ابعاد نگرش شغلی

به نظر می­رسد نگرش­های شغلی از عناصر مختلفی تشکیل شده باشند. هرچند نظریه پردازان هر بازه تعداد و اهمیت این عناصر اختلاف نظر دارند. این عناصر عبارتند از : شناخت، (باورهای شخص یا دانش مبتنی بر واقعیت او، در مورد موضوع اصلی نگرش)، عواطف، (بشاش در مقابل عبوس) و آمادگی (تمایل به عمل یا پاسخگویی به شکل خاص، نه یک سلسله رفتار مشخص که انتظار می رود در هر شرایطی به روز کند). وقتی فرد این عناصر را در یک مجموعه واکنش ثابت به یک موضوع خاص اجتماعی (نظیر سیاست های شرکت، سرپرستی، کارخود فرد) ادغام می کند، نگرش به وجود می آید (Cheng & Waldenberger,2013, p. 25).

این مفهوم از لحاظ ترسیمی در نمودار نشان داده شده است (قراباغی؛25:1390):

  • تعامل بین افراد و شرایط محیطی فعلی یا قبلی موجب نگرش­ها می­ شود.
  • نگرش ها از طریق روند شناختی تمامیت و ثبات، و در اجزای شناخت، عواطف و آمادگی رفتاری شکل می­گیرد.
  • همین که نگرشی به وجود آید، ممکن است مستقیماً بر رفتار تأثیر بگذارد.
  • با این حال، متغیرهای فردی و محیطی متعدد دیگری وجود دارند که به تعیین چگونگی رفتار عملی شخص کمک می­ کند.
  • رفتار به نوبه ی خود بر وضعیت محیطی موجود تأثیر می گذارد. این تغیییرات ممکن است به تغییر نگرش موجود منجر شود.

این شرح مختصر، به وضوح پیچیدگی در روندهای نگرشی را نشان می دهد. وقتی می­خواهیم بر نگرش­ها در یک سازمان تأثیر بگذاریم، باید این پیچیدگی را در نظر داشته باشیم. عدم توجه به این پیچیدگی می ­تواند به اتلاق قابل توجه انرژی، وقت و پول منجر شود. این موضوع را باید زمانی که استراتژی­ های (راهکار) رفتاری جایگزین برای بهبود بهره­وری، کیفیت زندگی شغلی، و همکاری در مدیریت کار را نقادانه ارزیابی می­کنید، در نظر داشته باشید

رفتار به تعامل عوامل محیطی و شخصی وابسته است. رابطه نگرش- رفتار کامل نیست زیرا نگرش­ها تنها نیروهایی هستند که عملاً رفتار را تعیین می کنند  (قراباغی؛25:1390).

به عبارتی مفهوم نگرش به وجه باثباتی اشاره می کند که در واکنش های گوناگون به مجموعه مشخصی از موضوعات اجتماعی وجود دارد. این مفهوم سه بّعد را در بر می­گیرد (Elanain,2014, p.122):  شناخت، عواطف، اقدام.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

بُعد شناختی یا فکری: این بعد نشان دهنده ی افکار یا باورهای یک شخص درباره ی فرد، شیء یا موقعیت دیگر است. بنابراین نگرش هر شخص تا حدی به آگاهی او بستگی دارد.

بُعد عاطفی یا احساسی: این بعد نمایانگر واکنش احساسی یک شخص به فرد، شیء یا موقعیتی دیگر است. برای مثال می توانیم مردی با چهره ی برافروخته ای را به عنوان شخصی که احساس او نسبت به شخص دیگر بسیار منفی است در نظر بگیریم.

بُعد رفتاری یا عملی: این بعد نشان دهنده­ی کاری است که شخص بر اساس نگرش خود انجام می­دهد. یک کشاورز ممکن است کود جدیدی را کاملاً بشناسد و بخواهد از آن بهره گیرد، اما آن را مورد استفاده قرار ندهد. به عبارت دیگر، بخش رفتاری قابل مشاهده ای در نگرش او وجود ندارد. اجزای نگرش را می­توان بر اساس جهت آن­ها (مثبت/ منفی) استحکام (قوی و یا ضعیف) و پیچیدگی آن­ها (ساده یا پیچیده) ارزیابی کرد. نگرش یک کشاورز در یکی از کشورهای در حال توسعه، نسبت به تولید برنج بیش تر برای فروش در بازار داخلی ممکن است مثبت، قوی و پیچیده باشد. برای نمونه، او ممکن است سرپرست خانواده­ای بزرگ باشد و برای پرداخت بهره وام به وام دهندگان، به پول بیش تری نیازمند باشد. هم چنین ممکن است عمیقاً مذهبی باشد و بخش چشم­گیری از درآمد خود را به مصرف فعالیت­های مذهبی برساند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...