بتالاکتامازهای تیپCTX-M :

این آنزیم ها به زیر گروه 2be در طبقه بندی بوش تعلق دارند.از سال 1995 به بعد میزان انتشار آن ها در میان باکتری ها و اغلب قسمت های دنیا به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است، به طوری که شایع ترین گروه ESBL ها می باشند و شامل 90 آنزیم هستند.

تحقیق - متن کامل - پایان نامه

 

2-18-5. بتالاکتامازهای تیپ NDM(متالوبتالاکتاماز):

blaNDM یک متالوبتالاکتاماز کلاس B آمبلر و 3 بوش می باشد، این آنزیم وابسته به روی است و به همین دلیل به عنوان متالوبتالاکتاماز نامیده می شود، که باعث هیدرولیز تمام آنتی بیوتیک های بتالاکتامی به جز آزترونام می شود و به طور گسترده ای به آنتی بیوتیک ها مقاوم می باشد و تنها به کلی ستین و به میزان کمتر به تایگلسین حساس می باشد.

blaNDM برای اولین بار در سال 2008 از بیمار سوئدی هندی تبار از کلبسیلا پنومونیه جداسازی شد، بعد از آن در ایزوله های موجود در هند، انگلستان، ژاپن، پاکستان، کانادا، ایالات متحده گزارش داده شد. در ماه آگوست 2010 اولین مرگ ناشی از بیان ژن blaNDM در یک مرد بلژیکی رخ داد. او در یک تصادف اتومبیل در طول سفر به پاکستان و به دنبال آن آسیب عمیق به پای او، در یک بیمارستان در پاکستان بستری شده و سپس به بلژیک بازگردانیده شد و در حالی که با کلی ستین درمان صورت گرفته بود اما بیمار به علت عفونت زیاد در گذشت. بر اساس ویژگی عملکردی دارای خاصیت هیدرولیز ایمی پنم، حساسیت بهEDTA، عدم مهار توسط مهارکنندگان بتالاکتامازهای سرینی می باشند.

پخش و گسترش آنزیم های blaNDM در میان گونه های مختلف باکتریایی ناشی از قرار گیری ژن های blaNDM بر روی پلاسمید های میزبانی انتقال پذیر و ارتباط شان با ترانس پوزون ها و عناصر IS می باشد.

تشخیص ژن blaNDM به تعیین فنوتیپی فعالیت آنزیم بستگی دارد. امروزه تست های اصلاح شده ی Hodge-Test که به تازگی توسعه یافته است برای تشخیص معمول این آنزیم در آزمایشگاه کاربرد دارد( یان و همکاران، 2011 ).

 

2-18-6.بتالاکتامازهای تیپ VIM(متالوبتالاکتاماز):

blaVIM یک متالوبتالاکتاماز کلاس B آمبلر و 3 بوش می باشد،این آنزیم به کاتیون های دو ظرفیتی مانند فلز روی به عنوان کوفاکتور برای فعالیت آنزیمی خود نیاز دارند. ژن های کدکننده این آنزیم ها بر روی عناصر متحرک(پلاسمید)قرار دارند که به راحتی می توانند به سایر باکتری ها متصل شوند. اولین سویه ی حاوی ژن blaVIM نیز در ایتالیا در سال 1997 مشاهده شد.

متالوبتالاکتامازها توسط کلاوولانیک اسید و سولباکتام و تازوباکتام که بازدارنده بتالاکتامازها هستند، مهار نمی شوند.بازدارنده های متالوبتالاکتامازها در محیط آزمایشگاه، شامل دی آمین تترا استیک اسید، سدیم مرکاپتواستیک اسید، 2مرکاپتوپروپیونیک اسید و دی پیکولینیک اسید هستند.

 

2-19. فاکتور هایی که بر بیان بتالاکتامازها اثر می گذارند:

یکی از این فاکتورها جذب بتالاکتام ها است که باعث کاهش بیان پورین های غشای خارجی می شود. در کلبسیلا پنومونیه کاهش بیان پورین های غشای خارجی اغلب همراه با تولید ESBLها است که ممکن است به ESBLها اجازه دهد که مقاومت به سفی پیم را بیان کنند، یا مثلا در تعدادی از ارگانیسم ها مخصوصا سودوموناس آئروژینوزا یک سیستم فعال Efflux می تواند انباشتگی آنتی بیوتیکی درون سلولی خود را کاهش دهد در برابر آنزیم ها اجازه دهد که ظرفیت هیدرولیتکی محدودی داشته باشند تا بتوانند دارو را قبل از اینکه به هدف خود برسد غیر فعال کنند( ژورگ ، 2005 ).

 

2-20.درمان عفونت های ایجاد شده توسط سویه های مولد ESBL:

طی تحقیقات انجام شده،گزارش شده که آنتی بیوتیک های مخصوصی که به صورت ترکیبی با هم تجویز می گردند در درمان موثر می باشند. به عنوان مثل به منظور درمان عفونت هایی که مسبب آن گونه های اشریشیاکلی و کلبسیلای مولد  ESBLمی باشند ایمی پنم و مروپنم بیش ترین کاربرد را دارند و سفی پیم و پیپراسیلین-تازوباکتام کمتر موفقیت آمیز می باشند و سفتریاکسون، سفتازیدیم و سفوتاکسیم نیز دیگر کاربرد ندارند با این که در آزمایشگاه هنوز باکتری ها به آن ها حساس می باشند.

در آزمایشگاه ارگانیسم های مولد ESBLهای تیپ TEMو SHV سفی پیم و پیپراسیلین-تازوباکتام حساس هستند اما با تلقیح هر دو دارو میزان حساسیت بدان ها کاهش می یابد.ارگانیسم های مولد ESBLهای تیپ CTX-Mو OXA در آزمایشگاه با وجود مصرف مقدار استانداردی از تلقیح به سفی پیم مقاوم اند.

از طرفی هم مقاومت به آنتی بیوتیک های غیر بتالاکتامی در سویه هایی که مولد آن آنزیم های بتالاکتامازی هستند نیز شایع می باشد پس باید تست حساسیت مستقیم برای درمان صورت بگیرد. مقاومت نسبت به فلوروکینولون ها و آمینوگلیکوزیدها نیز بالا می باشد( جکوبی و همکاران، 1997 ).

مطالعات اندکی پیرامون یافتن طرح درمانی مناسب برای عفونت های ایجاد شده توسط سویه های سودوموناس آئروژینوزا مولد ESBL انجام شده است که نتایج آن ها تجویز ترکیبی بتالاکتام ها همراه کینولون ها یا آمینوگلیکوزید ها می باشد.

گزارشاتی هم حاکی از آن است که استفاده از سفامایسین در نتیجه ی فقدان پورین با شکست روبرو شده است. بعضی از بیماران به درمان با آمینوگلیکوزیدها یا کینولون ها جواب می دهند، اما در مقایسه ای که اخیرا صورت گرفته است در کلبسیلا پنومونیه های مولد ESBL که مسبب باکتریمی می شوند ایمی پنم نسبت به سیپروفلوکساسین بهتر اثر می گذارد.

ارگانیسم هایی هم که فقط مولد ESBL هستند در آزمایشگاه به سفامایسین ها و کارباپنم ها حساس هستند و در صورت تلقیح به این ها اثرات کمی را نشان می دهند. ارگانیسم های مولد متالوبتالاکتاماز تیپNDM  به کلی ستین و به میزان کمتر به تایگلیسین حساس هستند.

 

 

Yan et al.

Jacoby et al.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...