با توجه به رشد جمعیت نیاز به آب و زمین حاصلخیز برای پاسخگویی به تأمین غذای مورد نیاز افزایش می یابد. همچنین طی دهه های اخیر، در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، تقاضا برای فرآورده های دامی در نتیجه رشد جمعیت و پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی، رشد قابل توجهی را داشته است،  در حالیكه منابع پایه و بستر تولید نه تنها افزایش نمی یابد، بلکه در اثر بهره برداری             بی رویه کاهش یافته و در بسیاری از نقاط جهان تخریب منابع نگران کننده است. بنابراین امکان توسعه تولید محصولاتی که بتوانند مستقیماً در تغذیه انسان مصرف شود محدود می باشد. در عین حال سالانه حجم عظیمی از بقایای کشاورزی در چرخه تولید محصولات اصلی، حاصل می شود که به طور مستقیم مصرف انسانی ندارند اما می توان با بهره گرفتن از آنها در تغذیه دام به طور غیر مستقیم به تولید غذا برای انسان کمک نمود. البته لازم به ذکر است که پس مانده های کشاورزی همواره در تغذیه دام استفاده می شده اما با گسترش در تنوع محصولات و نیز پیشرفت صنایع غذایی، تنوع پس مانده ها نیز افزایش یافته به نحوی که بسیاری از آنها از نظر دامداران ناشناخته مانده و برای استفاده بهینه از آنها  نیاز به اطلاعات جدید می باشد. علاوه بر این  بخش اصلی دیواره سلولی پس مانده های کشاورزی را  مواد لیگنوسلولزی تشکیل می دهند که ارزش غذایی و قابلیت استفاده آنها برای دام پایین است، هر چند که به طور بالقوه دارای ارزش غذایی بخصوص، انرژی زایی بالایی هستند.

پس مانده های کشاورزی و منایع طبیعی شامل موادی است که پس از برداشت و استحصال محصولات اصلی حاصل از زراعت، باغداری، جنگل، صید و پرورش ماهی، پرورش دام و طیور و حشرات و صنایع غذایی مربوط، به جای می ماند و منابع بالقوه قابل توجهی را شامل می­گردد. پس مانده های کشاورزی بسیار متنوع  و گسترده بوده و از طرفی دامنه تغییرات و تفاوتهای مواد مغذی در این فرآورده ها خیلی زیاد است. چون عواملی از قبیل شرایط اقلیمی و منطقه ای، روش های  استحصال و فرآوری و تکنولوژی منطقه ای بر ارزش غذایی آنها مؤثرمی باشند (دیانی و همکاران، 1388).

ضایعات انگور مواد غذایی با ارزشی است که در مناطق مختلف کشور به مقدار زیادی به دست می آید و در تغذیه انواع دام مورد استفاده قرار می­گیرد، بنابراین شناخت مواد مغذی و ارزش غذایی آن از اهمیت بالایی برخوردار است. تفاله انگور یک پسمانده  لیگنوسلولزی و باقیمانده  فرایند آبگیری از میوه انگور است. تفاله انگور  حدود بیست درصد از وزن مرطوب میوه اولیه را تشکیل    می دهد. هر چند در طی سالهای اخیر پژوهش هایی در راستای استحصال و کاربرد آن در تغذیه دام در کشور انجام گرفته است و این فرآورده فرعی تا حدودی مورد استفاده قرار گرفته است، اما هنوز بخش عمده ای از آن بلا استفاده بوده و در محیط زیست دفع می گردد و باعث آلودگی محیط                   می شود.

2-اهداف

با توجه به تولید قابل توجه تفاله انگور و ارزش غذایی بالقوه آن بهتر است عمل آوری  مناسب روی آن صورت گیرد كه در این تحقیق از روش بیولوژیكی، كشت قارچ استفاده شد و اهداف زیر دنبال شد:

1-تعیین ترکیبات شیمیایی شامل: ماده خشک، پروتئین خام، دیواره سلولی، ماده آلی،  خاکستر خام  و انرژی متابولیسمی تفاله انگور سفید عمل آوری شده با قارچ نوروسپورا سیتوفیلا و تفاله انگور سفید عمل آوری نشده به روش تجزیه تقریبی.

2- تعیین قابلیت  هضم ماده خشک، ماده آلی و ماده آلی در ماده خشک تفاله انگور عمل آوری شده و تفاله انگور عمل آوری نشده با روش آزمایشگاهی[1].

3- تعیین میزان تجزیه پذیری ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام و دیواره سلولی تفاله انگور عمل آوری شده و عمل  آوری نشده با روش کیسه های نایلونی[2].

4- تعیین خصوصیات فیزیکی تفاله انگور عمل آوری شده و تفاله انگور عمل آوری نشده و بررسی روابط بین خصوصیات فیزیكی با تركیبات شیمیایی، قابلیت هضم و تجزیه پذیری مؤثر ماده خشك، ماده آلی، پروتئین خام و دیواره سلولی.  

5- بررسی تأثیر استفاده از قارچ نوروسپورا سیتوفیلا بر مقدار تانن و کل ترکیبات فنولیک تفاله انگور.

پایان نامه

 2-1- وضعیت منابع خوراک دام در کشور

روند تغییرات در وضعیت کشاورزی و دامپروری در ایران طی نیم قرن اخیر به گونه ای بوده است که جمعیت دامی به میزان قابل توجهی افزایش یافته است که به تبع آن نیاز غذایی آن نیز  افزایش یافته است. بافت جمعیتی نیز در بسیاری از موارد تغییر یافته است به گونه ای که نیازی به کار گاو و تک سمیان نبوده و جمعیت این نوع دام ها کاهش یافته است. این نوع دام ها در طول ماه هایی از سال که کار نمی کردند بر اساس کاه تغذیه می شدند.جمعیت قابل توجهی از دام های پر تولید وارد سیستم دامپروری کشور گردیده است که نیاز به خوراک های  با کیفیت و ارزش غذایی بالایی دارند. درصد عمده گاوداری های کشور به صورت واحدهای نسبتاً بزرگ  در آمده اند. بخشی از کشاورزی به صورت تولید تخصصی درآمده و از یک سیستم کاملاً تلفیقی زراعت و دام خارج شده است که در این صورت علوفه در جایی تولید می شود و در منطقه دیگری مصرف می­گردد. بقایای زراعی در واحدهایی تولید می شوند که خود محل مصرف آن را ندارند. به جز کاه ها در مورد سایراقلام خوراکی (یونجه و علوفه مشابه، علوفه سیلویی، دانه غلات، کنجاله های پروتئینی، تفاله چغندر قند، سبوس گندم) متأسفانه کمبود وجود دارد، که بخش قابل توجهی از آن را می توان با بهره گرفتن از پس مانده ها و محصولات فرعی تأمین نمود (دیانی و همکاران، 1388).

2-2- وضعیت خوراک دام درایران و نیازهای غذایی دام  در کشور

بررسی آمارهای گوناگون وضعیت تولیدی دام های کشور نشان می دهد که خوراک های موجود از نظر کمی و کیفی حتی با وجود واردات در حد تأمین نیازهای دام های کشور نمی باشد و قسمت اعظم خوراک دام را مواد فیبری و مراتع تشکیل می دهد که ارزش غذایی بالفعل آنها بسیار پایین است (دیانی و همکاران، 1388).

2-3- محصولات فرعی و پس مانده های صنایع کشاورزی

طی دهه اخیر در زمینه شناسایی و تعیین ارزش غذایی منابع خوراک دام کشور، فرآوری و بهبود ارزش غذایی بقایای کشاورزی و کاربرد آنها در تغذیه دام، پژوهش های نسبتاً وسیعی انجام گرفته است که  بسیاری از نتایج به دست آمده به مرحله عمل در آمده و در سطح وسیع کاربرد پیدا کرده است از آن جمله می توان، استفاده از انواع تفاله های حاصل از صنایع تبدیلی میوه ها،  صیفی و سبزی و غلات، پس مانده های کارخانجات قند و شکر و غیره را در تغذیه دام ذکر نمود (دیانی و همکاران، 1388). با این حال هنوز از منابع خوراک دام و به خصوص پس مانده های کشاورزی استفاده کامل و مناسب به عمل نمی آید. در بسیاری از موارد به دلیل ماهیت محصول فرعی، امکان حمل و نقل، عمل آوری، ذخیره سازی و مصرف برای دامداران خرده پا به سادگی امکان پذیر و کاربردی نمی باشند. در چنین مواردی،  نیاز به فن آوری و سرمایه گذاری اولیه می باشد که در این زمینه تشکل های دامداران و نیز صنایع خوراک دام می توانند وارد عمل شده و به صورت علمی و عملی محصول فرعی را عمل آوری و آن را وارد چرخه خوراک دام نمایند.

بقایای کشاورزی از نظر نوع و ارزش غذایی بسیار متنوع هستند. دسته ای از پس مانده ها دارای ارزش غذایی نسبتاً بالایی بوده به نحوی که حتی می توانند با منابع خوراکی با ارزش مثل دانه غلات قابل مقایسه باشند از جمله این پسمانده ها تفاله بعضی از میوه ها می باشند که ماحصل فرایند صنایع غذایی به شمار می روند. آن دسته از پس مانده ها که از مواد لیگنوسلولری تشکیل می گردند، دارای ارزش غذایی بالایی نبوده بلکه دارای الیاف زیاد، پروتئین کم و از نظر ویتامین ها و مواد معدنی نیز فقیر هستند. البته سلولز به خودی خود یک ماده انرژی زا بوده و قابلیت هضم بسیار بالایی دارد اما به دلیل اینکه در بقایای گیاهی با مواد دیگری مانند لیگنین به صورت ترکیبات سخت و چوبی درآمده است، قابلیت هضم آن پایین می باشد، به نحوی که وقتی در تغذیه دام ها مصرف می شود. بخش کمی از انرژی آن توسط حیوانات هضم شده و مورد استفاده قرار می گیرد. در عین حال این نوع  پس مانده ها به عنوان خوراک پایه و تأمین کننده حجم خوراک و نیز به منظور تأمین سیری فیزیکی در کنار تأمین بخشی از انرژی مورد نیاز دام ها قابل استفاده می باشد. همچنین با انجام فرایندهای عمل آوری و غنی سازی تا حدودی می توان ارزش غذایی آنها را بهبود بخشید.

2-4- مزایای عمده استفاده از محصولات فرعی و انواع آنها

1- بازیافت مواد با ارزش موجود در پس مانده ها، بدون نیاز به آب و خاک جداگانه برای تولید آنها

2- راهبردی مناسب در عرضه پس مانده ها به چرخه زیست و کاهش آلودگی محیط

3- تأمین بخشی از نیازهای غذایی دام های کشور

4- تأمین خوراک دام ارزان تر و کمک به کاهش هزینه تغذیه دام ها

محصولات کشاورزی را براساس فیبرخام و نیتروژن می توان به چهار دسته تقسیم کرد:

1-  محصولات فرعی حاوی فیبر خام بالا و نیتروژن پایین : این گروه شامل باقیمانده های غلات به نام های کاه و کلش غلات می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...