دانلود پایان نامه ارشد:رابطه سندرم پیش از قاعدگی با پرخاشگری در دانشجویان دختر |
چکیده :
تا بوده، سندرم پیش از عادت ماهانه هم بوده، و شگفتی این جاست که پساز پژوهشهای بسیار در این زمینه، پزشکان هنوز نمی توانند پاسخ گوی بیماران خود در روبرو شدن این سندرم باشند. سندرم پیش از عادت ماهانه موضوع بیش از سیصد مقاله علمی در دهه اخیر بوده است.
سندرم پیش از عادت ماهانه و معالجه آن پنجاه سال پیش به وسیله دکتر روبرت ت . فرانک، پزشک[1] برجسته مدرسه پزشکی مونت سینایی در نیویورک ارائه شده است. از آن زمان تاکنون پژوهشگران پیوسته از دکتر فرانک که معتقد است، سندرم پیش از عادت ماهانه امری واقعی است، حمایت کرده اند، امروز نیز همچنان معتقدند که این سندرم غیر تخیلی است.
فصل اول :
پیشگفتار :
جای شگفتی نیست که زنان نتوانسته اند مشکلات بهداشتی و احساس درونی خود را با پزشکان مرد در میان نهند، زیرا امکان داشت اجتماع، زن را موجودی مزاحم به حساب آورد و مانع فعالیت او گردد. از سوی دیگر جامعه زنی را کامل می شمارد که حتی به هنگام درد و رنج نیز بر خود مسلط بوده و آرام باشد. در نتیجه زنانی که می کوشیدند خود را با این تصویر تطبیق دهند، نمی توانستند مشکلات خود را با پزشک در میان نهند، اما گاهی شدت درد و رنج آن چنان آنان را از پای در می آورد که شکیبایی از کف می دادند و به مشاوران پزشکی پناه می بردند.
زنان در شکایت از درد خود به پزشک اغلب پاسخ می شنوند که مشکل آنان، جنبه عصبی و تلقینی دارد. در نتیجه داروهای آرام بخش به بیماران تجویز می کنند، تا دیگر لب فروبسته و زبان به شکایت نگشایند و این مساله دردناکی است. هیچ زنی نباید احساس کند که مجبور است درد خود را در سکوت تحمل کنند، و یا در صورت درد او را موجودی نامتحمل بشمارند. امروزه زنان باید احساسشان را نشان بدهند و از تجربه های پزشکی در زمینه این سندرم سود جویند. این سندرم به هیچ وجه تخیلی نیست، بلکه مشکلی واقعی است که هم بیماران و هم پزشکان باید مصمم شوند که به درمان آن بپردازند (لارسن، 1368 ).
از آنجا که نشانه های این سندرم در زنان متفاوت است، امکان دارد برخی از پزشکان با تشخیص آن ناتوان باشند. حتماً دیده شده است که خود زن نمی داند دچار این سندرم است. زیر نشانه های آن گاه خیلی ضعیف و کم رنگ بروز می کند. اخیراً روزنامه تایمز گزارش کرده است، درصد زنانی که از سندرم پیش از عادت ماهانه آشفته می شوند بین 20 تا 90 درصد است.
متخصصان بیشتر بر این باور هستند که 40 درصد همه زنان بین چهارده و پنجاه ساله از سندرم پیش از عادت ماهانه آشفته می شوند. اکثر زنان می توانند این سندرم را تحمل کنند اما 10 تا 12 درصد زنان به نحوی ناراحت می شوند که قادر به ادامه زندگی روزمره خود نیستند و باید درمان شوند (لارنس ، 1368 ).
نشانه های این سندرم دو تا چهارده روز پیش از عادت ماهانه آغاز می گردد و تا روز شروع عادت ماهانه و یا حتی چند روز پس از خونریزی ادامه دارد. نشانه های بسیار ضعیف را نیز می توان به این سندرم مربوط دانست که عبارتند از : اشتهای کاذب، ولع برای خوراکیهای شور یا شیرین که بسیار رایج است، تورم، نفخ شکم، یبوست، تکرار ادرار، حساس شدن پستانها، پشت درد، فراموشی، عصبانیت، دمدمی شدن، اضطراب و افسردگی و بسیاری از علائم دیگر که زنها از آن شکایت دارند (لارسن، 1368 ).
پرخاشگری دو نوع است : پرخاشجویی خوش خیم و پرخاشجئیی بدخیم در این جا سوالی که مطرح است این است که چگونه باید این «پرخاشجویی زیاد» انسان را توضیح داد؟ آیا سرچشمه اش با پرخاشجویی جانوری یکسان است؟ آیا دارای استعداد انسانی ویژه ی دیگری برای ویران سازی است؟
در مورد نخستین فرض می توان چنین استدلال کرد که جانوران نیز به هنگام برهم خوردن توازن محیطی و اجتماعی، ویران سازی شدید و شرارتباری نشان می دهند. برای مثال : در میان آنان باشد آنها از خود شرارت نشان می دهند ( فروم، 1369 ).
می توان استنتاج کرد علت این که انسان این چنین پرخاشگر است، آفریدن اوضاعی مانند ازدحام یادگیری صورتهای ایجاد کننده پرخاشجویی است که در تاریخ او بیشتر به صورت امری معمولی درآمده است تا استثنایی.
از این رو پرخاشجویی زیاد انسان به سبب استعداد پرخاشجویی بیشتر نیست بلکه به خاطر این واقعیت است که اوضاع ایجادگر پرخاشجویی نزد انسانها به مراتب بیشتر از جانورانی است که در سرزمین طبیعی ویژه خود زندگی می کنند. این استدلال تا انجا که مناسبت دارد معتبر است. همچنین از این رو معتبر است که به تحلیل انتقادی وضعیت انسان در تاریخ راهبر می شود (فروم، 1369).
پرخاشجویی بدخیم، شقاوت و ویران سازی :
در نظر انسان، امروزه ریختن خون چیزی جز ویران سازی به نظر نمی رسد مطمئناً از دیدگاهی واقع بینانه این چنین است. لیکن چنانچه خود عمل که معنی آن را نیز در ژرفترین و باستانی ترین لایه های تجربه درنظر گیریم در آن صورت ممکن است به نتیجه گیری متفاوتی برسیم.
تردیدی نیست که در سده های گذشته همجنس خواری غیرآیینی در میان مردم ابتدایی رسمی معمول بوده است و همه آنچه که درباره منش شکارچی، گردآورندگان خوراک امروزی و یا درباره جماعتهای پیش از تاریخ می دانیم، این است که این مردمان کشتارگر نبوده و بسیار غیرمتحمل است که همجنس خوار باشند. هم چنانکه مامفورد به گونه ای موجز مطرح می کند «درست» به همان طور که انسان ابتدایی ناتوان از نمایشهای توده ای شقاوت، شکنجه و نابود سازی روزگار ما بوده است ممکن است از کشتار انسان به خاطر خوراک نیز کاملاً مبری[2] باشد ( مامفورد ، 1967 ).
اظهارات پیش گفته بیشتر به منظور هشداری نسبت به تفسیر شتابزده ی هر رفتار ویران ساز به عنوان غریزه ای ویران ساز می باشد تا تشخیص کثرت انگیزشهای دینی و غیر ویران ساز.
در پس چنان رفتاری، مقصود از این گفته ها، کاستن از فورانهای شقاوت و ویران سازی واقعی که اکنون به آن می پردازیم نبوده است. بلکه مقصود این است که ویران سازی تا چه حد باعث تخریب رفتار او می شود.
بیان مسأله :
با توجه به این که در مورد سندرم پیش از عادت ماهانه اطلاعات دقیقی در دست نداریم. این مسأله و مشکل در مورد دختر و زنانی شدیدتر است که آگاهی قبلی و کاملی در مورد این امر ندارند و گاه چنان دچار تغییر رفتار می شوند که تحمل آنها از سوی خودشان و دیگران مشکل است.
این سندرم واقعاً وجود دارد و در واقع هر کسی باید این سندرم را بشناسد و با چگونگی آسیبهای آن آشنا باشد. نشانه های سندرم در زنان متفاوت است و در واقع تلقین در عوارض مربوط به سندرم موثر است. عوارض سندرم شامل : افسردگی، پرخاشگری، دردهای جسمانی و غیره است (لارسن، 1368 ).
زیست دوستی[3] عشق شورانگیزی است به زندگی و هر آنچه زنده است. خواه در شخص، گیاه، اندیشه یا گروه اجتماعی، شخص زنده دوست ترجیح می دهد بیشتر بسازد تا حفظ کند.
ویران سازی و پرخاشگری نه محادی با زیست دوستی، بلکه شق دیگری در برابر آن است. عشق به زندگی یا عشق مردگان دو چاره بنیادینی است که در برابر هر موجود انسانی قرار می گیرد.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1399-10-18] [ 03:53:00 ق.ظ ]
|