کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


 



1-10-3- انتقال ملک مشاع 16

1-10-4- مراحل فروش ملک مشاع 17

1-10-5- مالکیت مشاع وکلی در معین 17

1-10-6- مالکیت در اشاعه و حق شریکان اشخاص حقوقی 18

1-11- آموزه ی مالکیت مشاع 18

1-12- محدودیت های ناشی از اشاعه 19

1-12-1- تصرفات حقوقی 19

1-12-1-1- تصرفات حقوقی شریک نسبت به سهم خود 20

1-12-1-2- تصرفات حقوقی شریک نسبت به سهم شرکاء 20

1-12-2- تصرفات مادی 21

1-12-2-1- تصرف مادی بدون اذن شرکاء دیگر 21

1-12-2-2 تصرف مادی با اذن شرکاء دیگر 22

1-13- غصب مال مشاع 23

1-14- سرقت مال مشاع 24

1-15- قلع و قم مستحدثات در ملک مشاع 25

1-16- مالکیت طبقات یک ساختمان چند طبقه به طور مشاع 27

1-17- مالکیت قسمت های مشترک آپارتمان ها 28

1-18- اصل مالکیت جمعی و مشاع 29

1-19- ثبت مال مشاع 29

1-20 – مالکیت 29

1-20-1- اقسام حقوق مالكیت 30

1-20-1-1- مالكیت حقیقى و اعتبارى 30

1-20-1-2- مالكیت خصوصى 30

1-20-1-3- مالكیت جهت 31

1-20-2- مباحات عامّه و نقش دولت 32

1-20-3- مبناى حقوق مالكیت 33

1-20-4- اهمیت حقوق مالكیت در فقه اسلامى 33

1-21- نتیجه فصل 34

فصل دوم 36

اشاعه در شرکت 36

2- اشاعه در شرکت 37

2-1- اشاعه در شرکت 37

2-2- ماهیت شرکت 37

2-3- تعریف شرکت 38

2-4- به نحوه اشاعه 39

2-5- عقد شرکت 40

2-6- جواز عقد شرکت 40

2-7- انواع شرکت از نظر فقهای امامیه 41

2-7-1- شرکت عقدی( عنان) 41

2-7-2- شرکت ابدان (اعمال) 41

2-7-3- شرکت مفاوضه 42

2-7-4- شرکت وجوه 43

2-8- شرکت غنایم 44

2-9- احکام شرکت 44

2-9-1- فوت یکی از شرکاء 46

2-9-2- تصرف در مال مشترک 46

2-9-3- عدم مضاربه در مال مشاع 48

2-9-4- ظهور عیب در مال شرکت 48

2-9-5- بیع مال مشترک 48

2-9-6- رضایت دو شریک با تفاوت سود 50

2-9-7- موارد صحت در شرکت 50

2-9-8- خلع ید از سهم مشاع 51

2-10- نتیجه گیری فصل دوم 52

فصل سوم 53

تقسیم مال مشاع 53

4- تقسیم مال مشاع 54

3-1- اشاعه در قسمت 54

3-2- تقسیم اموال مشترک 55

3-2-1- حق ارتفاق در تقسیم ملک مشترک 55

3-2-2- تقسیم در حیازت و مباهات 56

3-3- اقسام تقسیم بر مبنای دخالت شریکان 57

3-3-1- تقسیم به تراضی 57

3-3-2- تقسیم به اجبار 58

3-4- تقسیم مطالبات و سر قفلی 59

3-5- روش تقسیم 59

3-5-1- تقسیم به افراز 60

3-5-1-1- نحوه ی افراز املاک در دفاتر ثبتی 61

3-5-1-2- موارد منع افراز 63

3-5-1-3- تعیین سهم هر شریک بعد از افراز 64

3-5-1-4- تفاوت تفکیک و افراز 65

3-5-1-5- مرجع درخواست تفکیک ملک مشاع 65

3-5-1-6- مرجع درخواست افراز 66

3-5-1-7- هزینه ی افراز در اداره ی ثبت 67

3-5-2- تقسیم به تعدیل 67

3-5-3- تقسیم به رد 68

3-5-4- اجباربه فروش وتقسیم ثمن 70

3-6- تقسیم عین 71

3-7- تقسیم منافع (مهایات) 71

3-9- غبن در تقسیم اموال مشترک 73

3-10- وجود مال غیر در اموال تقسیم شده 73

3-11- اثر بطلان در تقسیم 74

3-12- آثار و احکام تقسیم مشاع 74

3-12-1- آثار افراز مال مشاع 75

3-12-2 – اقاله تقسیم 75

3-12-3- وجود دین در ترکه متوفی 76

3-13- اصل تساوی در تقسیم 78

3-13-1 – وجود عیب در حصه یكی از شركاء 78

3-13-2- غلط بودن تقسیم 78

3-13-3- مستحق للغیر بودن 79

3-14- تقسیم عین موقوفه 79

3-15- ممنوعیت تقسیم مال موقوفه 80

3-16- نتیجه گیری فصل سوم 80

فصل چهارم 83

اشاعه در«شفعه، وقف، اجاره، وصیت، رهن، هبه، مساقات، مزارعه» 83

4- اشاعه در« شفعه، وقف، اجاره، وصیت، رهن، هبه، مساقات، مزارعه» 84

4-1- اشاعه الشفعه 84

4-1-1- تعریف شفعه 84

4-1-2- آن چه ثابت می شود در حق شفعه 85

4-1-3- شرایط تحقق شفعه 86

4-1-3-1- در وجود مال غیره منقول مشترک (مشاع) قابل تقسیم 86

4-1-3-2- وجود دو مالک( محدود بودن حق شفعه ) 86

4-1-3-3- وقوع عقد بیع صحیح 87

4-1-3-4- باقی ماندن عقد بیع 88

4-1-4- عدم اسقاط حق شفعه 88

4-1-5- عدم آثار تعدد مبیع، دراخذ به شفعه 90

4-1-6- عدم اثرخیار عقد بیع، دراخذ به شفعه 91

4-1-7- انتقال حق شفعه 91

4-1-8- اسقاط حق شفعه 92

پایان نامه

4-1-9- احکام شفعه 92

4-1-9-1- زمین، مدار حق شفعه 93

4 -2- اشاعه در وقف 95

4-2-1- تعریف و ماهیت وقف 95

4-2-2- انواع وقف به اعتبار نوع استفاده از موقوف 96

4-2-3- شروط موقوف 96

4-2-4- وقف از نظر اداره ی کل حقوقی قوه قضائیه 97

4-2-5- تقسیم مال موقوفه 97

4-2-6- تقسیم و تفکیک وقف از وقف 98

4-3- اجاره مال مشاع 99

4-3-1- آثار و احکام اجاره 99

4-3-1-1- صحت اجاره مال مشاع 99

4-3-1-2- معلوم بودن عین مستأجره 101

4-3-1-3- تسلیم عین مستأجره 102

4-3-1-4- خیارات 104

4-3-1-4-1- خیار عیب 104

4-3-1-4-2-خیار تبعض صفقه105

4-3-1-4-3- اشتباه در شخصیت شریک 105

4-3-1-5- اقامه ی دعوی خلع ید توسط شریک 106

4-3-1-6-تقسیم مال الاجاره 109

4-4- اشاعه در رهن 111

4-4-1- تعریف رهن 111

4-4-2- آثارواحکام رهن 111

4-4-3- رهن مطلق و مشروط 112

4-5- اشاعه در هبه 113

4-5-1- تعریف هبه 113

4-5-2- شناخت کلی هبه 113

4-5-3- جایز بودن و قبض عقد هبه 113

4-5-4- فوت طرفین عقد هبه و تأثیر آن در قبض 115

4-5-5- رجوع از هبه 115

4-6- اشاعه در وصیت 116

4-6-1- تعریف وصیت 116

4-6-2- مالکیت موصی بر مال مورد وصیت 116

4-6-3- عدم ممانعت مشاع بودن موصی به از تقویم 116

4-6-4- تقویم منفعت 117

4-6-5- محاسبه ثلث 119

4-6-6- زمان محاسبه ثلث 119

4-6-7- وصیت نامشروع 120

4-7- اشاعه در مساقات 120

4-7-1- تعریف مساقات 120

4-7-2- موضوع مساقات 120

4-7-3- شرایط خاص عقد مساقات 121

4-7-4- فسخ یا بطلان مساقات 121

4-7-5- سهم مشاعی عامل از ثمره درختان 122

4-8- اشاعه در مزارعه 122

4-8-1- تعریف مزارعه 122

4-8-2- تعیین سهم مزارع و عامل در عقد 122

4-8-3- تعیین نوع زرع 123

4-8-4- لازم بودن عقد مزارعه 124

4-9- نتیجه گیری فصل 124

نتیجه گیری 128

پیشنهادات 134

فهرست منابع 135

ABSTRACT: 69

چكیده

پایان نامه حاضر شامل چهار فصل است. در فصل اوّل آن به کلّیات و مفاهیم، و در فصل دوّم آن به اشاعه در شرکت، در فصل سّوم آن، به اشاعه در تقسیم مال مشاع و موضوعات مرتبط با آن و در فصل چهارم آن به اشاعه در شفعه، وقف، اجاره، و….. پرداخته شده و در پایان هر فصل نتیجه گیری صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مالکیت، یکی از موضوعات بسیار مهم حقوق خصوصی است و این مالکیت در خیلی از موارد مشاع است چرا : که اشاعه در اصطلاح حقوق یعنی حق مالکیت دو یا چند نفر در یک زمان در مال واحدی جمع شود به نحوی که امکان تشخیص و تمیز حق مالکیت آن ها از یکدیگر وجود نداشته باشد. به شرط تحقق اشاعه اجتماع و امتزاج حقوق مالکین در یک مال است و حق مالکیت هر یک از مالکین در هر جزء و ذره از مال مشاع ثابت و موجود است. اشاعه ی مالکیت در بسیاری از موارد بدون اراده ی افراد ایجاد می شود و در بعضی از موارد با قصد شرکت. حالت اشاعه هم ممکن است نسبت به عین مال حادث شود و هم در مورد منفعت و حقوق مالی در واقع آن چه که مالکیت داشته و مال محسوب شود می تواند مشاع باشد. پس از اشاعه در باب تجارت، رهن، شرکت، مضاربه، مزارعه، اجاره، وقف، هبه، وصیت و قضاء سخن رفته است. زیرا: مالکیت مشاع با توجه به این که حقوق مالکین متعدد در تمام اجزاء شیء واحد منتشر است، و به تعبیر دیگر: در هر جزء قابل تصور از مال مشترک رابطه اعتباری مالکیت میان تمام شرکاء جزء مزبور برقرار است در نتیجه شرکاء در تصرف اعمال حق مالکیت خود در مال مشاع، همواره با محدودیت هایی مواجه هستند که این محدودیت ها هم در زمینه ی تصرفات حقوقی و هم در مورد تصرفات مادی برقرار است. به نحوی که شریک بدون اذن سایر شرکاء حق تصرف مادی در مال مشاع را ندارد و در صورت فروش، اجاره، یا رهن ….، سهم مشاعی خود نیز تسلیم مال مشاع باید مسبوق به اجازه شرکاء دیگر باشد، به همین سبب از شرکت همواره به عنوان یک عیب برای مالکیت مشاعی نام می برند و برای رفع این عیب و برداشتن محدودیت های موجود از پیش روی اعمال حق مالکیت هر شریک، قانون گذار نهاد انحلال اشاعه و تقسیم مال مشاع را پیش بینی کرده است. که در نتیجه ی آن اجتماع حقوق مالکین متعدد در شیء واحد از میان رفته و حق مالکیت های مشاعی به مالکیت های افرازی و اختصاصی تبدیل می شود .

واژگان کلیدی: اشاعه، آثار، مالکیت، فقه شیعه، حقوق ایران.

مقدمه

پیش از ورود در اصل بحث، شرکت، اشاعه را در حقوق مدنی ایران مورد تحلیل قرار می دهیم زیرا: این تحلیل در بررسی ضوابط اصولی مربوط به تصرفات هر یک از شرکاء در مال مشترک ضرورت دارد .

(ماده ی571) قانون مدنی شرکت را بدین شرح تعریف می کند : « شرکت عبارت است از اجتماع حقوق مالکین متعدد در شیء واحد به نحو اشاعه» .

مطابق این تعریف در شرکت، حقوق مالکین متعدد در شیء واحد جمع می گردد. واضح است که مقصود از حقوق مالکین متعدد، حقوق مالکیت ایشان است یعنی چند نفر در آن واحد مالک یک شیء هستند. اجتماع حقوق در یک شیء به دو صورت قابل تصور است. صورت اول آن است که هر یک از دو نفر، مالک یک قسمت مشخص از یک شیء باشند ؛ مانند : آن که دو نفر مالک یک باغ محصور باشند به نحوی که هر یک از ایشان مالکیت قسمت مشخصی از آن را دارا باشد. این صورت از اجتماع حقوق مالکیت شرکت نخواهد بود زیرا : درست است که موضوع مالکیت همه شرکاء، عرفاٌ شیء واحد محسوب می شود، ولی در حقیقت هر یک نسبت به قسمت معینی از اجزاء آن شیء واحد مالکیت دارند و ملک هر یک از دیگری جدا است.

صورت دوم، همان طور که از بیان طباطبایی در عروة الوثقی جلد دوم صفحه ی 283 برداشت می شود آن است که موضوع مالکیت هیچ یک از مالکان شیء واحد مشخص نباشد به طوری که هر جزئی از اجزاء شیء واحد در عین حال متعلق حق مالکیت هر یک از ایشان باشد. این صورت از مالکیت را در اصطلاح اشاعه می گویند که سبب پیدایش شرکت خواهد بود.

( ماده ی571) قانون مدنی با تعبیر « به نحو اشاعه » صورت اول اجتماع حقوق مالکین متعدد را در شیء واحد از قلمرو تعریف، خارج کرده است. با دقت در عبارت این ماده به نظر می رسد که اصولاٌ نیازی به ذکر قید « اشاعه » نیست و عبارت « اجتماع حقوق مالکین متعدد در شیء واحد » به خوبی می تواند ماهیت شرکت اشاعه را بیان کند زیرا : هنگامی اجتماع مالکیت های متعدد در شیء واحد، قابل تصور است که موضوع مالکیت آن ها مشخص نباشد، چون در غیر این صورت متعلق حق مالکیت همه شرکاء یک شیء نیست، بلکه در حقیقت موضوع مالکیت ایشان اشیاء متعدد می باشد که عرفاً اجزاء یک شیء را تشکیل می دهد.

با توجه به تعریف و توضیح بالا در هر جزء از اجزاء مال مشاع، مالکیت های اشخاص متعدد ثابت می گردد، و هیچ جزئی، هر چند بسیار کوچک، را نمی توان تصور کرد که به یکی از شرکاء تعلق داشته باشد و شرکاء دیگر را در آن حقی نباشد. باید توجه داشت که منظور از اشاعه آن نیست که هریک از شرکاء مالک اجزائی اند که مشخص نیست و پس از افراز، اجزاء مالک هریک از آن ها معین و مشخص می گردد بلکه مقصود این است که هریک از شرکاء در هر یک از اجزاء مال مشاع مالکیت دارد یا منتهی مالکیت شرکاء دیگر هم در آن اجزاء ثابت است. با در نظر گرفتن آن چه گذشت در می یابیم که شرکت و اشاعه در حقوق مدنی ایران بر تئوری خاصی استوار است. همان طور که می دانیم یکی از خصایص « حق مالکیت » انحصاری بودن آن و انحصاری بودن اختیارات مالک در موضوع مالکیت است.

ولی در شرکت با آن که هر یک از شرکاء مالک مال مشاع هستند خاصیت انحصاری بودن مالکیت وجود ندارد و این صورت خاصی از مالکیت است که با مالکیت به معنی اخص حقوقی از نظر احکام تفاوت دارد. (ماده ی 30) قانون مدنی مقرر می دارد « هر مالکی نسبت به مایملک خود حق هرگونه تصرف و انتفاع دارد، مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد ». چنان چه خواهیم دید اختیارات مذکور در این ماده، به صورت مطلق نسبت به مالک مال مشاع قابل تطبیق نیست.

1- كلیات

1-1- بیان مسئله

اشاعه در لغت

انتشار خبر در میان مردم یا خبرهای پخش شده، پراکنده و آشکار شده. (ابن منظور،1405، 1/190).

اشاعه دراصطلاح فقه

انتشار سهم هر یک از مالکان و صاحبان حق در تمام مال یا حقَ. (همان).

به تعبیر دیگر ؛ اشاعه به معنی شیوع و انتشار، خبر مشاع که توسط مردم منتشر می شود و احتمال دارد صادق یا کاذب باشد، در اصطلاح چیزی است که تقسیم و از سهام و حصه جدا نشده باشد. (فتح الله، 1415 ه ق،71 /309) .

شرکت عبارت از این است که دو یا چند مالک در حقی مشترک باشند به شرطی که حق آن ها مشخص و متمایز نباشد بلکه مشاع باشد، نظر مشهور فقها هم همین است .( محقق حلی،1350، 1/129).

شرکت مفهومی است که نشانگر مشارکت از باب مفاعله است و دلالت بر دخالت حداقل دو شخص در امر مورد نظر دارد. (یگانه،1388، 89).

هیچ یک از شرکاء نمی توانند در مال مشترک جز با اذن تمامی شرکاء تصرف نمایند ؛ زیرا تصرف در مال غیر بدون اذن او از نظر عقل و شرع قبیح است و در صورت وجود اذن نیز باید در تصرف، به مقدار مأذون بسنده شود و اگر از مقدار مأذون تجاوز نماید ضامن است. بنا بر نظر مشهور اگر دو شریک، کالایی را ضمن یک معامله بفروشند و یکی از آن دو قسمتی از ثمن را تحویل بگیرد، دیگری در آن با وی شریک است و در این باره روایات زیادی در دست است. و نیز به دلیل آن که هر جزئی از ثمن ما بین آنها مشترک است ؛ به همین دلیل، هر مقدار از آن که وصول شود بین آن ها مشترک خواهد بود. (امینی،1388، 2/141 ).

شریکی که با سرمایه شرکت معامله می کند اگر زیاده روی ننماید و در نگهداری سرمایه کوتاهی نکند و اتفاقاً مقداری از آن یا تمام آن تلف شود، ضامن نیست. شریکی که با سرمایه معامله می کند اگر بگوید سرمایه تلف شده و پیش حاکم شرع قسم بخورد، باید حرف او قبول شود. اگر دو نفر با یکدیگر شرکت کنند که هر کدام به اختیار خود جنسی بخرد، قیمت آن را خود بدهکار می شود اگر در جنسی که هر کدام خریده اند، در استفاده از آن با یکدیگر شریک باشند، شرکت صحیح نیست اما اگر هر کدام دیگری را وکیل کند که جنسی برای او نسیه بخرد بعد هر شریکی جنس را برای خودش و شریکش بخرد که هر دو بدهکار شوند شرکت صحیح است. (اراکی،1371، 389).

اجاره مشاع جایز است و مستأجر جایگاه مالک را در ملک دارد و همچون مالک در آن عمل می کند. (طوسی،1388، 3/248).

هبه مشاع جایز است خواه از چیزی باشد که قابل تقسیم باشد یا تقسیم آن ممکن نباشد و در آن اختلاف است. هنگامی که هبه ثابت شود اگر چیز مشاعی را ببخشد از دو وجه خارج نمی باشد یا منقول است یا غیر منقول است مثل این که نصف خانه را هبه کند. و قبض زمانی اتفاق می افتد که خانه تخلیه شود و آن وقت قرارداد صورت می گیرد؛ اگر منقول باشد و قبض صورت بگیرد نقل و تحویل فقط با اجازه ی شریک ممکن می باشد.

و چنان چه هر کدام از شرکاء قبول کند که به وکالت تمام موهوب له را قبض کند نصف آن به خود تعلق دارد و نصف دیگر نزد او امانت است و اگر هیچ کدام از شرکاء راضی نشوند هر کدام را که حاکم منصوب کند تمام آن را بگیرد نصف آن به عنوان هبه و نصف دیگرش به عنوان امانت برای شریک دیگر گرفته می شود. تا این که عقد هبه بین آنان تمام شود. چرا که وقتی یک نفر چیزی را به دو نفر ببخشد و آن دو نفر قبول کردند و گرفتند عقد هبه تمام شده ولی اگر یکی از آن دو قبول کرد و گرفت عقد هبه برای نصف هبه تمام شده است چون یک عقد با دو نفر هنگامی که جدا شوند به منزله دو عقد می باشد.. (همان، 306 و 307).

خداوند در( آیه ی4) سوره ی نساء می فرماید : « و مهر زنان را (به طور کامل) به عنوان نحله و عطیّه به آنان بپردازید و اگر آن ها با رضایت چیزی از آن را به شما ببخشند حلال و گوارا مصرف کنید » .

« وآتوا النِّساءَ صَدُقا تِهِنَّ نِحلَهً فَاِنَ طِبنَ لَکُم عَن شی ءٍ مِِنهُ نَفساً فَکُلُوهُ هَنیئاً مَریئاً»

و همچنین در جای دیگر می فرماید: « نیکو (نیکوکار) کسی است که مال (خود) را با همه علاقه ی که به آن دارد به خویشاوندان، یتیمان، مسکینان و واماندگان در راه خدا انفاق می کند ». (آیه ی177 بقره).

اجاره مشاع جایز است همان طوری که بیع و صلح و هبه مشاع جایز می باشد، و اما تسلیم آن جایز نیست مگر با اجازه شریک هنگامی دو نفر شریک باشند. پس قطعاً اختیار شرکت یا اختیار تفکیک (جزء جزء) آن را دارد و اگر نصف خانه را اجاره دهد به طور مشاع و مستأجر معتقد باشد که تمام خانه مال اوست پس با او در منفعت شریک است. پس آشکار شده که نصف دیگر، مال دیگری است .(موسوی خوئی، 1365، 67).

اشاعه به سه سبب ایجاد می شود: 1) ارث: که بر اثر فوت، اموال شخصی متوفی به ورثه منتقل می شود 2) عقد: مثل این که خانه ای به وسیله دو نفر خریداری شود یا دو نفر متفقاً کاری را قبول کنند. 3) مزج: امتزاج اعم از این که جنبه ارادی یا قهری داشته باشد. (میرزایی،1388، 194).

دارایی کسی که فوت می کند به ورثه او منتقل می گردد و هر یک از ورثه به قدر سهم الارث قانونی خود به طور مشاع در کلیه ماترک مورث شریک می شود و از آن جمله است، تعهداتی که به نفع مورث شده است. بنابراین ورثه از کلیه تعهداتی به نفع مورث شده بهرمند می گردنند و نیز کلیه تعهداتی که مورث نموده و حقوق عینی که به نفع دیگران در اموال خود قرار داده مانند: حق ارتفاق، حق انتفاع، رهن و امثال آن را ورثه باید محترم بشمارند. تعهداتی که قائم به شخص مورث است، خواه مثبت باشد و خواه منفی به ورثه منتقل نمی شوند. بنابراین هر گاه کسی در مقابل کسی تعهد نماید که هر ماه از کارمزد خود مبلغ معین برای زندگی او بپردازد، تعهد مزبور با فوت متعهد از بین خواهد رفت. (امامی،1384، 1/239و 240).

در اشاعه مالکیت هر جزء، مال چند شخص مشترک است. حق مالکیت هر شریک منتشر در مجموع مال است و تصرف و انتفاع از هیچ بخش در انحصار او نیست. تمام شریکان بر مال حق عینی دارند، ولی این حق متناسب سهمی است که در این مجموعه به هر کدام تعلق دارد، چنان چه گویند : فلان شریک مالک دو دانگ مشاع از خانه است و چهار دانگ به وارثان دیگر تعلق دارد. بدین ترتیب باید گفت، سهم هر شریک از نظر مادی و جغرافیایی تمام مال از لحاظ حقوقی و اعتباری نسبت معینی از آن است (ماده ی571) قانون مدنی می گوید : « شرکت عبارت است از اجتماع حقوق مالکین متعدد در شیء واحد به نحو اشاعه». (کاتوزیان،1388، 137و 138 ).

در صورتی که دو نفر، در ملکی مشاعاً شریک باشند و یکی از آن دو سهم خود را به شخص ثالثی بفروشد و خریدار آن را وقف نماید، شریک دیگر می تواند به دستور( ماده ی 808) قانون مدنی اخذ به شفعه نماید بعضی می گویند با پرداخت ثمن، موقوفه را تملک می کند و وقف مانع از این امر نخواهد شد؛ زیرا: حق شفیع به وسیلۀ عقد بیع به مورد معامله قبل از وقف تعلق گرفته است و به عقد وقف مؤخّر نمی تواند موجب زوال حق ثابت سابق گردد، بنابراین پس از اخذ به شفعه وقف باطل می شود. (امامی،1384 ،1/ 98) .

در فقه اسلامی، تابعیت سود و زیان از سرمایه به عنوان یک قاعده ی کلی در عقد شرکت مطرح شده است؛ بدین معنا که هر شریک به نسبت سرمایه ای که در شرکت دارد در سود و زیان حاصل سهیم خواهد بود. (علُامه حلی،1406، 1/ 234).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-10-17] [ 01:48:00 ب.ظ ]




2-3- عناصر نظام اقتصادی اسلام 24

2-4- روش استنباط مبانی بینشی 25

فصل سوم: دیدگاه های اقتصادی آیت ا… صدر

3- دیدگاه های اقتصادی آیت ا… صدر 27

3-1- توصیف علمی نبودن مبحث اقتصاد اسلامی 28

3-1-1-زمینه ی های اولیه 28

3-1-2-علم و مکتب از دیدگاه آیت ا.. صدر 29

3-1-3-اسلام و اقتصاد اسلامی 30

3-1-4- نقش علم و دین در حل مشکلات 31

3-1-5-شرط تحقق اصول علمی در اقتصاد اسلامی 32

3-2- فضای علمی زمان آیت ا… صدر 33

3-2-1- علمی شدن اقتصاد در زمان کلاسیک و نئوکلاسیک 33

3-2-2- تأثیر اثبات گرایان منطقی و ابزار گرایان 34

3-2-3- جمع بندی تحولات حاکم بر اندیشه ی علمی دوره مورد بحث 35

3-3- تحلیل و بررسی اندیشه های اقتصادی آیت ا… صدر 36

3-4- نگاه شهید صدر به راه های گریز از ربا 41

فصل چهارم: دیدگاه های اقتصادی شهید مطهری

4- دیدگاه های اقتصادی شهید مطهری 51

4-1- تفیکیک میان روابط طبیعی و روابط اعتباری 52

4-2- واقع گرایی در نظام اقتصادی اسلام 54

4-3- نگاه آرمانی به انسان در اندیشه ی توحیدی 57

4-4- توسعه ی انسانی 59

4-5- توسعه ی اقتصادی 59

4-6- اهداف نظام اقتصادی از منظر شهید مطهری 61

4-7- نقش و جایگاه حکومت در فرآیند نظام اقتصادی 62

4-8- مبانی نظام اقتصادی اسلام از نظر شهید مطهری 63

4-8-1- اصالت داشتن فرد و جامعه 63

پایان نامه و مقاله

4-8-2- مالکیت مختلط 65

4-8-3- تفسیر دیدگاه های گوناگون درباره ی آزادی اقتصادی 67

4-8-4- رعایت مصالح در فعالیت های اقتصادی 69

4-8-5- هم یاری 69

4-9- اهداف نظام اقتصادی از نظر شهید مطهری 70

4-9-1- تربیت و هدایت جامعه 71

4-9-2- برقراری امنیت 71

4-9-3- استقلال اقتصادی 72

4-9-4- اقتدار اقتصادی 73

4-9-5- رشد اقتصادی 74

4-9-6- عدالت اجتماعی- اقتصادی 75

4-9-7- اختیارات دولت 78

4-9-7-1- سیاستگذاری در جهت اهداف نظام 79

4-9-7-2- وضع مالیات 80

4-9-7-3- بهره برداری از زمین های عمومی 81

4-9-7-4- اداره ی انفال 81

فصل پنجم: مقایسه دیدگاه های شهید صدر و شهید مطهری

5- مقایسه دیدگاه های شهید صدر و شهید مطهری 84

نتیجه گیری 92

پیشنهادات 94

فهرست منابع 96

چكیده

جوامع بشری برای تأمین نیازها و توسعه ی نهادهای خود در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تدابیر و برنامه هایی دارند. صاحب نظران مکاتب گوناگون مادی (مارکیسم و سرمایه داری) از دیدگاه خاص خود به موضوع اقتصاد نگریسته و برنامه هایی را برای تنظیم امور جامعه خویش ارایه داده اند. به مرور زمان و با ایجاد شکاف های اقتصادی، بحران های اقتصادی، تأسیس و متعاقب آن بایگانی شدن پی در پی مکاتب اقتصادی به دلیل ناهم سانی با فطرت و سرشت انسان، جایگاه دین و اندیشه های دینی در قلمرو اقتصاد برای تنظیم روابط اقتصادی بیش تر نمودار شد. آراء و اندیشه های فقهی صاحب نظران دینی در عرصه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، که متضمن سعادت دنیوی و اخروی افراد در جامعه است با شدّت و ضعف مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. این نوشتار تلاش می کند تا با پرداختن به نظرات و اندیشه های دو تن از فقهاء و صاحب نظران دینی در حوزه ی اقتصاد اسلامی (شهید آیت ا…. محمد باقر صدر و شهید آیت ا… مرتضی مطهری) به تبیین مباحث عمده ی آن ها در این رابطه به پردازد. این بررسی درپی آن است تا نشان دهد که: توسعه ی اقتصادی پایدار، سلامت اقتصادی، امنیت روانی و… بدون تأثیرپذیری از یک نظام اقتصادی مبتنی بر آموزه های دینی دست نیافتنی است و بنابراین: می کوشد با ارایه همه ی اقشار در جامعه بین المللی باز شناسد تا در آینده بتوان از این مسیر نقبی به سوی اقتصاد اسلامی باز کرد.

واژه های كلیدی: اقتصاد، نظام اقتصادی اسلامی، صدر، مطهری.

مقدمه

تحقیقات و بررسی های معاصر در حوزه ی عرصه های گوناگون اجتماعی، اقتصادی حاکی از آن است که در نظام اجتماعی به طور بالقوه سه عنصر متخاصم وجود دارد که شرط سلامت این نظام برقراری تعادل میان آن عناصر است. دولت، اجتماع و بازار سه عنصر اصلی و حیاتی جامعه اند. دولت بسیار قدرتمند منجر به ظهور نظام هایی نظیر استالینیسم می گردد. بازاری که کاملاً به حال خود رها شده و فاقد تنظیم باشد شرایطی نظیر، خیار به وجود آورده و در موقعیتی که اجتماع از قدرت بلامنازع، و مسلط برخوردار باشد می تواند به ظهور جنگ های داخلی منجر گردد. نوع ارتباط آن سه حوزه با یکدیگر در جوامع متخلف متفاوت است. به طور کلی، در طی قرن بیستم نیروهای اقتصادی رونق یافته و حجم دولت رشد قابل توجهی یافته ولی در مقابل شبکه های اجتماعی تا حدودی تضعیف شده اند. این در حالی است که به تعبیر ولف (wolf، 1989) هم بازار و هم دولت به انسان ها به عنوان پیروان قواعد می نگرند نه به عنوان قاعده سازان، در عرصه ی سیاست گزاری های عمومی، گروهی بر اقتصاد بازار تأکید دارند و گروه دیگر به رابطه دولت و شهروندان توجه دارند. هر دو گروه نقش عنصر سوم که همانا روابط حاکم و مناسبات و مسایل اعتقادی رایج در میان کنش گران در عرصه های مختلف می باشد را فراموش کرده اند. حاکمیت نگرش اعتقادی و باور مذهبی بر رفتارهای اقتصادی به عنوان متغیر کنترل کننده، تعیین کننده و پیش بینی کننده می تواند به تداومانسجام اجتماعی، نظم اجتماعی و تقویت امور عام المنفعه در جامعه بیانجامد.

به طور کلی در حوزه ی دخالت دین در امور دنیا دیدگاه ها متعدد و متفاوت اند. یک نگرش ناظر به اعتقاد ما نسبت به پیامبران در بعد تربیت و پرورش ابعاد روحی انسان بوده و بر این باورند: که تنظیم و ساماندهی امور دنیایی انسان ها به خود آن ها واگذار شده است و به تعبیر برخی از این افراد، ابلاغ پیام ها و انجام کارهای اصلاحی و تکمیل دنیا در سطح مردم دور از شأن خدای انسان و جهان است و تنزل دادن پیامبران به حدود مارکس ها، پاستورها و گاندی ها یا جمشید و بزرگ مهر و همورابی است. برخی نیز با این بیان که دین اصلاً در تدبیر دنیا دخالت نکرده و آن را به عقلا وانهاده است، به تبیین این دیدگاه می پردازند. هرچند در این دیدگاه نیز توسعه و رفاه، امری مطلوب به شمار می آید، دین در این امر دخالت نمی کند و چاره کار به خود مردم واگذار شده است. عده ای دیگر معتقدند که شریعت در برابر دنیای انسان های بی تفاوت نبوده و قایل به پاسخ گویی دین به نیازهای حیاتی بشر هم هستند.

اگر چه اقتصاددانان و سایر عالمان اجتماعی در طول دوره های مختلف حیات به ابزارهای تحلیلی و تبیینی متفاوتی دست یافته اند و این مفهوم را از نقطه نظر نموداری با مدل های گوناگون مطرح نموده اند، ولی با این وجود قادر به بیان کامل تفاوت های مشاهده شده هم از منظر کاربرد مدل ها و هم از نظر الگوهای موجود نشده اند و از سوی این ابزارها ناتوان از پاسخ گویی به این پرسش اساسی بوده اند که چرا جوامع دارای سرمایه های طبیعی فراوان از نابرابری های اقتصادی رنج می برند. درعین حال یکی از مباحث بسیار مهم که به صورت کلی دارای سابقه ای بسیار طولانی است و منابع و دیدگاه های نظری و برنامه های عملی فراوانی را نیز به خود اختصاص داده، مبحث اقتصاد است.

این موضوع در میان اندیشمندان، متفکران و صاحب نظران مکاتب الهی و مادی گوناگون با شدّت و ضعف مطرح بوده و طیف وسیعی از نظریه ها و تئوری های علمی را در برگرفته است. این مبحث در میان متفکران اسلامی به صورت پراکنده و نیز به صورت موضوعی و بیش تر با صبغه فقهی به چشم می خورد، امّا اقتصاد اسلامی به گونه ی کلاسیک آن سابقه ی طولانی را ندارد. نخستین کسی که بحث اقتصاد را به صورت جدی در حوزه ی علوم اسلامی مطرح نمود، شهید آیت ا… محمدباقر صدر بود که با تدوین کتاب اقتصادنا و تبیین دیدگاه های خود در این نوشتار تحولی را در این زمینه ی ایجاد نمود و حتی در میان دانشمندان و صاحب نظران اهل سنت نیز جای خود را باز کرد.

توجه به اسلام به عنوان دینی که دارای نظام اقتصادی است و این نظام هماهنگ با نظام سیاسی و فرهنگی و… در صدد تحقق اهداف عالیه ی نظام است از مبانی تفکر اقتصادی آیت ا.. صدر به شمار می رود. این رویکرد در راستای دیدگاهی است که معتقد است شریعت در برابر دنیای انسان ها نیز بی تفاوت نبوده، همه ی عرصه های حیات فردی و جمعی آدمی را در بر می گیرد و برای همه ی مناسبات و تعاملات اجتماعی و تحرکات فردی او پیام مشخصی دارد، بر این اساس اصولاً آبادی و احیاء آخرت مرهون و مبتنی بر احیاء دنیا است.

شهید مطهری نیز از کسانی است که به گستردگی و توسعه ی قلمرو دین و محدود نبودن آن به امور فردی و عبادی تأکید نموده است. از دیدگاه وی اسلام مکتبی جامع و واقع گرا است. در اسلام به همه ی جوانب نیازهای انسانی اعم از دنیایی و اخروی، جسمی و روحی، فکری یا احساسی و عاطفی، فردی یا اجتماعی توجه شده است. وی درباره ی کسانی که حوزه ی دین را منحصر در مسایل فردی و آخرتی می دانند می گوید: «کسانی که گفته اند زندگی به طور کلی یک مسأله است و دین مسأله دیگر، دین را نباید با مسایل زندگی مخلوط کرد این اشخاص اشتباه اولشان این است که مسایل زندگی را مجرد فرض می کنند. خیر، زندگی یک واحد و همه ی شئونش توأم با یکدیگر است. صلاح و فساد در هر یک از شئون زندگی، در سایر شئون مؤثر است.

ممکن نیست اجتماعی مثلاً: فرهنگ یا سیاست یا قضاوت یا اخلاق و تربیت و یا اقتصادش فاسد باشد امّا دینش درست باشد و بالعکس. اگر فرض کنیم دین تنها رفتن به مسجد و کلیسا و نماز خواندن و روزه گرفتن است، ممکن است کسی ادعا کند مسأله دین از سایر مسایل مجزا است.

اسلام انسان را دارای ابعاد گوناگون می شناسد و به همین دلیل سمت و سوی پایه ها و زیربناهای اقتصاد اسلامی نیز مختلف و گوناگون است. اسلام معتقد است انسان بعد مادی و بعد معنوی دارد و دارای نیازهای مادی و نیازهای معنوی و نیز جنبه ی های فردی جنبه ی ی اجتماعی است. دو نوع کار، اندیشه ای و عمل، و دو پاداش« دنیوی و اخروی» دارد.

بنابراین زیر بناها و پایه های اقتصاد اسلام که برای انسان و سعادت او پیشنهاد شده مختلف است. با آن که اسلام همه ی ابعاد وجودی انسان را اصیل می داند و به طور کلی کنارگذاشتن و یا فدا کردن برخی از این ابعاد را برای ابعاد دیگر نمی پذیرد، در عین حال به جنبه ی معنوی انسان توجه بیش تر دارد. زیرا: از نظر اسلام ابعاد مادی وسیله ای است برای هدف های اخروی و کمالات معنوی انسان.

1-1- طرح تحقیق

1-1-1- بیان مسأله

برای ارایه ی مقایسه ای واقعی میان دیدگاه ها و نگرش های موجود در مورد نظریات اقتصادی اسلام، ابتداء ضروری است فهم و برداشت درست نسبت به نظریات اقتصادی اسلام دریافت و اساساً رویکرد اسلام نسبت به اقتصاد را تبیین نماییم.

از این رو لازم است بدانیم نظر اسلام نسبت به نظام اقتصادی چیست؟ با مطالعه ی و بررسی در ابعاد موضوع در می یابیم که در اسلام مال و ثروت، تولید، مبادله، مصرف و تمامی مختصات اقتصاد نه تنها مذموم و ناپسند معرفی نشده، بلکه تابع شرایط و موازین درستی مورد تأکید و توصیه فراوان قرار گرفته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:48:00 ب.ظ ]




1-3-6- اهمیت حکومت 40

1-3-7- معانی مطلقه بودن حاکمیت 43

1-3-8- دلایل تشكیل حكومت در جامعه اسلامی 47

1-3-9- رابطه حکم حکومتی با فقه سیاسی 47

1-3-10- نتیجه بحث 49

فصل دوم: معیارشناسی حکم حکومتی و دلایل مشروعیت آن

2- معیارشناسی حکم حکومتی و دلایل مشروعیت آن 51

2-1- معیار شناسی وضوابط حکم حکومتی 51

2-1-1- حکم حکومتی 51

2-1-2- تعابیرحکم حکومتی 54

2-1-3- محدوده و قلمرو حکم حکومتی 55

2-1-4- تفاوت حکم حکومتی با فتوا 57

2-1-5- تفاوت حکم حکومتی باحکم قضائی 60

2-1-6- تفاوت حکم حکومتی باحکم اولیه وثانویه 61

2-1-7- ویژگیها و مشخصه های حکم حکومتی 64

2-1-8- ملاک و معیار صدور حکم حکومتی 64

2-1-9- نگرش امام به سیره پیامبر(ص)در تشکیل حکومت اسلامی 67

2-1-10- ضابطه مند شدن احکام حکومتی در جمهوری اسلامی 68

2-1-11- اقسام حکم حکومتی 69

2-1-12- نتیجه بحث 71

2-2- مشروعیت حکم حکومتی 72

2-2-1- شروط صلاحیت حاکم 72

2-2-2- گستره اختیارات حاکم از دیدگاه امام خمینی (ره) 73

2-2-3- واجب الاطاعه بودن حکم حکومتی 74

2-2-4- دولت دینی و دولت سکولار 75

2-2-5- مصلحت وجودحکومت اسلامی 76

2-2-6- دیدگاه شیعه در مورد حاکم 79

2-2-7- حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران 80

2-2-8- مصالح وشرایط صدور حكم حكومتی 81

2-2-9- ولایت خداوند درموردانسان 85

2-2-10- نیابت در دوران پیامبر و ائمه 87

2-2-11- شئون حاکمیت در جامعه اسلامی 91

2-2-12- دیدگاه منتقدین و موافقین حکم حکومتی 94

2-2-13- نتیجه بحث 96

فصل سوم: احکام حکومتی صادره توسط حاکم اسلامی

3- احکام حکومتی صادره توسط حاکم اسلامی 98

3-1- احکام حکومتی صادره توسط پیامبر(ص)وائمه(ع) 98

3-2- جریان تاریخى سلب 99

پایان نامه و مقاله

3-2-1- متعلِق سلب 100

3-3- معرفی تاریخی احکام حکومتی 103

3-4- ماهیت حکم حکومتی 103

3-5- احکام حکومتی (ولایی) 105

3-5-1- احکام اداری سازمانی 105

3-5-2- احکام اجتماعی 106

3-5-2-4- برخورد با انحرافات فکری و عملی 108

3-5-3- احکام اقتصادی 110

3-5-4- احکام قضایی 116

2-5-5- نتیجه بحث 118

2-6- احکام حکومتی صادره توسط حکام اسلامی و فقها 119

2-6-1- پیشینه تاریخی 119

2-6-2- احکام حکومتی صادره درزمان قاجار 120

2-6-3- دید گاها در مورد قاعده لاضرر 122

2-6-4- جمع بندى 130

2-6-5- اختیارات حاکم وحکومت اسلامی درجمهوری اسلامی ایران 131

2-6-6- بحث تزاحم دستورات در جمهوری اسلامی 133

2-6-7- نمونه هایی از احکام حکومتی 137

2-6-8- نتیجه بحث 140

نتیجه گیری 141

پیشنهادات 143

فهرست منابع 144

چكیده

امروزه دستگاه حاکمیت و دستورات صادره از این نهاد و پذیریش دستورات آن از طرف مردم همگی در گرو مقبولیت و محبوبیت حاکمیت و احکام صادره این نهاد می باشد.

در جهان امروز دستگاه حاکمیت و در رأس آن خود حاکم باید از شخصیت کاریزمایی برخوردار باشد، این در حالی است که در اسلام خصوصاً در مکتب امامیه، حاکم علاوه بر این که دارای شخصیتی مورد قبول و پذیرش آحاد جامعه است، هم از نظرشرعی و هم ازنظر عقلی مورد تائید است. بر اساس فقه امامیه وجود حاکمیت در جامعه مسلمین در جهت ایجاد امنیت و عدالت و نهایتاً هدایت انسان به سعادت واقعی می باشد.

قواعد فقه سیاسی در مبحث حکومت، تنظیم کننده امور یک جامعه است. در فقه شیعه دستورات صادره از جانب حاکم به دو دلیل لازم الاطاعه می باشند؛ یکی این که بر اساس قوانین اسلام باشد؛ و دیگری این که در جهت تامین مصلحت عموم جامعه اسلامی باشد.

لذا اطلاق اختیار حاکم در جامعه اسلامی برای صدور حکم حکومتی محدود به صلاح اسلام و مسلمین می باشد. بنابراین می توان گفت که تمامی احکام صادره در مبحث فقه سیاسی از ناحیه حاکم اسلامی که با توجه کامل به مصلحت اسلام ومسلمین صادر شده، بسیار نافذ و برای همه افرادجامعه اسلامی واجب الاتباع است. این تحقیق به شکل کتابخانه ای وبراساس توصیف تحلیل و استدلال منطقی عقلانی صورت گرفته است.

کلمات کلیدی: حاکم، حکم حکومتی، مصلحت، فقه سیاسی.

مقدمه

از مهمترین موضوعات در جامعه اسلامی فرآیند حکومت است که از ضروریات بلاشک به حساب می آید. بدون شک عدم وجود حکومت در هرجامعه ای موجب ناامنی و هرج و مرج در تمامی ارکان و عامه جامعه خواهد شدکه در نهایت حضیض و سقوط انسانیت را درآن جامعه موجب می شود، این در حالی است که سعادت و تعالی هر جامعه ای در گرو حاکمیت الهی و اطاعت از این حاکمیت است. این حاکمیت از جانب خداوند به انسان های برتر (پیامبران وائمه) اعطاء شده است و این افرا د اراده های آفریننده هستی می باشند که در جهت به کمال رسیدن انسان با استفاده از احکام الهی تلاش می کنند ولذا این انسان های برگزیده با تبیین و تعلیم قواعد و قوانین الهی از طرفی و رهبری ظاهری از طرف دیگر این مهم را تحقق داده اند. اسلام به عنوان یک دین جامع و کامل تضمین کننده سعادت بشری است، اعتقاد صحیح توحیدی را زیر بنای تشکیل جامعه سعادت مند می داند. سابقه صدور احکام حکومتی به اندازه سابقه تشکیل و تداوم حکومت اسلامی می باشد؛ زیرا در طول تاریخ اسلام حکومت های شکل یافته بر مبنای اسلام، حاکمان آنها اعم از معصوم و غیر معصوم برای اداره جامعه احکامی بر مبنای مصلحت اسلام و مسلمین وضع نموده اند که تابع شرایط زمانی و مکانی بوده و تا زمانی که آن شرایط پابرجا بوده، اطاعت و پیروی از آنها بر افراد جامعه لازم بوده است.

هر آنچه به لحاظ عقلی و عرفی در حیطه وظایف حكومت و اداره امور عرفی جامعه و روابط عرفی میان حكومت و جامعه قرار دارد و حكومت بنا بر تعهد خود در برابر ملت موظف به انجام آن است، در حیطه حكم حكومتی خواهد بود. حكم حكومتی به این مفهوم كه به نظر می‏رسد دقیق‏ترین تعریف از آن باشد لازمه حكومت و حكومت‏داری است و به موارد استثنا و زمان بحران اختصاص ندارد. بلكه احكام حكومتی، احكامی متعارف و معمول برای تأسیس و تدبیر نظامات و امور اجتماعی است و اساسا برخاسته از اختیارات حكومت‏ها برای ایفای مسئولیت در اداره امور جامعه بر اساس مصلحت جامعه هستند. تعیین و تشخیص مصادیق مصالح جامعه نیز در هر زمان عموما با عقل جمعی انسان‏هایی است كه مصالح و مفاسد زندگی خویش را تشخیص می‏دهند.

حتی پاره‏ای از احكام اولیه نیز كه امروزه در قالب قانون صورت ‏بندی شده‏اند، حكم حكومتی محسوب می‏شوند. احکام صادره از جانب شخص حاکم برای جامعه اسلامی مجموعه ای از دستوراتی است که نظم داخلی مسلمین در تمامی ابعاد و همچنین تنظیم روابط با کشورهای جهان در ابعاد گوناگون براساس مبانی دین اسلام که متضمن رستگاری انسان است را بر عهده دارد. این در حالی است که این قواعد و قوانین در محدوده فقه سیاسی می باشدو از آنجا که حاکم جامعه اسلامی تمامی احکام حکومتی خود را که مربوط به فقه سیاسی می باشد صادر می کند و موضوع فقه سیاسی امامیه نهایتا آزادی وعدالت را فقط در سایه توحید عملی می باشد، بنابراین این احکام صادره توسط حاکم برای تمامی افراد جامعه واجب الاطاعه می باشند و این اطاعت و پیروی نشان دهنده نافذ بودن جایگاه این دستورات در جامعه اسلامی می باشد.

1-1- طرح تحقیق

1-1-1- بیان مسأله

در دنیای سازمانی نوین یکی از مهم ترین شاخص های تاثیر گزار بر جوامع، عنصر مدیریت است که شکل مطلوب آن مدیریت همراه با رهبری تلقی می شود، رهبری یکی از مفاهیم بنیادی برای اداره جامعه می باشد که با تحولات اجتماعی همراه است، چرا که بنیان نظم و اداره و رهبری هر جامعه ی و سازمان بر مبنای آن قرار گرفته است. در فقه امامیه حکم حکومتی دارای دو معنای مختلف است:

الف) حکم حکومتی، احکام و قوانینی است که از جانب شارع صادر شده و در قرآن و سنت و سیره عملی معصومین علیهم السلام یافت می شود و مربوط به اداره جامعه و شئون حکومت است و وظیفه فقیه در مورد این دسته از احکام، کشف و استنباط و بعد اجرای آن احکام است ( امام خمینی، 1373،صحیفه نور، 20/ 36، 39).

ب) حکم حکومتی اختیارات حضرت رسول اکرم (ص) و ائمه (ع) و فقها در امر حکومت و دستورها و مقرراتی است که به عنوان حاکم و در مقام مجری احکام شرع و برای اداره ی جامعه، وضع و صادر کرده اند.( همان. صص 18 و 75 ). مراد از حکم حکومتی در این تحقیق همین برداشت دوم است که به شکل زیر بیان می شود : « حکم حکومتی، عبارت است از دستورات و مقررات و قوانینی که حاکم جامعه اسلامی براساس مصلحت در حوزه مسائل اجتماعی به منظور اجرای احکام شرع یا اداره جامعه به طور مستقیم یا غیر مستقیم صادر یا وضع می کند». ( کلانتری، 1378، 109 )

از ارکان مهم در مورد هر حکمی، صادر کننده آن حکم است. صادر کننده حکم در احکام شرعی، اعم از احکام اولیه و ثانویه، خداوند متعال است اما صادر کننده حکم حکومتی « ولی امر مسلمین» است. امام خمینی رحمه الله علیه در مورد حاکم اسلامی فرموده اند: «ولایت فقیه و حکم حکومتی از احکام اوّلی است». ( امام خمینی،بی تا،صحیفه نور ،2/174 ). باید گفت که حاکم جامعه اسلامی بنا به ضرورت، اضطراراً حکم حکومتی صادر می کند و حتی می تواند موقتاً از اجرای احکام اولی جلوگیری کند، تا اینکه ضرورت بر طرف شود و حکم حکومتی ساقط شود. (موسوی بجنوردی، 1371، 67 ). در بحث قلمرو و گستره مکانی حکم حکومتی باید گفت که از دیدگاه اسلام، سه نوع مرز می توان تصور کرد که شامل مرزهای عقیدتی، قرارداری و عرفی است. (حسینی، 1372، 1/ 319). آنچه که مستفاد مطلب فوق می باشد این است که آنچه که مرز مکانی ثابتی ندارد همان مرزهای عقیدتی می باشد که دو دسته دیگر به دلیل اینکه حاکم اسلامی مصلحت نظام اسلامی را در پیوستن به قواعد و قوانین بین المللی می داند و از طرفی اعتبار قرار داد ها در اسلام از ارزش والایی بر خوردار است لذا رعایت قواعد بین الملل بر اعضاء که دولت اسلام هم جزئی از این اعضاء است الزامی است و برای تنظیم سیاست خارجی بر اساس شرع اسلام و قواعد پذیرفته شده تصمیم گیری می شود. امام خمینی رحمه الله علیه به عنوان نظریه پرداز اصلی حاکمیت ولایت فقیه می فرماید: « حکومت اسلامی نه استبدادی است و نه مطلقه بلکه مشروط است البته نه مشروط به معنای متعارف فعلی آن که تصویب قوانین، تابع آرای اشخاص و اکثریت باشد. مشروط از این جهت که حکومت کنندگان در اجرا و اداره مقید به یک مجموعه شرط هستند که در قرآن کریم و سنت رسول اکرم (ص) معین گشته است – مجموعه شرط همان احکام و قوانین اسلام است، که باید رعایت و اجرا شود- از این جهت که حکومت اسلامی حکومت قانون الهی بر مردم است». ( امام خمینی، 1373، ولایت فقیه، 52). بنابراین برای اساس نظر امام خمینی رحمه الله علیه حاکم شرع (ولی فقیه) می تواند در محدوده کلی مصالح عمومی جامعه اسلامی تصمیم گیری و اقدام کند. زیرا که از دیدگاه ایشان اولاً روند حوزه اختیارات حاکم و معصوم در اداره جامعه یکسان است ثانیاً حوزه اختیارات فقیه فراتر از احکام اولیه و ثانویه است و حکم حکومتی فقیه بر جمیع احکام شرعیه الهیه تقدم دارد ( امام خمینی، 1367، شئون و اختیارات ولی فقیه، ترجمه جعفرکیوانی، 16).

1- 1- 2- پرسش تحقیق

حکم حکومتی در فقه سیاسی چه جایگاهی دارد؟

1-1-3- فرضیه های تحقیق

دستور یا فرمان حکومتی در فقه سیاسی واجب الاتباع است.

  1. حکم حکومتی توسط ولی فقیه که بالاترین مرجع در امامیه می باشد صادر می گردد .
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:47:00 ب.ظ ]




2-3-7) اخلاص در عمل 29

2-3-8) توجّه به مقتضیات زمان 30

2-4) شیوه و سبک زندگی علاّمه ی جعفری 30

2-5)تلاش های علمی علاّمه ی جعفری 32

2-6) رابطه ی علاّمه ی جعفری با شخصیّت ها 35

2-7) جمع بندی 37

فصل سوم:بررسی آراء و اندیشه های علاّمه ی جعفری

3-1) دیدگاه های فلسفی علاّمه ی جعفری 40

3-2) فلسفه ی سیاسی از دیدگاه علاّمه ی جعفری 46

3-3)دیدگاه های عرفانی علاّمه ی جعفری 53

3-4) دیدگاه تربیتی علاّمه ی جعفری 57

3-5)زیبا شناسی و هنر از دیدگاه علاّمه ی جعفری 62

3-6)جمع بندی 66

فصل چهارم:بررسی دیدگاه های فقهی علاّمه ی جعفری

4-1)علاّمه ی جعفری استاد فقه 69

4-2)تعریف فقه و اهداف آن 71

4-3)اهمّیت فقه در زمان پیامبر 73

4-4)فقه در اهل سنّت 78

4-5)فقه در مذهب شیعه 82

4-6)فقه از دیدگاه علاّمه ی جعفری 84

4-7) دیدگاه علاّمه در ارتباط با احکام فقهی 87

4-8) دیدگاه های فقهی علاّمه ی جعفری درباره ی حقوق حیوانات 89

4-9) دیدگاه فقاهتی علاّمه در ارتباط با حقوق بشر 95

4-10) ایرادات علاّمه ی جعفری به اعلامیه ی حقوق بشر 99

4-10-1) عدم صراحت حقوق بشر جهانی در ممنوعیت ها 99

4-10-2) ادامه ی حیات انسان 99

4-10-3) عامل حقیقی اجرای حقوق بشر سلطه های سیاسی غالب اند. 100

4-10-4) حقّ حیات جنین 100

مقالات و پایان نامه ارشد

4-10-5) زندگی با کرامت یا رفاه 100

4-10-6) حقوق در جنگ 101

4-10-7) هوا و محیط سالم 101

4-10-8) حقوق خانواده 102

4-10-9) حفظ کرامت انسان پس از مرگ 102

4-10-10) کودکان نامشروع 102

4-10-11) حقّ آزادی 103

4-10-12) مساوات انسان ها 103

4-11) تعامل فقه و عرفان از دیدگاه علاّمه ی جعفری 105

4-12) دیدگاه فقهی علاّمه در ارتباط با ژنوم انسانی 107

4-13) جمع بندی 113

نتیجه گیری 115

فهرست منابع 118

ABSTRACT: 69

چكیده

پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و هدف آن بررسی دید گاه های فقهی علاّمه ی جعفری است. سؤال اصلی این است که دیدگاه های فقهی علاّمه ی جعفری بر چه مبنایی قرار دارد؟ در پاسخ چنین سؤالی باید گفت: استاد اگر چه در میان دانشجویان و حوزویان چهره ای فلسفی و احیاناً ادبی و عرفانی داشت، مع الوصف یک مجتهد جامع الشرایط بود و از بیست و سه سالگی به فتوای خود عمل می کرد. خفض و تواضع علمی و فقهی ایشان در حدّی بود که اکثر مردم اساساً ازتفحّص فقهی ایشان بی اطّلاع بودند. حال آن که علاّمه ی جعفری در حوزه ی معارف فقهی و حقوق اسلامی نیز همانند سایر عرصه ها باریک بینی ها، ژرف اندیشی ها و اندیشه های بدیع داشت که اندکی از آن به جامعه عرضه شد. علاّمه مبنای احکام فقهی را آیات و روایات اسلامی می دانست و به تخصّصی و کاربردی شدن فقه تأکید زیادی داشت.

واژه ی های كلیدی: علاّمه ی جعفری ، دیدگاه، فقه، تفحّص، عرفان

مقدمه

تاریخ بستر «ظهور و افول» و «طلوع و غروب» پدیده های مختلفی است، لیکن در این میان پدیده هایی در حوزه ی حیات انسانی رخ می دهد که نمی توان و نمی بایست به آسانی از کنار آن گذشت و آن را به تاریخ سپرد.

از میان انبوه پدیده هایی که در ساحت انسانی به وقوع می پیوندد، ظهور شخصیّت های ویژه و خاص، از جمله وقایعی هستند که بایستی در کنار آن ها سکنی گزید، بدان خیره شد و عمق و بطن آن ها را دریافت. یکی از شخصیّت های اسلامی که در ایران معاصر به تکاپوی چندین ساله در فضای فرهنگی همت گماشته و آثار و ثمرات متعدّدی را به ارمغان آورده است، استاد علاّمه محمدتقی جعفری می باشد.

شخصیّت، زندگی، احوال و آثار، منش و بینش و اندیشه و عمل علاّمه نکته هایی را فرا راه طالب فهم و تأمل قرار می دهد که می تواند دستگیر راهرو و راه دانش و بینش و ارزش باشد.

علاّمه ی جعفری از جمله شخصیّت هایی هستند که جهت فهم عصر خود و اقتضائات آن، در تلاش بودند، تا بنیادها، مبادی، لوازم و پیامدهای تفکّر و عمل جهان معاصر را دریابند، بر روح عصر خود اشراف داشته باشند. از این که ایشان غیر از مطالعه ی صدها و هزاران کتاب فلسفی و عرفانی، به مطالعه ی تحقیق در بیش از چهار هزار جلد کتاب فلسفه و عرفان و رمان و فقه وغیره همّت گماشته اند، مؤیّد تلاش ایشان در جهت زمان شناسی و فهم عصر خویشتن بوده است.

روش و منش، بینش و دانش و فضایل والایی که این دانشمند در خود جمع کرده، جزء نوادر و نوابغ نمی توان جایی یافت، استعداد عالی، درک فوق العاده، فکر نقّاد، حافظه ی قوی، روح پر نشاط، استقلال در اندیشه، اعتماد به نفس، حقیقت جویی، روبرویی شجاعانه با آراء گوناگون، اعراض از تقلید و اعتدال در انتخاب رأی از جمله خصوصیاتی است که در وی بارز و نمایان است. هستی شناسی، معرفت پژوهی، شناخت فلسفه ی دین، مطالعه و تحقیق در فلسفه ی حیات، تعلیم و تربیت، کاوش های کلامی و اعتقادی مانند مکاتب فلسفی ـ اجتماعی غرب، بررسی مبانی فقهی و حقوقی، بررسی مباحث فیزیک نظری و مبانی معرفت شناختی ریاضیات، توجّه به علوم طبیعی، تمدّن شناسی، مطالعه در فلسفه ی تاریخ، شناخت مضامین و مفاهیم عرفانی و پاره ای ازعلوم دیگر در عرصه گاه، براق اندیشه این متفکّر متعهّد و جولانگاه زورق فکری اوست ودر بسیاری از این حوزه ها و عرصه ها سعی بر ارایه ی آرای مستقل و نظریه های منحصر به فرد داشته است.

علاّمه ی جعفری برای روشن ساختن مسأله ای با آن چنان جامعیتی برخورد می نمود که درباره ی آن موضوع ده ها مبحث با ارزش دیگر مطرح می کرد. با وجود آن که وی به طور وسیع و گسترده و به شیوه ای دقیق و عمیق مسایل فلسفی و کلامی را مورد بحث و بررسی قرار می داد و در این مقوله به مسایل و مطالب تازه ای دست می یافت و متوجّه زوایایی خاصّ می گردید که دیگران از آن غفلت داشته اند و در واقع می توان او را صاحب نظر در حکمت نظری دانست امّا از پژوهش در مباحث فقهی غافل نبود. با توجّه به این که پژوهش های متعدّدی در زمینه ی دیدگاه های فلسفی و کلامی، هستی شناسی استاد انجام گرفته امّا به دیدگاه های فقهی ایشان کم تر پرداخته شده، از اینرو پژوهش موردنظر سعی دارد علاوه بر بررسی زندگینامه و شخصیّت و آثار این استاد بزرگوار به بررسی دیدگاه های فقهی ایشان بپردازد.

1-1- بیان مسأله

آیت الله محمّدتقی جعفری یکی از دانشمندان صاحب نظر در فلسفه، عرفان، تحلیل جهان بینی ها، انسان شناسی، مولوی شناسی و تفسیر نهج البلاغه است و احاطه ی ایشان بر مسایل فقهی وحقوقی اسلام تا حدودی ناشناخته مانده است. از دلایل این امر، رسالت فرهنگی ایشان در عرصه ی اجتماع و دانشگاه پس از پایان تحصیلات در حوزه ی علمیّه ی نجف اشرف در چهار دهه ی پیش بوده است. بنا به ضرورت زمان، علاّمه به رفع نیازهای فرهنگی دانشگاهیان و جامعه ی علمی کشوردر زمینه ی معارف اسلامی و جهان بینی ها اهتمام ورزید. حال آن که علاّمه ی جعفری در حوزه ی معارف فقهی و حقوقی اسلام نیز همانند سایر عرصه ها باریک بینی ها، ژرف اندیشی ها و اندیشه های بدیع داشت که اندکی از آن به جامعه عرضه شد (فاطمی، 1379 ، ص205). با توجّه به آثار زیادی که از علاّمه برجای مانده و ضرورت توجّه به علم فقه، جایز است ابتدا اشاره ای به فقه و هدف و اهمّیت آن داشته باشیم: فقه در لغت به معنای فهم است، و علم فقه، علمی است که در مورد احکام و تکالیف شرعی عملی مردم گفت وگو می کند. به عبارت دیگر فقه عبارت است از: علم به احکام شرعی فرعی از روی دلیل های تفصیلی آن ها (شهید ثانی، 1376 ، ص10) بنابراین، فقه، مطلق دانستن احکام نیست، بلکه دانستن استدلالی احکام است؛ یعنی دانستن از روی ادلّه و وسایط در اثبات آن ها نه وسایط در ثبوت (گرجی، 1375 ، ص7). از آن جا که هدف از قانونگذاری خداوند متّعال، سامّان بخشیدن به زندگی مادّی و معنوی انسان ها می باشد، فقیه تلاش می کند مدلول و معنای واقعی خطابات را که کاشف و حاکی از احکام الهی هستند، به درستی دریابد و بتواند در مقام عمل، عینیت بخش دریافت و ارایه ی احکامی گردد که آن احکام دایرمدار مصالح و مفاسد واقعی و نفس الامری هستند. فقیه با بهره جستن از ملکه ی اجتهاد، به دنبال آن است که حکم فعل مکلّف را از ادلّه ی تفصیلی استنباط کند؛ تا پاسخگوی همه ی نیازمندی های تکلیفی انسان در زمینه های زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در دنیا و زمینه ساز سعادت او در آخرت باشد. تامین عدالت اجتماعی که فلسفه ی بعثت انبیاء الهی و ارسال کتب آسمانی است و پیوند دادن آن با اصلاح، تربیت و تزکیّه ی فرد و اجتماع، هدف فقه است که فقیه عمر خویش را در پی تحقق آن می گذارد. (فیض ، 1389 ، ص18) و البته در این راه مصلحت های اجتماعی و فردی همواره مدنظر فقیهان بوده و به قول امام محمّد غزالی مصالح پنج گانه:

مصلحت دین، مصلحت نفس، مصلحت عقل، مصلحت ناموس، مصلحت مال در سراسر فقه نمود و بروز داشته و همه ی احکام و مقرّرات فقه، ضامن حفظ و بقای این مصلحت هاست ( به نقل ازشهید ثانی ، پیشین، ص28).

این نکته به روشنی قابل درک است که علم فقه پس از معرفت خدای تعالی شریف ترین و برترین علوم است؛ زیرا رابطه ی علم فقه نسبت به اعمال و رفتار مردم، از هر علم دیگری بیش تر و نیرومندتر است. چه، بوسیله علم فقه است که اوامر و نواهی خدای تعالی شناخته و امتثال می شوند. و نیز آن چه به وسیله ی فقه دانسته می شود یعنی احکام و قوانین الهی، پس از معرفت خداوند برترین معلومات است. و در عین حال این فقه است که امور زندگی مردم را سامان بخشیده و مایه ی کمال و پیشرفت نوع انسان می گردد. برای اهل تحقیق روشن است که فقهاء با تحمّل زحمات طاقت فرسای خویش در طول تاریخ توانستند این میراث گران بها را به سلامت به دست ما برسانند (خوئینی ، 1390 ، ص10) با توجّه به اهمّیت فقه قابل ذکر است که از استاد جعفری دو اثر فقهی در نجف اشرف به نام های الامر بین الامرین و الرضاع که تقریرات درس دو تن از مراجع برجسته ی نجف اشرف است و کتاب منابع فقه رادر سال 1349 ش، ارایه کرده که جلد نخست از رسایل فقهی دربردارنده ی یازده رساله ی فقهی است که شش رساله ی اوّل از کتاب منابع فقه گرفته شده و با اندکی اصلاحات، مجدّدا چاپ شده است. (فاطمی ، 1377 ، ص205). مهم ترین مباحث یاد شده ی استاد شامل: طهارت اهل کتاب ، ذبایح اهل کتاب، عدم انحصار زکات در موارد نه گانه ، قاعده ی لاضرر و لاضرار ، حلیت و حرمت گوشت انواع حیوانات ، حقوق حیوانات در فقه اسلامی ، کیفر سرقت در اسلام، مقایسه ی حقوق بشر از دیدگاه غرب و فقه و حقوق اسلامی ، بحثی درباره امر به معروف و نهی از منکر ، حرمت سقط جنین ، مسؤولیت مدنی ناشی از جرم کودکان بزهکار در فقه و حقوق اسلامی. از آن جایی که اندیشه ی فقهی استاد نسبت به سایر دیدگاهایشان کم تر مورد توجّه قرار گرفته این پژوهش سعی دارد به بررسی دیدگاه های فقهی ایشان بپردازد.

1-1-1) سوال اصلی

دیدگاه های فقهی علاّمه ی جعفری بر چه مبنایی قرار دارد؟

1-1-2) فرضیه های تحقیق

1) علاّمه ی جعفری دارای اندیشه ی فقهی است.

2) علاّمه ی جعفری از قواعد فقهی ( به صورت کاربردی ) در موضوعات سوال و موارد مستحدثه استفاده می کرد.

3)علاّمه ی جعفری با روش فقها مبنی بر بررسی آراء علمای گذشته در درس خارج فقه، میانه ای نداشت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:47:00 ب.ظ ]




2-1- اقسام شرکت ها در فقه 25

2-1-1- شرکت اموال 26

2-1-2- شرکت اعمال 28

2-1-3- شرکت مفاوضه 30

2-1-4- شرکت اعتبار (وجوه) 31

2-2- دیدگاه های فقهی راجع به شرکت های هرمی 34

2-2-1- دلایل قایلان به منع 34

2-2-1-1- غرری بودن 35

2-2-1-2- تدلیس 50

2-2-1-3- جهل به مبیع 59

2-2-1-4- اجبار نسبی برای خرید کالا 59

2-2-1-5- نبود غرض عقلایی 60

2-2-1-6- صوری بودن معامله 61

2-2-1-7- اشکال در عقد 62

2-2-1-8- فعّالیت ربوی 63

2-2-1-9- صدق اکل مال به باطل 65

2-2-1-10- صدق ظلم 71

2-2-1-11- شبهه قمار 72

2-2-1-12- بیع دین به دین 75

پایان نامه و مقاله

2-2-1-13- قاعده لاضرر 76

2-2-2- نگاه کلان به مجموعه فعّالیت شرکت های هرمی و عناوین ثانوی 78

2-2-3- دلایل قایلان به جواز 81

2-2-3-1- اصل حلیت 82

2-2-3-2- نمایندگی در فروش 82

2-2-3-3- پرداخت سود به عنوان هبه 84

2-2-3-4- انطباق برعقد جعاله85

2-2-3-5- مصالحه 86

2-2-3-6- شرط ضمن عقد 87

فصل سوم: بررسی حقوقی شرکت های هرمی

3- بررسی حقوقی شرکت های هرمی 92

3-1- قانون تجارت الکترونیک و مقررات خاص مصوب در ایران 93

3-2- قانون مجازات اخلال گران در نظام اقتصادی کشور 94

3-3- قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری 95

3-4- ارزیابی و جمع بندی تئوری درآمد زای شرکت های هرمی از نگاه علم اقتصاد 97

3-5- معیارهای لازم برای مشروع تلقی کردن بازاریابی شبکه ای 99

3-6- وضعیت معاملات هرمی از دیدگاه قوانین موضوعه 104

3-6-1- قابلیت فسخ 104

3-6-2- بطلان معامله 105

3-6-2-1- اثر نامشروع بودن قرارداد 105

3-6-2-2- غرری بودن قرار داد 106

3-6-3-3- منع قانونی به جهت مخالفت قرار داد با نظم عمومی و اخلاق حسنه 107

3-6-4- بررسی وضعیت حقوقی شركت های هرمی در حقوق ایران 110

نتیجه گیری 119

پیشنهادات 122

فهرست منابع 123

چكیده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:46:00 ب.ظ ]