«مفهوم تربیت تنها و تنها در انسان و به سبب قابلیت عقلی و توانایی شناخت و گزینش او شایستگی کاربرد دارد. واژه­ی تربیت را نه به معنای عادت دادن و نه صرف آموختن و نصیحت کردن و افزودن، بلکه در معنایی مرتبط با واژه­ هایی چون رشد، هدایت، تادیب و تزکیه به کار می­بریم که به مفهوم زمینه­سازی و مهیا کردن شرایط برای سلامت و نشاط و بلوغ همه­ی قوای انسانی است. رسیدن به این بلوغ هم در مسیر افزودن و هم کاستن است؛ تا در مسیر کمال مطلوب خداوند، با دست­یابی به تعقل، خود مدیریتی، خود کنترلی و خود شکوفایی بتواند، رسم بندگی را به جای آورد و ایمان و عمل صالح را با علم، مراقبت و توجه، به یقین و احسن عمل برساند.» (ادیب، 1390: 13 )توجه به تربیت توجه به حیاتی­ترین مقوله انسانی است؛ زیرا همه­ی سامان­ها و نابسامانی­ها و… به نوع تربیت باز می­گردد. تربیت دارای چند خصوصیت اصلی است که از جمله آن‌ ها مبتنی بودن تربیت بر اصول است. اصول در تربیت گزاره­های تجویزی هستند که از معرفت به حقیقت و ابعاد وجودی انسان ناشی می­ شود؛ به بیان دیگر اصول عبارت است از بایدهای ناشی از هست­های ساختاری انسان که راهنمای ما در تدابیر تربیتی هستند. (فرهادیان، 1372) از جمله این اصول در تربیت اسلامی، اصل اعتدال است. این اصل در یک معنای کلی پرورش همه­جانبه و متوازن تمام جنبه­ های وجود آدمی و اتخاذ تدابیر تربیتی بدون یک‌جانبه نگری و افراط و تفریط است. «با نگاهی گذار به متون دینی متوجه می­شویم تاکید ویژه­ای بر رعایت این اصل در همه­ی شئون زندگی شده است. این ارزش و مقام تا به حدی است که رعایت آن، موفقیت انسان­ها را در زندگی دنیوی و اخروی تضمین می­ کند. اگر انسان در اخلاق و رفتار و کردار خود معتدل شد و از آنچه مخالف این روش بود پرهیز کرد، نفس او با نفوس فلکیه شریک و از آن‌ ها کسب فیض خواهد کرد و به این وسیله به درجات عالی خواهد رسید.» (فرجی، 1380: 17 )

پایان نامه و مقاله

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...