پایان نامه روانشناسی گرایش مشاوره: مقایسه اثر بخشی مشاوره زوجی به شیوه عقلانی عاطفی و واقعیت درمانی در کاهش تعارضات زناشویی … |
2-2-9-1)ی بر نظریه واقعیت درمانی گلاسر 50
2-2-9-2) تحول نظریه گلاسر از واقعیت درمانی تانظریه انتخاب 51
2-2-9-3) مفاهیم اساسی نظریه شخصیت 54
2-2-9-4) احساسات و نیازهای انسانی 54
2-2-9-5) مشاوره زناشویی واقعیت درمانی ساخت یافته 59
2-2-9-6) مقایسه نظریه عقلانی- عاطفی و نظریه واقعیت درمانی 60
2-2-9-7) فنون واقعیت درمانی 62
2-3) پیشینه پژوهشی 66
2-3-1) تحقیقات انجام شده در داخل كشور 66
2-3-2) تحقیقات انجام شده در خارج از كشور 68
2-3-3) جمع بندی و نتیجه گیری 71
فصل سوم- روش پژوهش
3-1 ) مقدمه 73
3-2) طرح پژوهش 74
3-3) جامعه آماری 75
3-4) نمونه و روش نمونه گیری 75
3-5) ابزار اندازه گیری 76
3-6) روش اجرای پژوهش 79
3-7) طرح جلسات 80
3-8) روش تجزیه و تحلیل آماری 84
فصل چهارم- تجزیه و تحلیل داده ها
4-1) مقدمه 85
4-2) توصیف آماری داده ها 85
4-3) یافته های استنباطی فرضیات 95
فصل پنجم- نتیجه گیری وپیشنهادات
5 -1) خلاصه تحقیق 107
5-2) محدودیتهای تحقیق 120
5-3) پیشنهادهای تحقیق 121
منابع
فهرست منابع فارسی 123
فهرست منابع انگلیسی 128
پیوستها و ضمائم
پرسشنامه تعارضات زناشویی 134
فراوانی پاسخهای 54 سوال توسط 60 پاسخ دهنده 138
چكیده انگلیسی 146
فهرست جداول
جدول 4-1) توزیع فراوانی 86
جدول 4- 2) پیش آزمون نمرات تعارض 87
جدول 4- 3 )پس آزمون نمرات تعارض 87
جدول 4-4 ) اختلاف نمرات پیش آزمون از پس آزمون گروه واقعیت درمانی 88
جدول 4- 5 ) اختلاف نمرات پیش آزمون از پس آزمون گروه عقلانی عاطفی 89
جدول 4-6) اختلاف نمرات پیش آزمون از پس آزمون در مولفه کاهش همکاری 89
جدول 4-7) اختلاف نمرات پیش آزمون از پس آزمون در مولفه کاهش رابطه جنسی 90
جدول4 -8) اختلاف نمرات پیش آزمون از پس آزمون در مولفه واکنش های هیجانی 91
جدول 4-9) اختلاف نمرات پیش آزمون از پس آزمون در مولفه جلب حمایت فرزند 91
جدول 4-10) اختلاف نمرات پیش آزمون از پس آزمون در مولفه کاهش رابطه خانوادگی 92
جدول 4-11) اختلاف نمرات پیش آزمون از پس آزمون در مولفه رابطه فردی با خویشاوندان خود 92
جدول4-12)اختلاف نمرات پیش آزمون از پس آزمون در مولفه جدا کردن امور مالی از یکدیگر 93
جدول4-13) اختلاف نمرات پیش آزمون از پس آزمون در مولفه کاهش رابطه موثر 94
جدول 4- 14) نتایج تحلیل واریانس سه گروه آزمایشی 95
جدول4 – 15) اختلاف نمرات پیش آزمون و پس آزمون فرضیه اول 96
جدول4-16) اختلاف نمرات پیش آزمون و پس آزمون درفرضیه دوم 97
جدول4-17)آماره توصیفی اختلاف نمرات پیش آزمون از پس آزمون واقعیت درمانی درفرضیه سوم 98
جدول4-18)نتایج آزمون t اختلاف نمرات پیش آزمون از پس آزمون واقعیت درمانی فرضیه سوم 98
جدول4-19) آماره توصیفی اختلاف نمرات پیش آزمون از پس آزمون عقلانی عاطفی درفرضیه چهارم 100
جدول4-20)نتایج آزمون t اختلاف نمرات پیش آزمون از پس آزمون عقلانی عاطفی فرضیه چهارم 100
جدول4-21)نتایج نحلیل واریانس گروههایآزمایشی 102
جدول4-22)اختلاف نمرات پیش آزمون و پس آزمون مولفه های تعارض زناشویی با استفاده از
آزمون شفه 104
فهرست نمودارها
نمودار 4- 1 ) توزیع آزمودنی ها به تفکیک جنسیت و گروه آزمایشی 86
نمودار 4-2 ) پیش آزمون و پس آزمون نمرات تعارض زناشویی در سه گروه 88
چکیده:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه و بررسی میزان اثر بخشی مشاوره زوجی به شیوه شناختی الیس و واقعیت درمانی گلاسر در کاهش تعارضات زناشویی بوده است.جامعه آماری پژوهش حاضر تعداد 140 نفر از مراجعه کنندگان به مرکز مداخله در بحران بهزیستی لاهیجان بوده اند که تعداد 60 نفر بعنوان نمونه بصورت هدفمند انتخاب و در 3 گروه عقلانی عاطفی و واقعیت درمانی و کنترل به تعداد مساوی و بصورت تصادفی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه 54 سوالی تعارضات زناشویی “ثنایی و ترابی” که 8 مولفه از تعارضات را می سنجد ، است . هر یک از زوجین گروه آزمایش مورد مشاوره زوجی به شیوه عقلانی – عاطفی و واقعیت درمانی قرار گرفتند . تجزیه و تحلیل یافته ها نشان می دهد که : مشاوره زوجی به شیوه عقلانی – عاطفی و واقعیت درمانی بر کاهش تعارضات زوجین موثر است . بین مشاوره زوجی به شیوه واقعیت درمانی و شیوه عقلانی – عاطفی تفاوت معناداری وجود ندارد . همچنین شیوه عقلانی – عاطفی در زنان بیش از مردان بر کاهش تعارضات موثر است و درنهایت مشاوره زوجی به شیوه عقلانی – عاطفی فقط بر کاهش تمام مولفه های تعارضات زناشویی به غیر از همکاری و رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر تاثیر داشته در حالیکه درمشاوره زوجی به شیوه واقعیت درمانی فقط بر مولفه های افزایش واکنش هیجانی و کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر تاثیر نداشته است.
1-1) مقدمه
خانواده یكی از اصلی ترین اركان اجتماعی و در عین حال یكی از آسیب پذیرترین اركان می باشد.از هر چه بتوانیم فاصله بگیریم ، از خانواده نمی توانیم. چون بدون وجود خانواده ، در هر شكل و صورتی كه باشد ، مفهوم زندگی و حیات انسانی مصداقی نخواهد داشت. مفهوم خانواده و ارزش این نهاد اجتماعی برای هر دولت و جامعه ای اساس كار تلقی می شود و هر جامعه متناسب با ارزشهای خود ابتدا به سراغ خانواده می رود تا از درون آن، شهروندان آتی خویش را بپروراند. این موضوع وقتی اهمیت بیشتری پیدا می كند كه جامعه بخاطر تحولات ساختاری و زیربنایی به شهروندان جدید با طرز فكری نو نیاز داشته باشد. به همین خاطر است كه خانواده یكی از اولین نهادهایی است كه در جامعه باید تغییر كند و تغییری حاصل نخواهد شد ، مگر از طریق درك و شناخت علمی از كاركردها و بدكاریها.
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-10-17] [ 07:19:00 ب.ظ ]
|