­ریزی منابع سازمان استفاده کرده و تأثیر آن را بر عملکرد کل سازمان علی الخصوص تأمین­کنندگان خود مشاهده نمایند.

با توجه به مباحث فوق ضروریست مدیران یک سازمان، تأثیر واقعی سیستم بر عملکرد سازمان و زنجیره­تأمین درک نمایند تا بتوانند احتمال شکست برنامه­ریزی منابع سازمان را کاهش دهند.

استفاده از سیستم های اطلاعاتی که بتوانند همه فعالیت­ها و وظایف موجود در یک سازمان را تحت پوشش قرار داده و اطلاعات لازم و ضروری را به موقع در اختیار استفاده­کنندگان آن قرار دهند، از ابزارهای حیاتی در سازمان­های امروزی به شمار می­رود. برنامه ­ریزی منابع سازمان به عنوان ابزار مدیریتی برای یکپارچه­سازی منابع سازمان اهمیت شایان دارد.

مدیریت زنجیره­تأمین نیز همچون هر نظام دیگری در رهیافت مدیریتی، به یک نظام سنجش عملکردی در جهت شناسایی موفقیت، تعیین میزان تحقق نیازهای مشتریان، کمک به سازمان در درک فرآیندها، کشف دانسته ­هایی که پیش از این سازمان­ها بدان واقف نبوده­اند و در نهایت تحقق بهبودهای برنامه ­ریزی، نیاز دارند.(مورگان[1]، 2007)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...