بند سوم : تاثیر پیشرفت علم در اصول ابتدایی حقوق حیوانات

 

 

 

دام توسط بشر و برای اهداف مختلفی اعم از تولید غذا ، پوشاک ، مصاحبت و هم نشینی ، نیروی کار ، تفریح ، آموزش و تحقیقات مورد استفاده قرار می‌گیرد . برای استفاده بهتر و کارآمدتر از دام متخصصین این رشته در دنیا به دنبال تغییرات خاصّی در دامهای مزرعه بوده اند ، به طوری که می توان اذعان نمود که مکانیزم های توسعه ای غالب در صنعت دامپروری دنیا طی دهه های اخیر بر اساس پیشرفت‌های ژنتیکی ، تغذیه ای و تکنیک‌های پرورشی بوده است که همگی به دنبال افزایش سطح تولید با حداقل هزینه در این مورد بوده اند .

 

به دنبال افزایش سطح تولید و گرایش مصرف کنندگان به سمت محصولات کیفی تر در کنار بحث کمیت تولید ، چند سالی است که بحث در خصوص کیفیت محصولات دامی و نیز ” Animal welfare [۲۱] ” توجه جهان غرب و محققین کشورهای توسعه یافته را به سمت خویش معطوف ساخته است .

 

در کشورهای در حال توسعه که هنوز افزایش سطح تولید مهمترین اولوّیت آنهابه حساب می رود تنها گزینه در خصوص کیفیت تولید ، بحث ضمانت بهداشتی محصولات می‌باشد . ولی در کشورهای توسعه یافته مفهوم کیفیت تولید چیزی فراتر از بهداشت محصولات دامی تولیدی است . به دنبال استفاده گسترده از برخی تکنولوژی های تولیدی نظیر افزودنیهای خوراکی ، داروها ، محرک‌های رشد ، عناصر غذایی جدید و فرآورده های جنبی ، مصرف کنندگان محصولات دامی کشورهای توسعه یافته دقت بیشتری در خصوص سلامت و بهداشت محصولات دامی ، سهل الهضم بودن آن ها ، غنی بودن آن ها از نظر پروتئین و کم انرژی بودن آن ها ، سرشار از وبتامینها ، عناصر معدنی ، اسیدهای چرب آزاد و غیره مبذول می نمایند. به همین دلیل مفهوم کیفیت محصولات ، مفهومی وسیعتر شده ، به طوری که در دهه ۹۰ میلادی این اصطلاح مجددا تحت عنوان کیفیت کل و به شرح ذیل تعریف گردید[۲۲] :

 

۱٫ کیفیت بهداشتی محصولات (یا عاری بودن محصول از فلزات سنگین ، آفت کشها ، مایکوتوکسینها ، افزودنیهای خوراکی ، داروها ، عوامل بیماری‌زا ، آلودگیهای میکروبی و غیره) ؛

 

۲٫ کیفیت ترکیبی آن ها که به ترکیب تقریبی آن ها نظیر آب ، پروتیین ، چربی و خاکستر مربوط می شود ؛

 

۳٫ کیفیت تغذیه ای محصولات که به ترکیب پروتئینی و لیپیدی ، عناصر میکرو و ماکرو و نیز عدم وجود ترکیبات آلرژی زا مربوط می شود ؛

 

۴٫کیفیت حسّی آن ها که به خصوصیاتی نظیر رنگ ، بو ، طعم ، نرمی و شادابی و غیره مربوط می شود ؛

 

۵ . کیفیت تکنولوژی مورد استفاده در فرآوری ، ذخیره و توزیع محصولات .

 

برای ارائه تعریفی روشن و جامع از ” Animal welfare ” تلاش‌های وافری صورت گرفته است که جامع ترین آن ها در قانون رفاه حیوانات ایالت ایلینویز مصوب ۸ فوریه ۲۰۰۲ است ، شامل در نظر گرفتن ۵ امتیاز یا آزادی ذیل برای دام می‌باشد :

 

۱٫ مصونیت دام از هر گونه گرسنگی و تشنگی ؛

 

۲٫ مصونیت دام از هر گونه رنج فیزیکی و محیطی ؛

 

۳٫ مصونیت دام از هر گونه درد ، جراحت و بیماری ؛

 

۴٫ مصونیت دام از هر گونه ترس و استرس ؛

 

۵ . آزادی دام برای بیان رفتارهای طبیعی .[۲۳]

 

درک احساسات دام و فراهم نمودن شرایط برای بیان این احساسات نیز خود جزیی از “Animal welfare ” محسوب می شود و تحقیقات حاصل در این زمینه نشان داده است که چنانچه شرایط برای بروز رفتارهای طبیعی دامها مهیا باشد آن ها احساس مطلوبتری خواهند داشت . از نظر علمی نیز اثبات شده است که حیوانات مهره دار از لحاظ احساس درد و رنج یا شادی اساسا همانند انسان‌ها هستند . به عبارت دیگر اینگونه حیوانات دارای چنان ساختمان احساسی و روحی می‌باشند که همانند انسان مستعد درد کشیدن و رنج بردن یا شادمان شدن هستند و لذا بر حسب نوع اعمال و رفتار دیگران با آن ها و نیز بر اساس شرایط و عوامل محیطی پرورش آن ها ، از لحاظ جسمی و روحی درد و رنج می کشند یا احساس مسرت و شادی می‌کنند .

 

مبحث دوم : مبانی حقوق حیوانات

 

پس از پذیرش این موضوع که حیوانات برای انسان آفریده شده اند و پس از قبول بهروری از آنان و عدم اختصاص آن به نوعی خاص از موجودات ، ‌به این مهم می‌رسیم که مطابق حکم عقل و مشهور عرف ملل انسان در استفاده از طبیعت و خاصا حیوانات دارای محدودیت بوده و این استفاده بر اساس دو اصل اساسی استوار گردیده که یکی بهروری با توجه به هماهنگی با ساختار وجودی حیوان است و دیگری هماهنگی با حرمت الهی که در معنای احترام به تمام مخلوقات خدا و از جمله حیوانات مورد استعمال است . در این بخش به تبیین مبانی این اصول خواهیم پرداخت .

 

گفتار اول : حیات وحش و میراث مشترک بشریت

 

مفهوم میراث مشترک بشریت یکی از شگفت انگیزترین پیشرفت های فکری بشری در زمینه حقوق بین الملل و از مهمترین مفاهیم حقوقی در دهه های اخیر است . از زمان پیدایش این مفهوم که به ویژه در برخی اسناد بین‌المللی از جمله موارد زیر به آن ها اشاره شده است ، معلوم گشته که هیچ مفهوم ، اصل ، یا دکترین دیگر به اندازه پدیده میراث مشترک بشریت مورد مجادله و تعمیق قرار نگرفته است :

 

۱٫ کنوانسیون ۱۹۵۹ واشنگتن ‌در مورد جنوبگان ؛ ۲٫ معاهده ۱۹۶۷ راجع به اصول حاکم بر فضا ، ماه و دیگر کرات آسمانی ؛ ۳٫ کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریاها ؛ ۴٫ اعلامیه جهانی یونسکو ۱۹۹۷ ‌در مورد ژنوم انسانی ؛ ۵٫ کنوانسیون ۲۰۰۱ یونسکو ‌در مورد میراث فرهنگی زیرآب ؛ ۶٫ کنوانسیون ۲۰۰۵ یونسکو ‌در مورد تنوع فرهنگی پذیرفته شده .

 

در قلمرو جغرافیایی : جنوبگان ، فضا ، دریا ، زیر آب[۲۴] ؛

 

در قلمرو حقوق بشری ‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌: ‌حقوق بشر ، حقوق بشردوستانه ، ژنوم انسانی و محیط زیست[۲۵]؛ در قلمرو فرهنگی : مالکیت فرهنگی ، میراث فرهنگی جهان ، میراث فرهنگی زیر آب ، منابع جهانگردی ، دارایی هنری و تنوع فرهنگی ، کاربرد یافته .

 

 

همگی این موارد از میراث مشترک بشریت هستند که خود یکی از مصادیق حقوق همبستگی است و تاکنون تعریف دقیقی از آن ها ارائه نگردیده و بیشتر به ذکر و توصیف مصادیق آن پرداخته شده است . این بدان دلیل است که این مفهوم ایده ای فلسفی است که مسائلی را ‌در مورد رژیم حقوقی حاکم بر منابع طبیعی مهم جهانی ، صرف نظر از موقعیت آن ها مطرح می‌کند و مستلزم تغییراتی در نظام جهانی جهت اجرای مقررات آن است .

 

‌بنابرین‏ حیوانات مانند سایر منابع طبیعی خدادادی مشمول میراث مشترک بشریت بوده و به عموم نسل ها و انسان‌ها تعلق دارند که عقل و عرف عقلا موید این مطلب هستند .

 

حیات وحش در چرخه زیست محیطی خود تحت مالکیت و تسلط هیچ فرد یا گروهی قرار ندارد و حفاظت از آن به عنوان امانتدار نسل های آینده همان گونه که از نسل های پیشین به ما رسیده است وظیفه همه انسان ها در همه مکان‌ها و محیط های جغرافیایی است . از این رو است که هر گونه خرید و فروش و ایراد خسارات مادی و معنوی جدی به حیوانات منع شده است و پاسداری از این موجودات به عنوان یک میراث همگانی مفروض انگاشته شده است .

 

گفتار دوم : نفی ضرر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...