توسعه فعالیتهای کشاورزی از شاخص ­های اساسی توسعه در کشورهایی همچون ایران محسوب می­گردد. بی­شک رشد درآمد زارع و افزایش سطح رفاه خانوار روستائی از اساسی­ترین اهداف توسعه زیر بخش زراعت است. در بدو امر به نظر می­رسد بایستی سیاستهائی در جهت متعادل ساختن قیمت محصولات زراعی به سود تولید کنندگان اعمال گردد. اما از آنجایی که حساسیت تقاضای اغلب این محصولات ناچیز است، لذا افزایش قیمت آنها بار سنگینی بر دوش مصرف‏ کنندگان تحمیل خواهد نمود (اکبری و بخشوده، 1375). بدین جهت باید با افزایش میزان کل محصول، می­توان بدون افزایش چشمگیر در قیمت محصولات، درآمد روستائیان را افزایش داد. از طرفی در سمت تقاضای محصولات کشاورزی ما با دو عامل افزایش جمعیت و بالارفتن تدریجی سطح درآمد سرانه مواجه هستیم و بدلیل آنکه کشورمان در مراحل میانی توسعه قرار دارد، این رشد همچنان ادامه خواهد یافت که حتی با فرض کنترل ضایعات (حین تولید و مصرف) و تعیین الگوی مصرف تولیدات کشاورزی باز هم تاثیر دوعامل فوق­الذکر مستمر، چشمگیر و فزاینده خواهد بود (آل محمد، 1380). به­ناچار عرضه مواد غذایی باید افزایش یابد یا به عبارتی رشد زراعت باید بیش از پیش افزایش یابد (انویه تکیه، 1374). بدین ترتیب نه تنها به جدی­ترین مسئله کشاورزی ایران یعنی کمبود عرضه پاسخ گفته می­ شود، بلکه با جلوگیری از خروج ارز(جهت واردات) امکان سرمایه ­گذاریهای جدید سودآور فراهم شده و وضع کشاورزان بهبود می­یابد. لازم به ذکر است که افزایش تولید در حالت کلی از دو طریق امکان­پذبر است (سلطانی و همکاران، 1378):

1- افزایش سطح زیر کشت

2- افزایش عملکرد محصولات

اما همانگونه که همه صاحبنظران معتقدند با وجود آنکه اراضی کشاورزی قابل ملاحظه­ای در کشور ما وجود دارد، چون به زیرکشت بردن آنها مستلزم هزینه­ های زیادی است و همینطور به دلیل کمبود آبرسانی یا عدم امکان آبرسانی به برخی اراضی، استفاده مفید از آنها غیر ممکن است. لذا افزایش اراضی کشاورزی چندان اقتصادی به­نظر نمی­رسد (باقری، 1379). افزایش عملکرد محصولات نیز با کاربرد شیوه ­های تولید بهتر و مدرن، بکارگیری تکنولوژی مناسب در مزارع، بکارگیری بذر اصلاح شده، توسعه فعالیت­های مکمل و متمم…در نهایت می­توانند موجب افزایش تولید کل محصولات گردد (سلطانی و همکاران، 1378). پس از آنکه مسلم شد چه سطحی از تکنیک و تکنولوژی برای هر واحد زیر کشت، محصول و یا درآمد را حداکثر می­ کند، باید مطمئن شویم که عوامل اقتصادی در سطح خرد، منابع خود را به نحو مطلوبی بین فعالیت­های گوناگون تخصیص می­ دهند (آل محمد، 1380).  بنابراین با تشخیص بهینه نبودن الگوی کشاورزی مناطق مختلف در ایران، باید نسبت به تخصیص مجدد منابع در بین فعالیتهای مختلف جهت بهینه کردن الگوی کشت تا رسیدن به هدف اصلی، خواه افزایش درآمد زارع یا سطح رفاه روستائیان و یا…، اقدام کرد. برنامه ­ریزی کل مزرعه می ­تواند به صورتی کارا به تطبیق کشاورزان با یک اقتصاد در حال تحول و شرایط تکنولوژیکی جدید کمک کند که این امکان از طریق برنامه ­ریزی خطی امکان­ پذیر است (هیزل[1] و همکاران، 1986). در ساده­ترین شکل، برنامه ­ریزی خطی روش تعیین یک ترکیب ایجادکنده حداکثر سود با توجه به گزینه­ های تولیدی موجود در مزرعه است که دسترسی به این ترکیب با توجه به مجموعه ­ای از محدودیت­های ثابت درون مزرعه ممکن می­باشد (دانتزیگ[2]، 2002). دانه­ های روغنی از محصولات با ارزش بخش کشاورزی به شمار می­روند که به عنوان ماده اولیه صنایع روغن­کشی و تامین­کننده نیازهای چربی، پروتئین و ویتامین در حیات موجودات زنده نقش اساسی را ایفا می­ کنند. دانه­ های روغنی به عنوان گیاهان صنعتی، به دلیل کاربردها­ی فراوان در تغذیه انسان و کنجاله آن در تغذیه دام و طیور و مصارف متعدد صنعتی، از جایگاه ویژه­ای در بین محصولات کشاورزی برخوردارند. این دانه­ها بعد از غلات بعنوان دومین منبع تولید انرژی در تغذیه انسان مطرح می­باشند.

1-2 مشخصات جغرافیایی و اقلیمی ساری

استان مازندران یکی از استانهای پیشرو در تولید دانه­ های روغنی می باشد. حدود 19%درصد از دانه­ها روغنی کشور در این استان تولید می­ شود. شهرستان ساری با 3/3685 کیلومتر مربع وسعت حدود 5/15 درصد کل مساحت استان را به خود اختصاص داده است. این شهرستان بین 35 درجه و 58 دقیقه تا 36 درجه و 50 دقیقه عرض شمالی و 52 درجه و 56 تا 53درجه و 59 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ واقع شده است. همچنین این شهرستان به عنوان مرکز استان از شمال به دریای خزر، از مشرق به شهرستان نکاء، از جنوب به سلسله جبال البرز و استان سمنان و از مغرب به شهرستان­های جویبار، قائم شهر و سوادکوه متصل می­ شود. حدود 25% از دانه­ها روغنی استان مازندران در شهرستان ساری تولید می­­شود و این شهرستان در بین شهرستان­های تولید کننده دانه­ های روغنی در این استان رتبه اول را دارا می­باشد. از توانمندی‌ها و قابلیت‌های موجود در شهرستان ساری برای افزایش تولید دانه‌های روغنی می­توان موارد زیر را نام برد:

1- تنوع و گستردگی امكانات طبیعی در شهرستان برای توسعه كشت انواع دانه‌های روغنی.

2- تنوع و تعدد نباتات روغنی قابل كشت و تنوع ارقام با سازگاری بالا با شرایط اقلیمی مختلف به ویژه در كلزا.

3- امكان كشت كلزا و سویا در دو نوبت كشت پاییزه و بهاره.

4- امكان استفاده از ظرفیت‌های موجود از جمله كشت كلزا در اراضی شالیزار بعد از برداشت برنج.

اختلاف فاحش بین متوسط عملكردهای فعلی و عملكردهای تولیدكننده برتر (5/4 تن در سویا، 6/3 تن در آفتابگردان، 4 تن در گلرنگ، بیش از 8 تن در كلزا و 2 تن در كنجد) در این شهرستان (جهاد کشاورزی شهرستان ساری، 1387)، بیان‌کننده امکان افزایش تولید در این زمینه است. مطالعات انجام شده نشان‌دهنده ظرفیت بالای منابع آب و خاک كشور برای انجام امور به زراعی و افزایش سطح زیركشت این شهرستان­است و با بهره گرفتن از اراضی آیش فعلی، تجهیز  و نوسازی اراضی و انجام پروژه‌های اصلاح خاك نظیر زهكشی، می‌توان به این ظرفیت‌‌ها رسید. یکی از مهمترین خصوصیات­ها استان مازندران و شهرستان­های آن، وفور آب بعنوان حیاتی­ترین منبع کشاورزی در این استان و شهرستان ساری بسیار چشمگیر است. میانگین بارش سالانه در این شهرستان 888 میلیمتر و متوسط دمای آن 9/2 تا 2/36 درجه سانتیگراد در تغییر است. همچنین، همانطوریکه اشاره شد با توجه به کشت وسیع زمین­های شهرستان به برنج که تنها 6 ماه از سال را دربرمی­گیرد، 6 ماه باقی­مانده می ­تواند فرصت مناسبی برای کشت محصولات دیگر و بالاخص دانه­ های روغنی باشد. به ­همین منظور نواحی زراعی شهرستان ساری در نظر گرفته شد، تا ضمن طراحی الگوی کشت بهینه محصولات زراعی، به بهترین ترکیب از تولید، به نحوی که به کسب حداکثر درآمد خالص برای زارعین منجرگردد، دسترسی پیدا کنیم. همچنین با آگاهی از قیمت سایه­ای منابع، بهره­برداران و برنامه­ ریزان شهرستان می­توانند با بهره گرفتن از ارزش نهایی محصولات تصمیم بگیرند که آیا می­توان یک منبع یا یک فعالیت اقتصادی را بنحو سود بخشی گسترش داد یا خیر؟ سپس در ادامه و با حذف قیمت­های سایه­ای و جاگذاری قیمت­های بدون حمایت دولت (‏قیمت بازار آزاد و یا قیمت جهانی نهاده­ها) به جای آن، الگوی کشت منطقه مجددا بررسی و جا به ­جایی انواع محصولات در آن مشاهده خواهد شد تا مشخص شود که حمایت­ها دولت چه تاثیری روی الگوی کشت منطقه و بخصوص دانه­ها روغنی خواهد داشت. یا این حمایت­ها با اصل خودکفایی در تولید دانه­ های روغنی مغایرت دارد؟

1-3 فرضیه­ های تحقیق:

1- الگوی کشت فعلی منطقه در شهرستان ساری از نظر اقتصادی بهینه نیست.

پایان نامه و مقاله

2- کشت دانه­ های روغنی در منطقه دارای مزیت­نسبی نمی ­باشد.

3- حمایت­های دولت بر توسعه کشت دانه­ های روغنی تاثیر چشمگیری ندارد.

1-4 مهمترین اهداف این تحقیق به شرح ذیل می­باشد:

1- بررسی شرایط موجود استان از لحاظ سطح زیر کشت و عملکرد دانه­ های روغنی در مقایسه با سایر استان­های کشور

2- تعیین الگوی کشت بهینه محصولات زراعی شهرستان و بررسی جایگاه دانه­ های روغنی در بین محصولات زراعی با توجه به امکانات و منابع موجود و بدون در نظر گرفتن شاخص مزیت­نسبی 3- تعیین قیمت سایه­ای منابع مورد استفاده در محصولات زراعی وتعیین دامنه تغییرات منابع موجود و میزان فراوانی آن­ها بالاخص دانه­ های روغنی شهرستان ساری

4- بررسی الگوی کشت بهینه محصولات زراعی شهرستان پس از اعمال قیمت­های بازاری و اعمال شاخص مزیت­نسبی و بررسی مجدد جایگاه کشت دانه ­های روغنی در منطقه

5- بررسی تاثیر حمایت­های دولت پس از اعمال قیمت­های سا­یه­ای عوامل تولید در کشت دانه‏های روغنی در منطقه

6- بررسی تاثیر سیاست ارزش­گذاری نرخ ارز بر الگوی بهینه کشت در حالت اعمال سود اجتماعی

6- معرفی عوامل موثر بر تغییر یا عدم تغییر الگوی بهینه کشت و همچنین عوامل محدود کننده افزایش سطح زیر کشت و تولید دانه­ های روغنی در منطقه

1-5 نتایج مورد استفاده پس از انجام تحقیق

با توجه به نقش موثر دولت در روند تولید محصولات کشاورزی و همچنین، تاثیر بسیار مهم نحوه و مقدار پرداخت یارانه­ها به کشاورزان توسط دولت، نتایج این تحقیق می ­تواند میزان این تاثیر گذاری بر رتبه­ی دانه­ های روغنی در الگوی کشت منطقه را بررسی کند.

1-6 جنبة جدید بودن و نو آوری طرح در چیست ؟

با توجه به این موضوع که تاکنون هیچ مطالعه­ ای در زمینه تاثیر یارانه­های دولت بر کشت دانه­ های روغنی و همچنین اثرات حذف این یارانه­ها بر الگوی کشت یک منطقه در داخل کشور انجام نگرفته است، مطالعه حاضر می ­تواند حاوی مطالب سودمندی برای سازمان­ها و نهادهای زیربط در جهت توسعه کشت وافزایش تولید دانه­ های روغنی باشد.

1-7  دانه­ های روغنی:

دانه‌های روغنی از محصولات با ارزش بخش­كشاورزی به شمار می‌روند كه به عنوان ماده اولیه صنایع روغن‌کشی و تأمین‌كننده نیازهای چربی، پروتیین و ویتامین در حیات موجودات زنده نقش اساسی را ایفا می‌كنند. دانه‌های روغنی به عنوان گیاهان صنعتی، به دلیل کاربردهای فراوان در تغذیه انسان و کنجاله آن در تغذیه دام و طیور و مصارف متعدد صنعتی، از جایگاه ویژه‌ای در بین محصولات کشاورزی برخوردارند. چرخه صنعت روغن‌نباتی بر وجود و عدم دانه‌های روغنی استوار است. جدول (1-1)،  که میزان سرانه استفاده از انواع روغن­های خوراکی در کشور افزایش یافته و این امر نشان دهنده اهمیت دانه­ های روغنی به عنوان یکی از تامین کننده­ های منابع روغن‏های خوراکی کشور می­باشد. حمل و‌نقل دانه‌های روغنی به لحاظ پراکندگی مناطق تولید در سطح کشور از موارد مهم و تأثیر‌گذار بر هزینه‌های تولید روغن‌نباتی است. تغییرات تولید دانه‌های روغنی در یک دوره 40 ساله كه صنایع روغن‌كشی از تولیدات دانه‌های روغنی كشور بهره‌مند شده‌اند، نشان می‌دهد كه در ابتدا تنها از پنبه دانه و سپس از دو منبع سویا و آفتابگردان و طی سال‌های اواخر دهه 1370 از سایر محصولات مانند گلرنگ و كلزا استفاده شده است. سایر منابع مانند كنجد به طور محدودی در صنایع روغن‌كشی مورد استفاده قرار می‌گیرد. با اجرای سیاست خودكفایی در تولید دانه‌های روغنی، كشت دانه روغنی كه عمده‌ترین آن دانه روغنی كلزا است، گسترش پیدا كرده و به قیمت تضمینی از كشاورزان خریداری می‌شود. با وجود این، حدود 85 درصد نیاز كشور به دانه روغنی به صورت دانه یا روغن‌خام از طریق واردات تأمین و در كارخانه‌های روغن‌كشی و فرآوری روغن تبدیل به روغن خوراكی می‌شود. از آنجا كه قیمت تمام شده دانه داخلی در مقایسه با قیمت دانه وارداتی بالاتر است، به‌منظور خرید دانه داخلی توسط کارخانه‌های روغن‌كشی دو سیاست وجود دارد. یک سیاست می‌تواند پرداخت ضرر و زیان خرید تضمینی دانه روغنی باشد كه این سیاست برای دولت بار مالی به

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...