طبیعت در شعر قیصر امین پور |
ای در شعر بیافریند که هم ساختار کلی کلام خود را منسجم سازد و هم در سایه ی ساختار کلام و الگوهای ادبی، الگوی جهان نگری خود را براساس تجربیّات شخصی به مخاطبان خویش انتقال دهد. عناصر طبیعی نقش مهمّی در بیان اندیشه و احساس وی دارند ؛ و تصاویر شعری او غالباً با عناصر طبیعی شکل گرفتهاند . شاعردرپدیده ها و جلوه های زیبای الهی به دقّت می نگرد وباخیال دورپرواز خود، زیبایی های شگفت انگیز پنهان در طبیعت را کشف وآن را در آیینهی نهان خود باز میسازد و آن رادر لباس الفاظ وکلمات در میآورد و در اعماق روح وجان مخاطب تاثیر شگفت برجا میگذارد. در این رساله، دلایل رویکرد شاعر به طبیعت، چگونگی کاربرد واژگان و تصاویر شعری امینپور ، در دوره های مختلف حیات شعری وی، با عناوین ذیل مورد بررسی قرار میگیرد: الف) طبیعتگرایی توصیفی که شاعر در آن، با به کار گرفتن وصفهای روشن، تک معناودقیق و خود، تصاویری میسازد که مقبول عقل و ادراک حسّی است. ب) طبیعتگرایی با کارکرد عناصر حماسی که در آن، شاعر به دلیل اعتقاد خود و فضایی که در آن قرار گرفته است، واژگان و تصاویری را می سازد که بیانگر خشم و اقتدار و ستیهندگی باشد و گاه به تناسب فضای حاکم، حماسه را با تغزّل و عرفان در هم میآمیزد و تصاویر، بار حماسی غزل را در کنار بار تغزّلی آن به خوبی به دوش میکشند. پ) طبیعتگرایی تألیفی و تأویلی که در آن، شاعر به کمک عناصر طبیعی تصاویری را ارائه میدهد که در زیرساخت آن، میتوان به دغدغههای درونی شاعر و آرمانهای او پی برد. ت) طبیعتگرایی شهودی که در دوره سوّم شعری او نمود پیدا می کند، ایماژها از درونگرایی او حکایت می کند و دلمشغولی وی به زبان ویژه که زبان گفتاری و امکانات معنایی و صوتی زبان است، سبک وی را به سوی طبیعی شدن سوق می دهد. ث) طبیعت و جنبه های سمبلیک آن که در آن شاعر با رشتهای از ارتباطات تأویلی، مصداقهای عینی و ذهنی نمادها را به هم پیوند میدهد و از این رهگذر، احوال درونی خود را بیان می کند.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1399-10-19] [ 03:00:00 ب.ظ ]
|