4-5-Erysiphe bivonae………………………………………………………………………………………….. 29

4-6-Erysiphe convolvuli……………………………………………………………………………………… 31

4-7-Erysiphe cruciferarum…………………………………………………………………………………….34

4-8-Erysiphe necator…………………………………………………………………………………………….36

4-9-Erysiphe pisi………………………………………………………………………………………………….39

4-10-Erysiphe platani………………………………………………………………………………………… 42

4-11-Erysiphe polygoni…………………………………………………………………………………………44

4-12-Erysiphe trifolii…………………………………………………………………………………………… 46

4-13-Erysiphe verbenae………………………………………………………………………………………. 49

4-14-Golovinomyces cichoracearum………………………………………………………………………51

4-15-Golovinomyces depressus……………………………………………………………………………. 53

4-16-Golovinomyces orontii…………………………………………………………………………………..56

4-17-Golovinomyces sordidus……………………………………………………………………………… 58

4-18-Leveillula taurica………………………………………………………………………………………….60

4-19-Oidium jasmini…………………………………………………………………………………………… 63

4-20-Podosphaera pannosa…………………………………………………………………………………. 65

4-21-Podosphaera tridactyla……………………………………………………………………………….. 67

4-22-Podoophaera xanthii…………………………………………………………………………………….70

فهرست مطالب

عنوان صفحه

4-4- پیشنهادات…………………………………………………………………………………………………….. 73

4-5- منابع …………………………………………………………………………………………………………… 74

پایان نامه و مقاله

مقدمه:

قارچ های مولد سفیدك پودری گیاهان به تیره Erysiphaceae (Ascomycota, Erysiphales) تعلق دارند و از مهم­ترین بیمارگرهای گیاهی هستند كه ضمن داشتن انتشار جهانی، طیف وسیعی از گیاهان نهادانه را مورد حمله قرار می­دهند. (Amano, 1986). این قارچ­ها پارازیت اجباری گیاهان می­باشند زیرا سیکل زندگی آنها به طور کامل به میزبان وابسته است. میسلیوم این قارچ ها به صورت اپی فیت و یا گاهی اندوفیت روی برگ ها، شاخه ها، گلها و حتی میوه ها تشكیل می­شود و ظاهری سفید تا خاكستری رنگ به سطح قسمت های آلوده می دهد. این قارچ ها برای ادامه سیكل زندگی پارازیتی خود و همچنین جلوگیری از سیستم های مقاومتی در میزبان و بدست آوردن منابع غذایی، از سلول های میزبان استفاده می كنند، بدون اینكه خسارت زیادی به سلول های میزبان وارد نمایند (Bushnell and Gay, 1978).

در ابتدا شناسایی این گروه از قارچ ها بر پایه خصوصیات تلئومورف از قبیل شکل زواید آسکوکارپ، تعداد آسکها در هر آسکوکارپ و تعداد آسکوسپور در هر آسک استوار بود. به تدریج خصوصیات مربوط به آنامورف از قبیل محل استقرار میسلیوم روی میزبان، مرفولوژی و ابعاد کنیدیوفور و کنیدیوم، شکل سلول پایه کنیدیوفور، منفرد یا زنجیری بودن کنیدیومها و وجود یا عدم وجود اجسام فیبروزین درون کنیدیوم اهمیت خود را در تاکسونومی سفیدکهای سطحی آشکار ساخت، تا آنجا که نتایج مطالعات مولکولی بر مبنای توالی یابی DNA ریبوزومی نیز اهمیت خصوصیات آنامورف در مقایسه با تلومورف در طبقه بندی این گروه از قارچها را تایید کرد و مشخص شد خصوصیات مربوط به آنامورف دارای ارزش بیشتری در تاكسونومی سفیدک­های سطحی هستند. براون (Braun 1987, 1995) در دو منوگراف، سفیدک­های سطحی اروپا و نمونه­های متعددی از قارچ­های متعلق به راسته Erysiphales از سراسر دنیا را مورد مطالعه قرار داد و 18 جنس و 516 گونه از این قارچ­ها را تشریح کرد که 3 جنس در جنس­های دیگر ادغام شدند و تعداد آنها به 15 جنس کاهش یافت. از 15 جنس معرفی شده در این قارچ­ها، 12 جنس اکتوپارازیت و 3 جنس دیگر شاملLeveillula،Pleochaeta،Phyllactinaاندوپارازیت هستند. دامنه میزبانیPhyllactiniaوPleochaetaبه گیاهان جنگلی و یا چوبی محدود می­شود، در حالی کهLeveillulaگیاهان علفی را آلوده می­کند (Moriet al, 2000).

میسلیوم­های رویشی سفیدک­های سطحی به صورت فشرده روی سطح برگ، شاخه، میوه و شاخه­های جوان تولید می­شوند، گاهی تولید دیواره­های ضخیم شبیه کلامیدوسپور در گونه­ها دیده می­شود (Zheng, 1985).

شرایط رطوبت برای جوانه زدن کنیدیوم در قارچ­های مولد سفیدک پودری موثر است. این پاتوژن­ها با ایجاد یک پوشش پودری سفیدک رنگ موجب کاهش فتوسنتز و کندی رشد گیاه می­شوند. اسپورهای آنها توسط باد، آب و یا وسایل مکانیکی منتقل می­شود و شرایط نامساعد را روی بخش­های آلوده گیاه و همچنین روی بقایای گیاهی سپری می­کنند. سفیدک­های سطحی به 2 فرم جنسی و غیر جنسی ظاهر می­شوند که فقط در جنس­های معدودی مرحله جنسی دیده نشده است (Braun, 1987). گونه­های هموتالیک (یک پایه) و هتروتالیک (دوپایه) در این راسته گزارش شده است. به نظر می­رسد گونه­های هتروتالیک میزبان­های مخصوص به خود را دارند. به طوریکه تنها یك طیف محدودی از میزبان­هان گیاهی و حتی یك رقم خاص را به عنوان میزبان خود انتخاب می­كنند (Takamatsuet al., 2000). یكی از نظریات در طی دوران تكاملی اعضای Erysiphales، گسترش دامنه میزبانی از درختان به گیاهان علفی است كه با مطالعات مولكولی نیز این نظریه تأیید شده است (Hirataet al.,2000; Moriet al.,2000).

كنیدیوم­ها در مرحله غیرجنسی عامل پراكنش و توسعه بیماری هستند و در پایان فصل رشد این قارچ ها اسپور جنسی تولید می كنند كه به آن آسكوسپور می گویند و درون كیسه ای به نام آسك قرار می­گیرند. آسك ها نیز درون اندامی به نام آسكوكارپ (کاسموتسیوم) كه فاقد روزنه می باشند جای دارند.

جنس های سفیدك پودری هم اكنون در 5 زیر خانواده قرار گرفته اند كه بعضی جنس ها اضافه و بعضی ادغام شده اند (Braun,et al., 2002). 4 زیر خانوادهBlumeriae،Ersipheae،GolovinomyceteaeوCystotheceaeدارای میسلیوم های خارجی بوده و مرحله غیرجنسی آنهاOidiumمی باشد، كنیدیوم ها روشن و بیضی یا تخم مرغی شكل هستند كه به صورت زنجیری و یا منفرد تشكیل می شوند. زیرخانواده دیگرPhyllactinieaeنام دارد و شامل جنس­هایPhyllactinia(آنامورفOvulariopsis) وLevaillula(آنامورفOidiopsis) وPleocheta(آنامورفStreptopodium) می باشد. كنیدیوم ها روشن و نوك تیز، چماقی و گاهی سیلندری بوده و معمولاً به صورت منفرد تشكیل می شوند(Boesewinkel, 1980; Braun, 1987).

1-2- موقعیت جغرافیایی:

1-2-1- موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی شهرستان ورامین:

شهر ورامین در 39 درجه و 51 دقیقه شرقی ، و 35 درجه و 19 دقیقه و 30 ثانیه عرض شمالی واقع است وسعت شهرستان حدود 1750 کیلومترمربع می باشد. دشت ورامین عمدتا از رسوبات آبرفتی رودخانه جاجرود تشکیل شده است. این رسوبات علاوه برحاصلخیزی به علت طبیعت آبرفتی وماسه ای خود مخزن مناسبی برای ذخیره آب های زیرزمینی است. کوه قره قاج در شمال و یک رشته کوه که ارتفاع متوسط بلندی آنها به 1300متر ازسطح دریای آزاد می رسد به نام سیاه کوه درجنوب شرقی این منطقه قرار دارد. برابر تقسیم­بندی اقلیمی ورامین سرزمینی خشک و نیمه بیابانی است. تغییرات میزان درجه حرارت، روز و شب و فصول زیاد است. مقدار تبخیر سالانه (حدود 2300 میلیمتر) و به مراتب بیشتر ازمقدار بارندگی (174 میلیمتر) و نزولات آسمانی است. رطوبت متوسط هوا در دماهای 29-7 ، 52% بوده است. حداکثر دمای آن تا 44 و حداقل به 14 درجه سانتیگراد زیرصفر رسیده است. تعداد روزهای یخبندان در سال حدود 73 روز برآورد شده است. ورامین منطقه ای حاصلخیز است که از اعتدال هوا و خاک مناسب برخوردار است، ولی از قدیم ازکمبود آب رنج می­برده است. منابع آب منطقه در گذشته علاوه بر نزولات جوی که حدود 150 تا 200 میلیمتر در سال می­باشد عمدتا سفره­های زیرزمینی و رودخانه جاجرود هستند که از قدیم بوسیله حفر قنوات و جدا کردن نهرها از جاجرود مورد استفاده واقع می­شده است.

1-2-2- حاصلخیزی واستعداد اراضی منطقه

اراضی منطقه از نظر استعداد کشاورزی به انواع ذیل طبقه بندی شده است

1-اراضی درجه یک که شامل اراضی بسیار مناسب با وسعت 32750 هکتار

۲-اراضی درجه 2 شامل اراضی مناسب با وسعت 22650 هکتار

3-اراضی درجه 3 شامل اراضی نسبتا مناسب با وسعت 12600 هکتار

1-2-3- جدول نمایش اراضی قابل کشت:

ی نوشته‌ها


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...