3-2-2-ایمان درلسان روایات 35

3-3-ایمان در اصطلاح 36

3-3-1-ایمان در اصطلاح فلسفه و کلام 36

3-3-2- ایمان در اصطلاح عرفان 39

3-4- درجات ایمان و مراتب آن 40

3-5- توضیح مفهوم درجه و مرتبه وراه رسیدن به بعضی از درجات 45

3-6- دیدگاه متکلمین و اندیشمندان اسلامی در خصوص ایمان 49

3-6-1- محقق طوسی 49

3-6-2- ملاصدرا 51

3-6-3- سید محمد حسین طباطبایی 54

3-6-5- عبداللهجوادی آملی63

4- ایمان از دیدگاه مولانا 71

فصل چهارم: ایمان از دیدگاه مولانا

4-1- ایمان در اندیشۀ عرفانی مولوی 71

4-2- عشق و ایمان 73

4-3- کشف و شهود وایمان 74

4-4- رابطۀ عقل وایمان 76

4-2- ماهیت ایمان از دیدگاه مولانا 79

4-2-1- ایمان و اقرار زبانی 79

4-2-2- ایمان و انجام طاعات 80

4-2-3- ایمان و تصدیق عقلی 81

4-3- جایگاه ایمان 85

4-4- تصدیق و تسلیم قلبی 86

4-5- اختیاری بودن ایمان 87

4-6- ایمان تقلیدی 90

4-7- ایمان اضطراری 90

4-8- ایمان كه غرض از آن رسیدن به بهشت و نجات از دوزخ است 91

4-9- متعلق ایمان 93

4-10- عوامل ایجابی ایمان 95

4-10-1- تهذیب نفس 95

فصل پنجم: بررسی جنبه های ایمان عملی (اصول دین) در اشعار مولانا

5- بررسی جنبه های ایمان عملی (اصول دین) در اشعار مولانا 98

5-1- مثنوی و قرآن 99

پایان نامه و مقاله

5-2- مولانا و وسعت معارف و ژرف اندیشی 101

5-3- خداشناسی در مثنوی مولوی 106

5-3-1- خداشناسی توحیدی 106

5-3-2- توحید متحیّرانه 114

5-3-3- خداشناسی ثبوتی 116

5-3-4- توحید افعالی 119

5-3-6- فلسفه و هدف از خلقت 132

5-3-7- شناخت اسمائی و صفاتی خداوند 147

نتیجه گیری 173

پیشنهادات 176

فهرست منابع 116

چكیده

مولانا در تصویری كه از ایمان ارائه می كند، اقرار زبانی را مساوی با ایمان نمی داند بلكه تنها نقش حكایت گری برای آن قایل است، به عبارت دیگر از دیدگاه او اقرار زبانی صرفاً شاهد و گواهی بر ایمان است. از نظر مولوی، ایمان اضطراری و ایمانی که غرض از آن رسیدن به بهشت و نجات از دوزخ است و ایمان تقلیدی ایمان واقعی نیست و در این ایمان مؤمن طاعتش معلول به اغراضی است. در حالی كه غرض مؤمن حقیقی، همان محبت الهی است.

در این پایان نامه كه با استفاده از منابع كتابخانه ای نگاشته شده است، بعد از بیان نظرات مختلف دربارة ایمان به بررسی دیدگاه مولانا در این زمینه پرداخته شده است و در این جهت از آراء و نظریات موجود برای تبیین نظریه مولوی استناد گردیده است تا ضمن روشن شدن نظر وی، تطبیق و مقایسه ی دیدگاه مولوی با دیگر دیدگاه ها نیز انجام گیرد. از نظر مولانا، كسی كه به امید بهشت و ترس جهنم، تسلیم خدا می شود، هنوز از خواندن كتاب تقلید فارغ نشده است و چون محبت الهی را نچشیده، و به حكم وظیفه و برای رسیدن به بهشت یا نجات از دوزخ عبادت می كند، این عبادت برایش آسان نیست. از نظر وی هر كس بنا به درجه ی فهم و تسلیمی كه نسبت به متعلقات ایمان دارد، مؤمن است.

واژگان كلیدی: مولانا، ایمان، مراتب، ماهیت، جایگاه.

1- كلیات

1-1- مقدمه

به اعتقاد مولانا کسانی که از شراب عشق الهی سیراب شده اند، خواه ناخواه ایمانشان درگفتار، کردار واعمالشان ظاهر می شود و نمی توانند که ایمانشان را از دیگران پنهان کنند، یعنی کسی که زندگی مؤمنانه دارد، تمام گفتار وکردارش مؤمنانه است.

اندیشه های عرفانی مولانا برمحورعشق ورزی و «ایمان داشتن» و توکُل به آفریدگار وانفاق وگذشت استوار است وهمه چیز را ازمنظرعشق و دریافت های شهودی ودرونی انسان نگاه می کرده است. از نظر مولانا عشق وایمان موهبتی است که قلب مؤمن را آیینه نورخدا ساخته و اورا در برابر حقیقت خاضع می سازد.

ازنظرمولاناآنچه حقیقت وگوهر دینداری است، همانا شوریدگی وسوخته جانی و درد دین است. بنابراین خطایی که ازجانب شخص شوریده وعاشق صادر می شود، چون ازسرصدق وایمان ودرد است، از هزار سخن درست سنجیده وتعاریف دقیق متکلمین وعلمای تنگ نظر ظاهربین که ذره یی از نورایمان وسوز و درد درآن نیست، به مراتب بهتراست. البته مولانا دیدگاه وبینش فقها ومتکلمین را رد نمی کند و می گویدکه متکلمین به ما علم گفتار یاد می دهندکه چگونه در باب توصیف صفات خداوند، حد آداب سخن گفتن را رعایت کنیم. وفقیه هم به ماعلم رفتار را یاد می دهدکه چگونه روزه بگیریم، نماز بخوانیم ویا حج برویم؛ ولی اگراین آداب دانی باسوز درون و محبت قلبی وامنیت وآرامش روحی، همراه نباشد، ذره یی ارزش نخواهد داشت.

این پایان نامه بر آن است كه لونی دیگر از الوان درخشان فكر و اندیشه ی مولانا را كه چراغ اندیشه ی ما و جلالِ دین محمد (ص) است بیان نماید. بر همین اساس برای بررسی موضوع مورد نظر، شاهد های فراوانی از مثنوی استخراج شد كه بعد از مطالعه شرح های مختلف از دفاتر شش گانه مثنوی، تحلیل و بررسی گردید.

در این تحقیق در فصل اول کلیات تحقیق به نگارش درآمده، در فصل دوم تأثیر شعرا، عرفا و متکلمین قبل از مولانا و همچنین زندگی و آثار و مذهب مولوی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در فصل سوم ایمان در کلام اندیشمندان و عارفان و متکلمان مورد بحث واقع گردیده است. در فصل چهارم، ایمان از دیدگاه مولانا و در فصل پنجم مصادیق ایمان در اشعار مولانا به نگارش درآمده است.

1-2-بیان مسأله

جلال الدین محمد بلخی، مشهور به مولوی در سال 604ه.ق در بلخ به دنیا آمد. پدرش بهاء ولد از معارف و علماء آن شهر بود. قبل از حمله ی مغول، در حالی که کودکی بیش نبود، به همراه خانواده اش از خراسان به سوی مکه رهسپار شدند. چندی بعد سر از قونیه درآوردند و همانجا مقیم گردیدند. در کودکی نزد پدر و محقق ترمذی علوم رایج زمان خویش را فرا گرفت. تا سی و شش سالگی به شیوه ی پدرش مجلس می گفت، ولی ناگهان دیدار او با شمس تبریزی تحوّلی عمیق در روح و جان او برانگیخت و او را از حالت یک زاهد خشک و عبوس به عارفی سوخته و دل آگاه مبدّل نمود. این تغییر حالت خشم شاگردان او را برانگیخت و باعث دوری شمس از وی گردید. نتیجه ی این ملاقات کتاب پرارج مثنوی و دیوان شمس گردید (حقیقت، 1386، ص17).

مثنوی کتابی سرشار از عشق و شور و مستی است و حالت روحی این عارف وارسته از تعلّقات مادّی را به تصویر می کشد. این کتاب از جوانب گوناگون قابل بررسی است، آن چنان که تا کنون دانشمندان و محقّقان بسیاری از دریچه های گوناگون به آن پرداخته اند. آثار و شواهد نشان می دهد كه «ایمان» از دیدگاه مولانا یكی از مباحث بسیار مهم و قابل بررسی در مثنوی می باشد.

مولانا در تصویری كه از ایمان ارائه می كند به هیچ وجه اقرار زبانی را مساوی با ایمان نمی داند بلكه تنها نقش حكایت گری برای آن قایل است، به عبارت دیگر اقرار زبانی صرفاً شاهد و گواهی است بر ایمان (ربانی گلپایگانی، 1377).

همچنین همانطور كه از اشعار مذكور نیز بر می آید از نظر وی عمل نیز نشانة ایمان است و بر ایمان فرد گواهی می دهد.

این نماز و روزه و حج و جهاد   هم گواهی دادن است از اعتقاد
این زكات و هدیه و ترك حسد   هم گواهی دادن است از سّر خود

استاد فروزانفر در بیان نظر مولانا می گوید: «از نظر مولوی اعمال و عبادات و همگی حركات خارجی به نسبت انسان، اعراض اند و پایدار نیستند و مقصود از آنها صورت و ملكه نفسانی است كه به واسطة تكرار و دوام عمل در نفس مرتسم می گردد و ثابت و پایدار می ماند … بنابر این، هر گاه عبودیّت و عشق به حق تعالی تحقق یابد، به ناچار از آثار خارجی، جدا نتواند بود همچنین ایمان و اقرار به نبوت كه صورت نفسانی است از اطاعت. مولانا می خواهد بگوید كه ایمان و اعتقاد قلبی، از عمل و اطاعت انفكاك نمی پذیرد … و ایمان به منزلة اصل و عمل در حكم فرع و اثر آن است» (فروزانفر، 1367).

جهان داستانی مثنوی مملو از شخصیت هایی است كه مولانا از طبقات و اقشار مختلف اجتماعی برمی گزیند و آنان را آگاهانه در راستای اندیشه ها، دیدگاه ها و اعتقادات حكمی، عرفانی و فلسفی خود قرار می دهد. مولانا در این جهان سرشار از شور و رمز و راز پادشاهان، نظامیان، بازرگانان، خرده كاسب ها و عمال دولتی و… به فراخور قصه كاركردی رمزی و استعاری می یابند، اگر چه نقش فردی و اجتماعی آنان نیز هرگز از نگاه موشكاف و نكته سنج مولانا دور نمی ماند. مولانا در بسیاری از قصه های مثنوی با طرح حكایت ها و داستان هایی ساده و عموماً برگرفته از زندگی تودة مردم به رهیافت ها و استنتاج هایی تأمل برانگیز می رسد. ذهن تأویلگر و معناگرای مولانا همواره در پس اشیاء و شخصیت های داستان و امور مادی و محسوس كیفیتی معنوی را جستجو می كند تا خواننده و مخاطب خود را بر خوان معانی رنگینی بنشاند كه شایستة اهل طریقت است. از این رو در جهان پرتب و تاب و رنگارنگ مثنوی با اشیاء و شخصیت هایی زنده و تپنده مواجهیم كه برخلاف صورت متعیّن ومادی خویش راه به رمز و معنا می برند (حقیقت، 1386).

در این پژوهش برآنیم تا نظر، تحلیل ها و تقسیمات ایمان را از نظر مولانا در شش دفتر مثنوی به طور مبسوط و همه جانبه بررسی نماییم و راهكارهای وی در جهت تحكیم ایمان، مبارزه با آفت ها و عوامل آن را بشناسیم.

1-3- هدف تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...