مقدمه1:

مطالعات نشان داده است كه بشر اصولاً بكارگیری روشهای خلاق را در یادگیری ترجیح می دهد, روشهایی نظیر كاوش, لمس كردن, پرسش, آزمایش, دنبال مجهول رفتن و نظریه دادن, معلمین برخلاف متعلمین اغلب طرفدار دیكته كردن دانش و اطلاعات هستند.

تحقیقات نشان داده است كه بسیاری از مطالب درسی, اگر نگوئیم همه آنها_ با روشهای خلاق بسیار با صرفه تر و موثرتر از روشهای دیكته كردن آموخته می شوند.

علاوه بر آن بسیاری از افراد واكنشی بسیار قوی نسبت به یادگیری خلاق از خود نشان مید هند. آنها در روشهایی كه این امكان و اجازه را می دهد و از آنها می خواهد كه خود دنبال مجهول و كشف پاسخ بروند, میزان یاد گیری بسیار بالا و در روشهایی كه اطلاعات به آنها دیكته می شود, سرعت و میزان یادگیری بسیار پایینی داشته اند.

یادگیری از طریق بكارگیری استعدادهای خلاق,عموماً به شكلهای درك مسئله, یا نواقص, حدس زدن و ساختن فرضیه درباره راه حل آن, آزمایش كردن این حدسیات, تجدید نظر و اصلاح حدسیات و استخراج نتایج آزمایش بروز می كند. در این فرآیند, یكی از غرایز قوی بشری نقش مهمی بر عهده می گیرد و آن تنشی است كه بشر در مقابل یك مجهول یا غیر حقیقت احساس می كند, او سعی دارد به صورتی خود را از این تنش آزاد سازد, این انگیزه او را وادار به پرسیدن, حدس زدن و پی گیری مطلب می نماید. حتی پس از حدس زدن, تردید درباره صحت حدس هنوز باعث نارضایتی اوست.

حال به سوی آزمایش حدس خود كشانده می شود و به تبع رفع اشتباه خود و اصلاح فرضیه اش, پس از یافتن حقیقت مایل است حتماً آنرا به دیگران اطلاع دهد.

پایان نامه

این انگیزه مهمترین عاملی است كه یادگیری از طریق بكارگیری, خلاقیت را چنین طبیعی و پر ثمر می سازد این روش آنقدر خودانگیز و طبیعی و بدون نیاز به انگیزه های خارجی پیش می رود كه حتی بعضی آنرا ((یادگیری طبیعی)) نامیده اند.

در یادگیری بصورت آمرانه به ما گفته می شود چه چیزی را ما باید یاد بگیریم, به ما گفته می شود كه یك حقیقت علمی را باید بپذیریم چون معلم, پدر و مادر, كتاب درسی, روزنامه یاكتابی علمی آنرا گفته است.

عموماً آنچه گفته می شود عقیده رایج و همگانی است .و همه انرا قبول دارند و لذا از حس دموكراتیك انسان و احترام او به عقاید عامه استفاده می شود.

دریادگیری آمرانه از استعدادهایی نظیر شناخت, حافظه و قوه استدلال ( رایج ترین استعدادی كه در تستهای هوشی مورد ارزشیابی قرار می گیرد) استفاده می شود.

دریادگیری خلاق استعدادهایی, نظیر قدرت ارزشیابی ( درك مجهول, یا قطعه گمشده در یك فرآیند) قدرت ارائه راه حل (روان بودن, انعطاف داشتن, ابتكار داشتن و توجه به جزئیات) و دریافتی متفاوت كردن, بكار گرفته می شود.

مطالعات دقیق نشان می دهند كه روشهای یادگیری مبتنی بر خلاقیت تاثیر عظیمی بر موفقیت تحصیلی دارند, ولی متاسفانه همین مطالعات نیز نشان می دهند كه این روشها كمترین روشهای متخذه در كلاسهای درس هستند, زیرا معلمین عموماً روش یادگیری آمرانه, دیكته كردن اطلاعات را ترجیح می دهند.

بیان مساله:

با توجه به اهمیت خلاقیت و نوآوری در مدارس و ضرورت وجود آن در نظام اموزش و پرورش موضوع مورد پژوهش در این تحقیق عبارتست از :

راههای پرورش خلاقیت در دانش آموزان دوره راهنمایی چیست؟

پس بیان مساله اینكه از چه راهها و روشهایی برای بروز خلاقیت و پرورش آن در دانش آموزان دوره راهنمایی استفاده نمائیم.

اهداف پژوهش:

از آنجا كه خلاقیت و نوآوری برای بقای سازمانها به ویژه نظام اموزش و پرورش امری حیاتی می باشد و تداوم حیات سازمانها وابسته به تحقیق این امر است. منظور از تحقیق حاضر نیز بررسی راههای پرورش خلاقیت در دانش آموزان دوره راهنمایی ناحیه 3 كرج است كه در نتیجه مشخص گردد چه عواملی در پرورش خلاقیت و نوآوری دانش آموزان تاثیر دارد و تا چه اندازه آنان خلاق و نوآور بوده, همچنین به چه اندازه از قدرت تشخیص مسائل و تبیین مشكلات, از آن مهارت در بكار گیری امكانات و ایجاد زمینه برای شكوفایی استعداد ها و بهبود بخشیدن به وضعیت آموزشی برخوردارند.

 

سئوالات تحقیق:

در این تحقیق سعی می شود به سئوالات زیر پاسخ داده شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...