پایان نامه ارشد مهندسی صنایع: انتخاب تامین کننده بهینه توسط خرده فروش تحت سیستم کنترل موجودی توسط فروشنده |
2-8-2 رویکرد تعداد اقلام مورد نیاز………………….. 27
2-8-3 رویکرد تعداد دوره های مورد نظر برای تصمیم گیری…………………… 27
2-8-4 رویکرد تعداد اهداف و معیار های مورد نیاز برای تصمیم گیری………… 28
2-9ادبیات انتخاب تامین کننده…………………. 29
2-10ادبیات مدیریت موجودی توسط فروشنده…………………. 41
فصل سوم روش تحقیق………………….. 62
3-1 مقدمه………………….. 63
3-2 روش تحقیق………………….. 63
3-2-1 مسئله 1………………….. 63
3-2-1-1 مفروضات مسئله 1………………….. 63
3-2-2مسئله 2………………….. 64
3-2-2-1 مفروضات مسئله 2………………….. 64
3-2-3 نمادها ………………….64
3-2-3-1پارامترها…………………. 64
3-2-3-2 متغیرهای تصمیم گیری…………………… 66
3-3 انواع توابع تقاضا ………………….67
3-3-1 تعریف تابع تقاضا…………………. 67
3-3-1-1 تابع تقاضای هیکس……………………. 67
3-3-2تابع تقاضای مارشال………………….. 68
3-4 ساختار ریاضی مسئله 1………………….. 693-4-1 ساختار ریاضی مدل سنتی…………………… 69
3-4-2 ساختار ریاضی مدلVMI………………….
3-5 ساختار ریاضی مسئله 2………………….. 74
3-5-1 شرحمدل ریاضیمسئله ………………….2. 75
3-6 الگوریتم جستجوی هارمونی…………………… 77
3-7 تنظیم پارامتر الگوریتم حل………………….. 83
3-7-1 طراحی آزمایشات كامل…………………. 83
3-7-2 طراحی آزمایشات تاگوچی…………………. 83
فصل چهارم حل مدل………………….. 86
4-1 مقدمه………………….. 87
4-2 حل مسئله 1………………….. 87
4-2-1 مثال عددی:…………………. 87
4-3 حل مسئله ………………….2. 92
4-3-1 تنظیم پارامترهای الگوریتم حل………………….. 92
4-4 تست کارایی…………………… 95
4-4 تعمیم مثال عددی مسئله 2………………….. 97
فصل پنجم نتایج وپیشنهادات…………………… 101
5-1 نتایج…………………… 102
5-2 پیشنهادات…………………… 103
ضمایم و پیوست ها…………………. 104
ضمیمه1-1………………….. 105
مراجع و منابع ………………….107
چکیده:
مدیریت موجودی توسط فروشنده[1] یکی از مکانیزم های هماهنگی بین فروشنده و خرده فروش، برای بهبود کارایی زنجیره تامین[2] می باشد. در حقیقت تحت این سیستم، فروشنده به عنوان تامین کننده، سطح کالای مورد نظر را در انبار خرده فروش مدیریت می نماید، و خرده فروش، تامین کننده را با اطلاعات ضروری جهت در نظر گرفتن کالای کافی برای رفع نیاز و تقاضای مشتری تغذیه می کند.
این تحقیق به ادغام مسائل کنترل موجودی توسط فروشنده، انتخاب تامین کننده و قیمت گذاری می پردازد. زنجیره تامین در نظر گرفته شده به صورت سه سطحی، متشکل از تامین کننده (ها)، یک خرده فروش و مشتری (ها)، برای یک نوع کالا می باشد. همچنین با در نظر گرفتن چندین معیار برای انتخاب تامین کننده، مساله را به واقعیت های صنعت نزدیک تر می نماید. هدف انتخاب تامین کننده و تعیین سیاستهای مدیریت موجودی بهینه و قیمت گذاری[4] خرده فروش با در نظر گرفتن تابع تقاضای وابسته به قیمت در دو مدل به شرح زیر می باشد.
1- انتخاب فقط یک تامین کننده و مقایسه آن با حالت اجرای مدیریت موجودی سنتی[5] و حالت اجرای مدیریت موجودی توسط فروشنده.
2- انتخاب یک یا چندین تامین کننده در حالت کمبود کالا، تحت سیستم مدیریت موجودی توسط فروشنده.
مسئله اول به صورت یک مدل ریاضی، غیر خطی است؛ که با ارائه مثال عددی، برتری اجرای سیستم VMIبه حالت سنتی در مسئله انتخاب تامین کننده، را نشان می دهد. مسئله دوم به صورت یک برنامه ریزی غیر خطی آمیخته با عدد صحیح[6] بیان و توسط الگوریتم فراابتکاری جستجوی هارمونی[7] حل می نماییم. و در نهایت با ارائه مثال عددی، تامین کننده یا تامین کنندهایی که با اجرای قیمت گذاری بهینه توسط خرده فروش در سیستم VMIبیشترین سود را برای آن فراهم نماید، انتخاب می شوند.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
زنجیره تامین، سیستم پویایی است که شامل کلیه فعالیت ها از مرحله ی تامین مواد خام تا رسیدن محصول نهایی به دست مشتری می شود. هدف مدیریت زنجیره تامین، یک پارچه سازی این فعالیت ها به صورت یک فرآیند بدون وقفه، به منطوره حداقل نمودن هزینه های سیستم و افزایش سطح رضایت مشتری است. در دنیای پر رقابت و پر سرعت امروز که بر پایه انتظارات بالای مصرف کنندگان برای کیفیت بالای محصولات و زمان تحویل کم استوار است، سازمانها در فشارند که از هر فرصتی برای بهینه کردن امتیازات رقابتی و فرآیند های تجاری خود استفاده کنند. برای رسیدن به این منظور مدیران و محققان به یک نتیجه واحدی رسیده اند، به منظوره آنکه یک سازمان در محیط رقابتی باقی بماند، باید با شرکاء زنجیره تامین کار کنند و بدین وسیله عملکرد کل زنجیره را بهبود دهند. در این میان تامین کنندگان می توانند به عنوان یکی از مهمترین شرکاء در زنجیره تامین محسوب شوند و تصمیم گیری برای انتخاب این شرکاء از اهمیت بالایی برخوردار است. در حقیقت انتخاب مجموعه مناسبی از تامین کنندگان برای کار با آنها در جهت موفقیت یک سازمان امری مهم و حیاتی می باشد. بیشتر محققین و مدیران پی برده اند که انتخاب مناسب تامین کننده و مدیریت آن وسیله ایی است که از آن می توان برای افزایش رقابت پذیری زنجیره تامین استفاده کرد.
زنجیره تامین سنتی، یک سیستم شامل تامین کنندگان، تولیدکنندگان، توزیع کنندگان و مشتریان می باشد که این اعضا از طریق جریان رو به جلو[1] مواد و جریان رو به عقب[2] اطلاعات به یکدیگر متصل هستند. در زنجیره تامین سنتی هر عضو تنها مسئولیت کنترل موجودی خودش را بر عهده دارد. چالش اصلی که کلیه اعضا اعم از خرده فروش، توزیع کننده، تولید کننده و تامین کننده با آن روبرو هستند این است که برای مرتفع ساختن تقاضای مشتریان، چه میزان سفارش به سیستم تولیدی باید داد. در واقع این مساله، مهمترین سوال در کنترل موجودی کلاسیک می باشد. زنجیره تامین سنتی به این صورت شناسایی می شود که در آن، هر عضو، تنها تولید خود را بر اساس شرایط خودش یعنی تقاضای مشتریان، سطوح موجودی و میزان کار در جریان ساخت[3]، پایه گذاری می کند و به طور خلاصه در صدور سفارشات، هر سطح مراقب مدیریت شرایط خاص خودش است. در این نوع زنجیره عرضه، هر سطح، تنها راجع به مشتریان بلاواسطه و مستقیم خود اطلاع دارد. این وضعیت باعث می شود که تامین کنندگان، نسبت به آنچه که مشتریانشان برای پوشش سطح انتظار مشتریان خود سفارش خواهند داد؛ دیدی ناکافی داشته باشند که این خود باعث بروز مشکلاتی خواهد شد. همین امر سبب شد تا شکل جدیدی از مدیریت زنجیره تامین ایجاد گردد که کنترل موجودی توسط فروشنده نام گرفت. این روش مدیریت، نگرشی کلی به زنجیره و به صورت واحد داشته و سعی در ایجاد تعامل هر چه نزدیک تر و هماهنگی هر چه بیشتر میان اعضای زنجیره تامین دارد.
یک برنامه کنترل موجودی توسط فروشنده، تفاهم نامه ای است که در آن تامین کننده، سطح موجودی مشتریانش را کنترل کرده و در مورد تکمیل موجودی آنها احساس مسئولیت می کند. بدین ترتیب تامین کننده عهده دار انجام سفارشات و کنترل موجودی مشتریانش می شود. این سیستم برای پاسخ گویی سریع تامین کننده به تقاضای بازار، و کاهش هزینه های موجودی و کارایی تسهیلات تولید را به همراه دارد. در سال های اخیر استقبال نسبتا خوبی از این سیستم نگهداری موجودی شده است. استقبالی که متاثر از پیشرفت فناوری اطلاعات، افزایش رقابت و عوامل دیگر بوده است و می توان گفت در حال حاضر کنترل موجودی توسط فروشنده بستر مناسبی برای حرکت از دنیای سنتی به دنیای مدرن در علم موجودی به شمار می رود.
1-2 بیان مسئله و ضرورت تحقیق
در این تحقیق به ادغام مسائل انتخاب تامین کتتده، مدیریت موجودی توسط فروشنده، و قیمت گذاری پرداخته شده است. که با توجه به ماهیت مسائل فوق، در این تحقیق دو نوع مسئله در نظر گرفته شده است.
1- انتخاب فقط یک تامین کننده
2- امکان انتخاب چندین تامین کننده
در نوع اول، مسئله در نظر گرفته شده در این تحقیق به صورت یک زنجیره تامین سه سطحی متشکل از یک تامین کننده – یک خرده فروش و چندین مشتری نهایی می باشد. در این تحقیق به دلیل نامحدود بودن ظرفیت هریک از تامین کننده ها فقط یک تامین کننده انتخاب می شود و از تابع تقاضای هیکس[4] با نوع خطی، که تابعی از قیمت خرده فروشی می باشد، به منظور تابع تقاضای مشتریان، مد نظر قرار گرفته شده است. خرده فروش برای برآورده نمودن تقاضای مشتریان، باید تامین کننده مناسب در دو حالت مدیریت موجودی سنتی و مدیریت موجودی VMI با معیار های مختلفی که عبارتند از: نوع سیاست VMI، از نظر مقدار انباشته ارسالی، تعداد دفعات باز پرسازی و هزینه دریافتی از خرده فروش بابت اجرای سیستم VMI و قیمت عمده فروشی و در حالت سنتی معیار های، قیمت عمده فروشی و مقدار سفارش خرده فروش و تعداد دفعات سفارش دهی آن، به گونه ایی انتخاب نماید، که خرده فروش با تعیین سیاست قیمت گذاری که انجام می دهد، بیشترین سود، برای آن فراهم شود. در این مسئله، خرده فروش، کالاها را در بازار مختلف و مستقل از یکدیگر به فروش می رساند به گونه ایی که همه کالاهای دریافتی از تامین کننده منتخب، کاملا به فروش برسد و حالت کمبودی برای هیچ یک از اعضای زنجیره تامین ایجاد نشود. در نهایت اجرای مدیریت موجودی VMIرا با حالت اجرای مدیریت موجودی سنتی در مسئله انتخاب تامین کننده، مقایسه می شود و مقدار قیمت بهینه خرده فروشی و مقدار انباشته ارسالی و تعداد دفعات باز پرسازی بهینه در هر دو نوع مدیریت موجودی بدست می آید. شکل (1-1) به صورت مفهومی، تفاوت حالت اجرای مدیریت موجودی سنتی و مدیریت موجودی VMI ارائه شده در مسئله اول این تحقیق را نشان می دهد.
در ادامه، مدل نوع اول را تعمیم داده، و به این صورت که در نوع دوم، مسئله در نظر گرفته شده به صورت، یک زنجیره تامین سه سطحی مانند نوع اول است، با این تفاوت که در این حالت به دلیل محدود بودن ظرفیت تولید هریک از تامین کننده ها، می توان چندین تامین کننده انتخاب نمود. در این مسئله، از تابع تقاضای هیکس با نوع کاب داگلاس، که تابعی از قیمت خرده فروشی می باشد، به منظوره تابع تقاضای مشتریان مد نظر قرار گرفته شده است.
خرده فروش با دریافت تقاضای مشتریان، تامین کننده یا تامین کننده های مناسب را در سیستم مدیریت موجودی VMI با توجه به معیارهای متفاوتی که عبارتند از: نوع سیاستVMI ، از نظر مقدار انباشته ارسالی و تعداد دفعات باز پر سازی و هزینه دریافتی از خرده فروش بابت اجرای سیستم VMI و همچنین نرخ خرابی کالاهای ارسالی تامین کننده، قیمت عمده فروشی و هزینه پرداخت شده به خرده فروش به ازای هر واحد کمبود کالا در نظر گرفته می شود. این مسئله به صورت یک مدل تک هدفه غیر خطی آمیخته با عدد صحیح مدل سازی شده است. بنابراین تامین کننده/ تامین کننده هایی با توجه به سیستم VMI که اجرا می کنند، بتوانند با تعیین سیاست قیمت گذاری که خرده فروش اجرا می کند، بیشترین مقدار سود را برای آن به همراه داشته باشند، برای پیاده سازی سیستم VMI انتخاب خواهند شد. شکل (1-2)، بیان مفهومی روابط بین اعضای زنجیره تامین و سیاست های به کار گرفته شده در این تحقیق را نشان می دهد.
[1] Feed-Forward
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-10-17] [ 06:29:00 ب.ظ ]
|