1-1- بیان مسأله

«چهارعنصر: خاک، آب، باد، آتش، در اصطلاح فلاسفه قوّه­ی مدبّره­ی همه­ی چیزهاست ودرعالم که عبارت است از: زیرفلک قمر تا مرکز زمین و ما آنچه راعینیّت داشته باشد و در خارج از ذهن آدمی محقق گردد، را طبیعت می نامیم.» (دهخدا،1335 )

طبیعت، قسمتی از هستی است و وابسته به لحظات تفکّرانسان وجدایی ازطبیعت، یعنی جدایی از هستی، واژه­ی­طبیعت درحرکت وجودی انسان ، مثل یک جویبار روان وزلال است و­ مظاهر و تجلیّات­آن هم تداعی­کننده ی یک هستی پاک و بی­آلایش. بنابراین شاعربا اندیشیدن درباره ی طبیعت وزیستن باآن درواقع به خود می اندیشد و درخود زیست می کند و تلاش می­ کند تا با هستی رابطه­ای عاطفی برقرار­کند و­روحش را به بی­کرانگی وگسترد­گی طبیعت وعشق ، متصل کند. درمشاهده­ مناظرطبیعی نخست ذهن شاعرازجمال وزیبایی های طبیعت متاثر­می­ شود، نیروی تخیّل وتداعی­معانی و اندیشه­ های مختلف، او را به عا­لمی دیگرمی­برد وشاعردرصدد برمی ­آید تا آن حالت نفسانی را به دیگران القا کند وآنچه را دیده به زبان شعر، وصف کند و پیش چشم ما مجسّم نماید. بنابراین­­­­ دوعامل بسیارمهم است . یکی احوال وشخصیت گوینده ودیگرطبیعت. بادرنظرگرفتن نکات فوق که بیانگر­تاثیراحساسات، اندیشه ها وتخیّلات شاعر و توجّه به مناظرطبیعت و وصف آن هاست این نکته مفهوم می­ شود که، وصف طبیعت می تواند در ردیف موضوعات شعری قرارگیرد. تجسّم مناظرطبیعت به گونه­ ای­که شاعر­آنها را می بیند، نمودار آن است که انفعالات نفسانی آدمی پس ازدیدن مناظرطبیعت  به لباس­کلمات درمی ­آید وباتوجه به نوع نگرش شاعر، جلوه ها وکاربردها آن در شعر نمایان می شود. به هرحال طبیعت، صحنه ی زندگی وکارگاه سرگذشت واندیشه­ی همه­ی انسان هاست. ازحماسه وجنگ، تنهایی وخاموشی، خستگی و فراق، عشق وعرفان و احساس وزیبایی« طبیعت بدون آدمی، افسرده ، بی ثمر و  بی­روح است ­هیچ قوّت ­و اقتداری­ درطبیعت ­وجودندارد ، ­مگر­ این­که ­بواسطه­ی­ سرعت­خیال ­و­­وسعت نظر توجودپیداکند.(نیما،220:1375) در این دریافت همه­چیز ازطبیعت زنده­است وطبیعت ازبرکت وجودانسان، «خیال­تیز و دور­پرواز شاعر، زیبایی شگفت پنهان دراعماق طبیعت را کشف ­می­ کند ­و درآیینه­ی نهان بین­ خود باز می سازد. انسان و طبیعت چون روح در یکدیگر حلول می کنند.» (مسکوب،51:1373)  ­نقش تمثیلی ونمادین طبیعت،درنگاه شاعران گذشته و امروز متفاوت است«درشعررسمی وکلاسیک، طبیعت حقیقتی برون ذهنی و عینی و خارجی است. زیبایی این طبیعت نیز حسی و عاطفگی است نه اندیشگی، طبیعت بستر و گذرگاه حیات است نه سرچشمه و خاستگاه اندیشه» (همان:­64) دراین نوع توصیف، طبیعت خود، بیان زیبایی است که احساس­آن­­­­ درحد ­چشم ­سر­می­ماند­­و­جان اندیشیده را دگرگون نمی­ کند.» (همان:62) امّا در شعر امروزی، دریافت شاعر از شعر، اینگونه نیست بلکه حسی، عاطفی، اندیشیده، پیچیده وچند رویه است« نوع حضور طبیعت را در شعر، فقط شعرتعیین می­ کند.شعری­که ازهستی­­شناسی­و نوع نگاه هنرمند مایه می­گیرد درعبارتی این شعر است که عناصر­ متشکله­ خود،چه طبیعی و چه مصنوعی را انتخاب نموده ودر جای­ خود­می­نشاند(شاه­ حسینی،1380:­245) ­                                                          

قیصرامین­پور یکی ازبزرگترین شاعران دو، سه دهه­ اخیر است که در زندگی هنری و بلکه اجتماعی، درگیر واقعیت بوده است. او از لحاظ بیان حساسیت­هایش در مواجهه با جهان و جامعه، شاعری صادق است و روح زمان به روشنی در شعرش بازتاب یافته است. شعر اوگزارش راستین مناسبات شاعر با هستی، جامعه و طبیعت است(فتوحی،1387: 9) و طبیعت به عنوان شاخص­ترین ­عنصر در ­فضای شعری او حضور دارد وکمتر شعری را از او می توان یافت که درآن عناصرطبیعت به کار نرفته ­باشد به طوری که تصاویر­ شعری او غالبا با عناصرطبیعی شکل گرفته­اند. در این پژوهش ­دلایل رویکرد شاعر به طبیعت و چگونگی استفاده از عناصر زنده و پویای آن مورد بررسی ­قرار می­گیرد تا بتوان به شناخت ذهن و اندیشه­ی شاعر و فضایی که در شعر ایجاد کرده است، دست یافت. شاعر با بهره­ گیری از عناصر طبیعی، در پی ترسیم  این فضا است به طوری که این فضا در اندیشه­ی شاعر، ازپیدایی تا کمال، نمود پیدا می­ کند وموجب می شود،تا صدای ایدئولوژیک وتحولّات­ اجتماعی از عمق اشعارش احساس شود. هدف این پژوهش، بررسی نقش و تاثیرعناصر طبیعی در این فضاست و ازآنجایی­که می توان از عوامل طبیعی برای بیان بسیاری از مسائل ازجمله: موضوعات عرفانی،­ اجتماعی،  حماسی و احساسی،  استفاده کرد وی برای محسوس و ملموس­­تر­جلوه ­دادن اندیشه­ی خود از عناصر طبیعی که نقش مهمّی در بیان اندیشه و احساس، در شعر امروزی دارند ، سود می جوید.                                                                                

در این رساله حیات شعری شاعر، به سه دوره تقسیم می شود که­شاعر با توجه به فضایی که در هر دوره حاکم ­­است از ایماژهای متفاوتی چون: پویا، منفعل و طبیعی­ بهره می گیرد، تا به بیان اندیشه و القای انفعالات نفسانی خویش بپردازد. وی ­برای ابراز عواطف و احساسات شورانگیز خود، مواد ­خام را از طبیعت گرفته و به کمک اعجاز تخیّل آن را در لباس کلمات در می­آورد تا اندیشه­ی خود را به صورت عینی به مخاطب القا کند.                                                                                                                      

در شعر قیصر امین پور از جنبه های­گوناگون به طبیعت نگریسته شده است که در دوره­ های مختلف شعری شاعر، ­نمود یافته است. هدف این رساله بررسی عوامل و اهداف رویکرد شاعر به طبیعت است، که در قالب موضوعات زیر مورد بررسی قرار گرفته است:

الف) ذ کرعوامل طبیعی برای بیان وصف(طبیعت گرایی توصیفی)؛

ب) ذکر عوامل طبیعی برای بیان مضامین حماسی   

پ) طبیعت گرایی تألیفی و تأویلی 

ت) طبیعت گرایی شهودی                                                              

 ث) طبیعت و جنبه های سمبلیک آن                                                                             

ج) عینیّت و ذهنیّت

چ)رابطه ی عشق، انسان و طبیعت

2-1- سوالات اصلی

1- نگاه شاعر به طبیعت در دوره های مختلف شعری او چگونه بوده است؟

2- نقش طبیعت در عینی کردن امور ذهنی و یا تلفیق عینیّت و ذهنیّت در شعر امین پور چیست؟

3- رابطه­ عشق، انسان و طبیعت در شعر قیصر امین پور چگونه است؟

4- طبیعت چه نقشی در تکوین زبان شعری شاعر داشته است؟

پایان نامه

3-1- پیشینه تحقیق

با توجه به مطالعاتی که انجام گرفت، این نتیجه به دست آمد که ، پژوهش­­های انجام­گرفته درباره ­ ویژگی­های شعری قیصر امین پور، در حوزه های مختلف بوده است که از جمله می توان به مقالات زیر اشاره کرد:

1- ایرا ن نژاد، نعمت ا… ، صلح در اشعار قیصر امین پور

نویسنده در این کتاب ابتدا به بررسی آثار برجسته­ی ادبی در ارتباط با میزان تأثیرگذاری آنان بر جان مخاطبان هم در دیدگاه سنّتی و هم در رهیافت ها و نظریّه­های جدید نقد ادبی، از جمله نظریّه­ی دریافت می پردازد. سپس با مبنا قرار دادن این مطلب به طرح موضوع یعنی: صلح در اشعار قیصر امین پور­ می پردازد و نتیجه می­گیرد­که قیصر در تبیین هنری تجربه­های زندگی به درک هنرمندانه­ای رسیده است و آن ها را با زبانی مخاطب پسند و در ساختاری منسجم و هماهنگ  بیان کرده است و بین فرم و محتوا و لفظ و معنا ، پیوندی اندام­واره ایجاد کرده است که برای مخاطب در همه حال از آن ها التذاذ ادبی حاصل می­ شود. وی نکات حائز اهمیت در شعر­های قیصر امین پور را پیوند با صلح و عشق و عشق ومحبّت را ازخصیصه های ادبی این شاعر می داند که خواننده را به سمت خلوص و اخلاص می کشاند؛ به طوری که خواننده با متن هم ذات پنداری می­ کند.

2- فتوحی، محمود، سه صدا، سه رنگ، سه سبک در شعر قیصر امین پور

در این مقاله، حیات شعری شاعر، به سه دورۀ فعّال، منفعل و انعکاسی تقسیم شده است که روحیۀ انقلابی وی در هر دوره علاوه بر محتوا در عناصر صوری شعرش، به ویژه در سطح واژگان، ساخت های نحوی و فرایندهای فعلی به روشنی نمودار است و ایماژها و تصویرها نیز در هر دوره نشان دهنده نوع نگاه شاعر است. نویسنده معتقد است که شاعر هر چه به سوی کمال شعری پیش می­رود، نگاهش به سوی اندیشه­ های کلان هستی شناسانه و نوعی پلورالیسم بیش تر معطوف می شود و صدای انعکاسی شاعر را که بیان کنندۀ اشتغال او به درون خویش است، می توان از بطن این درونگرایی شنید.

3- گرجی، مصطفی، مهم ترین موتیف ها و ویژگی های ساختاری در دستور زبان عشق

در این مقاله، نویسنده به بررسی مهم ترین ویژگی های این مجموعه (دستور زبان عشق) در­حوزه ی ویژگی های محتوایی از یک سو و مختصات زبانی و ساختاری از سوی دیگرمی پردازد. از دیدگاه ایشان،­مهم­ترین موتیف ها و درون­مایه­ی شعری این مجموعه عبارتند از: مرگ اندیشی شاعر، هبوط و گم گشتگی شاعر و بازگشت و عشق. ایشان اظهار می دارد که یکی از درون مایه های اصلی مجموعۀ اخیر به ویژه در حوزۀ غزل، عشق و مشتقّّات آن است. مهم­ترین ­رویکرد­نویسنده­ در­آن به­ قرار­ذیل است. 1- عشق و معنای انفسی زندگی.  2- عشق تنها گزاره یی بی سؤال. 3- عشق امری ذهنی است و مادر زیبایی است یا امری عینی و فرزند زیبایی. 4- رویکرد به جهان خود و خد ا. وی سپس به بررسی توجّه به عنصر درد و رنج و عوامل آن در آثار قیصر        ­امین پور می پردازد. در این بخش می نویسد از مجموعه اشعا­ر امین پور چنین استفاده می شود که، ایشان در تبیین و تفسیر این مسأله و خاستگاه آن رویکرد معرفت شناسانه دارند و مهم ترین علل درد و رنج آدمی را در تعرضّات بر ساختۀ انسان با جهان خارج می داند.

4- گرجی، مصطفی ، بررسی ماهیّت و مفهوم درد و رنج در اشعار قیصر امین پور

نویسنده در این مقاله پس از بررسی ابعاد مختلف درد و رنج و ماهیت و مفهوم آن در نظام حاکم بر اندیشه و زبان امین پور، مجموعه اشعار او را در چهار بخش: معناشناسی،­ وجود شناسی و شأن اخلاقی درد و رنج، طبقه بندی، بررسی و تحلیل نموده است. مهم­ترین علل درد و رنج را در تعارض بودن تصورات بر ساخته انسان با جهان خارج می داند. وی مهم ترین عامل درد و رنج را بیش­تر با نگاه انسان امروزی تبیین می­ کند و دو عامل نابسامانی روانی و این جایی و اکنونی نزیستن را به عنوان مهم ترین علل درد و رنج بر­می­شمارد و سپس راه های رهایی از آن را  در موت احمر، بازگشت به حق و خشوع انسان در برابر او، دل زدن به دنیای بی خیالی، سرودن، گفتن و رفتن، عاشق شدن و رسیدن به­ آرمان شهر­ می داند.

5- ترابی، سید ضیاء الدین، تفسیر و تحلیل «شعری برای جنگ»

نویسنده­ی «شعری برای جنگ» قیصر امین پور را یکی از بهترین شعرهای دفاع مقدس می­داند که با بهره گرفتن از امکانات و ظرفیت های شعر نیمایی سروده شده است. شعری که در آن شاعر به جای واژگان، از سلاح جنگی استفاده می کند. به عبارت دیگر به جای شعر گفتن، وارد جنگ می شود و به جای نوشتن، به خواندن شعر آن هم از لوله ی تفنگ، روی می آورد. این شعر، شعری است موزون که در بحر نیمایی سروده شده است. به همین دلیل و نیز تجانسی که در ساختار این وزن با زبان محاوره وجود دارد، زبان شاعر نرم و راحت است.

6- ترابی، سید ضیاء الدین، نقد نخستین مجموعه شعر قیصر امین پور

نویسنده در این نوشته به نقد و بررسی مجموعه شعر تنفّس صبح، از دیدگاه مختلف پرداخته است. ابتدا به نقد زبانی پرداخته و زبان ساده و فضای شفاف و تصاویر ­گویا را از ویژگی های شعر امین پور، ­ می شمارد. وی غزل های امین پور را جزء غزل های نئوکلاسیک به شمار­  می آورد و معتقد است شعرهای امین پور بیش­تر حرفی و روایی است تا تصویری و آن چه به شعرهایش انسجام می بخشد، در حقیقت نقل روایت است. وی سپس به بررسی جنبه های دیگر شعری شاعر در این مجموعه یعنی از دیدگاه عاطفی و شکل و محتوا می پردازد.­ با وجود تلاش­ هایی که صورت گرفته است، به نظر می رسد که درباره طبیعت و ­ طبیعت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...