کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


 



را با مطلع ذیل ساخت:

نكهت حوراست یا صفای صفاهان جبهت جوز است لقای صفاهان

و در ضمن این قصیده نسبت به مجیر با تعبیر (رجیم) اینگونه طعنه زد:

دیو رجیم آنكه بود دزد بیانم گردم طغیان زد از هجای صفاهان

او به قیامت سپید روی نخیزد زآنكه سیه بست بر قفای صفاهان

به موجب روایت مجیر را عوام و اوباش اصفهان در سال (586 هـ . ق) كشتند و بنابر روایت دیگر وی در پانصد و هشتاد و شش در تبریز وفات یافت و در مقبره الشعرا مدفون شد.

مجیرالدین به لطافت طبع و جودت قریحه بر بیشتر سخن گویان زمان خویش رجحان دارد و قصائدش به روانی الفاظ و وضوح و روشنی معانی ممتاز است، و قسمتی از آنها چندان لطیف و دلپذیر است كه بی حد موثر می افتد و هوش و دل خواننده را می رباید و می فریبد و آهنگی طرب انگیز دارد آنچنانكه در اشعار منوچهری موجود است و به راستی هرچه از سلاست و سلامت آن گویند بجا باشد …

آنچه او به رویه استاد خود یعنی خاقانی سروده اگرچه نسبت به اشعار خاقانی ساده تر و به فهم عموم نزدیكتر است. لیكن از جهت متانت سبك و دقت معنی و جزالت اسلوب به پایه سخن خاقانی نمی رسد، بخصوص ابیات و قصائدی كه موضوع آنها زهد و موعظه و در جواب قصائد استاد است از جهت لفظ و معنی سست و بی نمك و اكثر بر ضعف تعلیل و سوء تعبیر مشتمل می باشد و با این همه، اساس بسیاری از مضامین قصائدش منتحل است و در اشعار خاقانی توان دید. (5)

مقالات و پایان نامه ارشد

وی شاعر خوش ذوق مدح پردازی بوده است، ولی با وجود شیرین سخنی و تاثیر و لطفی كه اوراست، تعمق علمی یا روح عرفانی در شعرش كم توان یافت.

در مدح همان اغراق شاعرانه و هنرنمایی ماهرانه و تشبیه و قیاس استادانه را به كار برده كه شاعران خراسان را عادت بود. گاهی هم ممدوح را با عدل و سخاوت و امن بخشی و شجاعت یاد می كند.(6)

شاعران بزرگ و معروفی مانند: خاقانی و نظامی و اثیرالدین اخسیكتی و اشهری و جمال الدین عبدالرزاق و امثال آنان معاصر با مجیر بودند و اغلب با هم مناظره و معارضه داشتند و در این باب نسبت به خاقانی و جمال الدین اصفهانی اشارتی رفت. اثیرالدین نیز با وی سر نظیره گویی و ستیزه جویی داشت. امیر خسرو دهلوی در مقدمه كتاب غره الكمال، مجیرالدین را ستوده و او را به خاقانی برتری داده است. (7)

در اشعار او اثر سبك خاقانی تا حدی مشهود است منتهی اولاً مجیر سخنی ساده تر دارد و ثانیاً هیچگاه نتوانسته است قدرت كم نظیر استاد خود را در ایجاد تركیبات بدیع و مضامین و معانی دقیق نشان دهد و ثالثاً اثر این اقتفا در همه قصائد او آشكار نیست بلكه مجیر را در پاره ای از قصائد او در همان مسیر عادی و طریقه معتاد شعر و زبان فارسی در اواخر قرن ششم مشاهده می كنیم. (8)

او به شهادت برخی از ابیاتش به تصوف مائل شده ولی باز تصوف او هم با تصوف حافظ و مولوی فرق دارد و مانند ظاهربینان كه در بدایت تصوفند به عزلت و انقطاع از خلق می خواند و زمانه را از اهل و مردم را از وفا تهی می بیند…

روی هم رفته نظر او به ظواهر متوجه است و به حقیقت و مغز تصوف، كمتر نظر دارد و از اینجا می توان نتیجه گرفت كه تصوف مجیرالدین (اگر تصنعی نباشد) به تصوف عمومی كه به ویژه در قرن دوم و سوم و عهد تیموریان تا بدین عهد، معمول بوده، نزدیك و در حقیقت سلوك زاهدانه در فكر او موثر افتاده است چنانكه به همین نظر اخوان الصفا را به خصومت بزرگان دین سزاوار می پندارد؛ و در صفت یاران نبی (ص) می گوید:

بوده با هم هرچهار از بهر حل و عقد شرع در صفت اخوان و خصم اهل اخوان الصفا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-10-17] [ 01:06:00 ب.ظ ]




فصل چهارم ( بررسی نقش وزیر در کتاب کلیله و دمنه)

وزیر 64

نقش وزیر در داستان «شیر وگاو» 66

خلاصه ی باب « بوم و غراب» 67

بررسی نقش وزیر در باب « بوم و غراب» 70

بررسی نقش وزیر در باب «شیر و شغال» 72

بررسی نقش وزیر در باب « پادشاه و برهمنان» 73

بررسی نقش وزیر در باب «زرگر و سیاح» 75

ویژگی های وزیران کار آمد 76

خصوصیات وزیر بد 82

فصل پنجم ( بررسی مقوله ی جنگ و صلح در کلیله و دمنه)

دشمن در کلیله ودمنه 86

خلاصه ی باب ( کبوتر مطوقه) 88

بررسی باب «کبوتر مطوقه» از لحاظ نحوه ی پرداخت به موضوع دشمن و صلح 89

بررسی دشمنی و صلح در باب « بوف و زاغ» 91

خلاصه ی باب «گربه و موش» 94

بررسی مقوله ی دشمن و صلح در باب «پادشاه و فنزه» 95

دشمن و انواع آن 97

فصل ششم ( آیات و احادیث در کلیله و دمنه )

فصل هفتم (نتیجه گیری و مقایسه )

منابع

چكیده

کلیله و دمنه یکی از کتاب های مشهور جهان است که از جهات مختلف حائز اهمیت است. این کتاب مانند رودخانه ی عظیمی است که سرزمین های مختلفی را در نوردیده، و متناسب با هر فرهنگ، آداب و … هر قوم، رنگ و بوی جدیدی به خود گرفته و از طرفی دیگر بعضی از خصوصیات خود را مانند رسوب بر جای گذاشته است. در این رساله به مسأله ی سیاست که علت پیدایش قسمت عمده ی این کتاب بوده پرداخته شده است، در پنجه تنتره (پنچاکیانه) سیاست، به ویژه سیاست عملی در رأس مسائل مطرح شده در این کتاب است. اما در تحریرهای دیگر به ویژه ترجمه ی عربی (ترجمه ی برزویه در دست نیست) سیاست کم رنگ شده است، اما در تحریر نصرالله منشی که موضوع رساله است، سیاست و پرداختن به مسائل آن دوباره اوج می گیرد. نصرالله گاه و بی گاه به مسائل سیاسی گریز می زند و در اکثر مواقع حکایات را سیاسی جلوه می دهد. در ابواب عمده ی این کتاب، هر چند اسامی قهرمانان حکایت بنا به دلایلی از حیوانات انتخاب شده است، اما گویی پادشاهان و وزیرانی هستند که چنین اسامی را بر خود نهاده اند. زیرا تمام رفتار و گفتارشان شبیه انسان هایی است که به این مشاغل مشغولند. نصرالله علاوه بر این مطلب کتاب را به آیات و احادیث و ابیاتی آراسته که بعضاً جنبه ی سیاسی دارند. این مطالب جز در ترجمه نصرالله منشی در دیگر ترجمه ها تقریباً وجود ندارد. اما در پنجه تنتره (پنچاکیانه) کلمات قصاری شبیه به بیت (اشلوک) وجود دارد که از این جهت ترجمه ی نصرالله به آن شباهت بیشتری دارد. هر چند هیچ قرینه ای در دست نیست که نصرالله هنگام ترجمه ی کلیله این کتاب را دیده باشد.

در این رساله سعی شده است مسائل سیاسی که مربوط به پادشاهان … در ابواب کلیله و دمنه ترجمه منشی وجود داشته استخراج و دسته بندی شود سپس به ترجمه های دیگر این کتاب پنجه تنتره (پنچاکیانه) متن عربی ابن مقفع و داستانهای بیدپای مراجعه شده است، تا ثابت شود که نصرالله در پرداختن به این مسائل تحت تأثیر متن عربی بوده است یا اینکه این مسائل، تراوش ذهن او و متأثر از اوضاع سیاسی و اجتماعی زمان اوست.

مقدمه

سر چشمه ی کلیله و دمنه

کلیله و دمنه کتابی است که از زمانهای گذشته چه از لحاظ مسائل ادبی و چه از لحاظ مسائل اجتماعی و فکری در بین ملل مختلف مورد توجه بوده است. دکتر سیروس شمیسا درباره ی «کلیله و دمنه» می نویسد: «کلیله و دمنه در طی تاریخ به سه جهت همواره مورد توجه بوده است: یکی از لحاظ فکری که آن را کتاب کیاست وسیاست می دانستند و از این رو مخصوصاً مورد توجه دولتمردان و اصحاب سیاست بوده است. دو دیگر به لحاظ تاریخ نثر فنی چنان که اکثر نویسندگان این سبک به آن نظر داشته اند و از آن نام برده اند و حتی کسانی چون وصّاف الحضره در صدد معارضه با آن برآمده اند و سه دیگر به لحاظ تلخیص و شرح و باز نویسی چنان که قانعی شاعر آن را در قرن هفتم منظوم کرد. و در قرن دهم شیخ ابوالفضل دکنی باز نویسی دیگری از آن کرد و آن را عیار دانش نام نهاد. » ( شمیسا، 1387: 85 ) در مورد تاریخ ترجمه ی این کتاب از عربی به فارسی توسط نصر الله منشی و دیگر ترجمه هایی که از این کتاب صورت گرفته بهتر است به معرفی اجمالی این کتاب توسط كریم كشاورز رجوع کنیم: «كتاب كلیله و دمنه (كرتكا – دمنكا ) در اصل به زبان سانسكریت بوده و در دوران پادشاهی خسرو انوشیروان ابن مقفع (روزبه پسر دادویه ملقب به ابن مقفع) مشهور از زبان پهلوی به عربی ترجمه شد. رودكی شاعر نامی عصر سامانی آن را به نظم درآورد. ولی تنها چند بیتی از اثر نفیس وی در دست است. كلیله و دمنه معروف به بهرام شاهی در حدود سال 538 هجری توسط ابوالمعالی نصر الله بن محمدبن عبدالحمید از متن عربی یاد شده به فارسی برگردانده شده است. در عصر سلطنت سلطان حسین میرزا بایقرا ملاحسین واعظ كاشفی خواست كلیله و دمنه را به گمان خود نیكوتر كند و زشتش كرد و آن را انوار سهیلی نامید.» ( كشاورز، 1345: 578) ) اما اصل و ریشه این کتاب را باید در هندوستان جستجو کرد. تقریباً تمام محققان به هندی بودن آن اشاره کرده اند. محمد جعفرمحجوب هم در فصل اول کتاب خویش گزارش مبسوطی از اصل و ریشه کتاب کلیله و دمنه ارائه داده و این گونه می نویسد: «کتابی که امروز به نام های گوناگون کلیله و دمنه، انوار سهیلی، عیار دانش، همایون نامه و افسانه های بیدپای در ادب جهان معروف است، ایرانیان از هندوستان آورده، خود بابی چند بدان افزوده و بدین صورت تنظیم و تبویب کرده اند.» ( محجوب، 1336: 9)

فرانسوا دوبلوا نیز در پیشگفتار کتاب خویش کلیله و دمنه را از جمله منابع معتبر تاریخ روابط تمدن ها می نامد. (دوبلوار،1382: 5) اما حکایت چگونگی راه یابی این کتاب ازهندوستان، به ایران و سپس به جهان اسلام را به گونه های مختلفی نقل کرده اند. طریق اول همان است که خود نصر الله منشی در مقدمه کتاب خویش بیان می کند.

انوشیروان پادشاه ایران شنید که در هندوستان کتابی به نام کلیله و دمنه موجود است. بنابراین شاه مشتاق دست یابی به این کتاب شد. و برزویه، مامور آوردن کتاب از هندوستان گردید. برزویه وقتی به هندوستان رسید، هیچ کس را از ماموریت خویش آگاه نساخت، و در محفل درس بزرگان هند حاضر شد. در این میان با یکی طرح دوستی ریخت و هنگامی که به دوستی و شفقت او واثق شد، راز خویش را با او در میان گذارد. دوست هندی برزویه کتابها را برای او فراهم آورد. و او با دقت فراوان مشغول نوشتن گشت و در این حین انوشیروان را نیز از ماجرا واقف گردانید. هنگامی که پادشاه این خبر را دریافت كرد دستور بازگشت سریع برزویه را داد و «بروزیه طبیب بر سبیل تعجیل بازگشت و بحضرت پیوست. »( منشی، 1381: 35 ) برزویه کتاب را در بین علما و اشراف ملک عرضه داشت و همگان متعجب گشتند. پادشاه خزانه را بر او گشود تا هر آن چه از جواهر می خواهد بردارد اما او به یک جامه بسنده كرد. ولی در عوض از پادشاه درخواست كرد تا وزیر دانشمند او یعنی بزرگمهر (بزرجمهر) بابی را به نام او در آغاز کتاب بیاورد تا نام نیک او برای همیشه باقی ماند. ( منشی، همان: 29 ) تحریر دیگری هم از آغاز سفر برزویه به هندوستان و آوردن کتاب کلیله و دمنه وجود دارد «برزوی رئیس پزشکان ایران، در یکی از کتابهای خود می خواند که در کوهستان های هند گیاهان شگفت انگیزی هست که چون با نسبتی معین به هم آمیخته شوند، می توانند مرده را زنده گردانند. برزوی نامه ای به شاه خسروی انوشگ روان می نویسد و از او اجازه می خواهد به هند رود و به جستجوی آن گیاهان بپردازد. شاه می پذیرد، و هدایا و نامه هایی را که در آنها از شاهان متعدد هند می خواهد که برزوی را در اجرای ماموریتش یاری کنند، به او می دهد. برزوی وارد هندوستان می شود وبا استقبال و یاری امرای محلی روبرو می گردد. او سراسر هند را می گردد و همه رستنی های کمیاب را گرد می کند و می آزماید، ولی چون مرده را زنده نمی تواندکرد، ناامید می شود وی سرانجام با دانایان هند رایزنی می کند. ایشان می گویند در کتاب های خود درباره ی رستنی های شگفت انگیز که مرده را زنده می کند خوانده اند؛ اما پس از پژوهش طو لانی، توضیح درست آن را دریافته اند. یعنی که داستان این رستنی ها، داستانی تمثیلی است: کوهها، مردان خردمند اند؛ رستنیها کتابهای ایشان؛ و مرگ، نادانی است. به یاری کتابهای دانشی، مرده ( نادان ) می تواند به زندگی ( دانایی و آگاهی ) باز گردد. برزوی از دریافت این نکته شادمانیها می کند و بر آن می شود تا کتابهای دانشی هند را گرد آورد و به فارسی ترجمه کند. او سر انجام به ایران باز می گردد . شاه نیز بسیار خشنود است. بزرگمهر را دستور می دهد تا کتابهایی را که برزوی ترجمه کرده در خزانه ی پادشاهی نگاه دارد. یکی از این کتابها کلیله و دمنه است که فصل اول آن به زندگی برزوی اختصاص می یابد. » ( دوبلوا فرانسوا ، 1382: 100 )

اما کتاب « شاهنامه » این روایت را با عنوان « اندر آوردن برزوی کلیله و منه را از هندستان» چنین نقل

مقالات و پایان نامه ارشد

می کند:

به پیری رسیده سخن جوی بود پزشکی سراینده برزوی بود

به هر بهره ای در جهان شهره ای ز هر دانشی داشتی بهره ای

بیامد بر نامور شهریار چنان بد که روزی به هنگام بار

پژوهنده ی دانش و یاد گیر چنین گفت کای شاه دانش پذیر

همی بنگریدم به روشن روان من امروز در دفتر هندوان

گیاهی است رخشنده چو رومی پرند نوشته چنین بد که در کوه هند

نیامیزد و دانش آرد به جای که آن را چو گرد آورد رهنمای

سخنگو گردد هم اند زمان چو بر مرده بپراکنی بی گمان

بپیمایم این راه دشوار خوار کنون من به دستوری شهریار

مگر کاین شگفتی به جای آورم بسی دانش رهنمای آورم

(شاهنامه، 1385: 590)

انوشیروان پذیرفت و برزوی برای یافتن گیاه راهی هندوستان شد. اما تلاش او برای یافتن گیاه بی نتیجه ماند. برزوی از دانایان هند پرسید،که آیا دانایی از شما بالاتر هم در هند هست. دانایان درباره پیری کهن سال سخن گفتند.

که دانید که داناتر از خویشن کجا سربرفرازد از انجمن

به پاسخ شدند انجمن هم سخن که دانند ای هست ایدر کهن

به سال و خرد او زما بهتر است به دانش زهرمهتری بهتر است

(فردوسی، همان: 591)

برزوی پیر کهن سال را پیدا کرد و از او درباره گیاه شفا بخش پرسد و پیر دانا این راز را بر برزوی گشود.

گیاه چون سخندان و دانش چو کوه که باشـد همه سـاله دور از گــروه

تن مرده چـون مـرد بی دانـش است که نادان به هر جای بی دانش است

بـه دانش بـود بـی گـمان زنـده مـرد خنـک رنـج بــردار پـایـنده مـــرد

یکـی دفتری هســت در گنــج شـاه که خــواند کلیـله و را نیـک خواه

چـــو مـــردم زنـادانـی آمـد ســتوه گیاچون کلیله است ودانش چوکوه

کـه باشـد به دانـش نمـاینـــــده راه بیـا بـی چـو جـویی تـودرگنج شاه

( همان،591 )

برزوی به نزد شاه رفت و از او کتاب کلیله و دمنه را درخواست کرد. ابتدا شاه ممانعت کرد ولی بعد به علت ارادتی که به شاه ایران داشت کتاب کلیله را در اختیار برزوی گذارد، اما به یک شرط و آن اینکه از کتاب رونوشتی بر ندارد. برزویه طبیب کتاب را با اشتیاق خواند و داستان های آن را به خاطر سپارد و مخفیانه هر آنچه را که از بر داشت می نگارد.

سرانجام نیز با ارمغانی به نام کلیله و دمنه به ایران باز گشت. وقتی که کتاب را بر شاه عرضه کردانوشیروان گفت.

بدو گفت شاه ای پسندیده مرد کلیله روان مرا زنده کرد

و در خزانه را بر روی او گشود اما برزویه به جامه ای بسنده کرد، ولی در عوض از شاه درخواست کرد که فصلی به نام او به کتاب اضافه شود تا نام او برای همیشه جاودانه بماند.

یکی آرزو خواهم از شهریار که ماند زمن در جهان یادگار

که بنویسد این نام بوزرجمهر گشاید بر این رنج برزوی مهر

در پایان فردوسی به ترجمه عربی و همچنین ترجمه ی منظوم رودکی هم اشاره کرده است.منبع دیگری که به چگونگی راه یابی کتاب « کلیله و دمنه » به ایران و فرهنگ فارسی پرداخته، کتاب « مثنوی معنوی » اثر جلال الدین بلخی است. با این تفاوت که مثنوی آن گیاه یا درخت حیات زا را علم می داند، البته علمی حقیقی که سرچشمه ی رسیدن انسان به واحد یکتا می باشد. و از کتابی به نام «کلیله و دمنه» سخنی به میان نمی آید.

گفت دانایی برای دوستان که درختی هست در هندوستان

هرکسی ازمیوه اوخوردوبرد نه شود او پیر نه هرگز بمرد

پادشاهی این شنید از صادقی بر درخت و میوه اش شد عاشقی

قاصدی دانا ز دیوان ادب سوی هندوستان روان کرد از طلب

سالها می گشت آن قاصد از او گرد هندوستان برای جست و جو

شهر شهر از بهر این مطلوب گشت نه جزیره ماند و نه کوه ونه دشت

هر که را پرسید کردش ریشخند کاین که جوید جز مگر مجنون بند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:05:00 ب.ظ ]




30

2-3-5- تسلیحات و تجهیزات……………………………………………………………………………………. 31

2-3-6- منابع مالی(بودجه)……………………………………………………………………………………… 32

2-3-7- امنیه………………………………………………………………………………………………………. 33

2-3-8- نظمیه (شهربانی)……………………………………………………………………………………….. 34

2-4- تقویت و توسعه ارتش……………………………………………………………………………………… 35

2-4-1- سازمان ستاد و لشکرها………………………………………………………………………………… 36

2-4-2-نفرات و بودجه…………………………………………………………………………………………… 38

2-4-3- آموزش و تسلیحات…………………………………………………………………………………….. 39

2-4-4- نیروی هوایی……………………………………………………………………………………………. 40

2-4-5- نیروی دریایی……………………………………………………………………………………………. 41

2-4-6- امنیه………………………………………………………………………………………………………. 43

2-4-7- نظمیه…………………………………………………………………………………………………….. 43

فصل سوم- نظامیان، فترت و احیای دولت مطلقه 1330-1320

3-1-تهاجم روس و انگلیس………………………………………………………………………………………. 46

3-1-1- فروپاشی ارتش………………………………………………………………………………………….. 48

3-1-2- اشغال پایتخت وکناره گیری رضاشاه………………………………………………………………… 50

3-2-بازسازی ارتش……………………………………………………………………………………………… 52

3-2-1- سازمان لشکرها، ستاد و آموزش……………………………………………………………………… 53

پایان نامه و مقاله

3-2-2- ژاندارمری………………………………………………………………………………………………. 54

3-2-3- نیروی دریایی و نیروی هوایی………………………………………………………………………… 55

3-2-4- مستشاران آمریکایی در ایران………………………………………………………………………… 56

3-3- بحران آذربایجان و کردستان……………………………………………………………………………… 58

4-3- رزم آرا در صحنه سیاست……………………………………………………………………………….. 59

فصل چهارم- سازمانهای نظامی در دوره نخست وزیری دکتر مصدق

4-1-نخست وزیری مصدق………………………………………………………………………………………. 62

4-2- حزب کبود، نهضت ملی، گروه رزم آرا………………………………………………………………… 64

4-3- سازمان افسران حزب توده……………………………………………………………………………….. 65

4-3-1- ساختار و تشکیلات سازمان افسران حزب توده…………………………………………………….. 80

4-3-2- اساسنامه(آیین نامه) سازمان افسران حزب توده……………………………………………………. 85

4-4- کانون افسران بازنشسته…………………………………………………………………………………… 89

4-5- سازمان افسران ناسیونالیست……………………………………………………………………………… 91

فصل پنجم- دکتر مصدق و ارتش

5-1-دکترمصدق و تسلط بر ارتش……………………………………………………………………………… 96

5-2- واقعه 30 تیرماه 1331…………………………………………………………………………………. 101

5-3- تصفیه ارتش………………………………………………………………………………………………. 106

5-4- واقعه 9 اسفند 1331……………………………………………………………………………………. 112

5-5-توطئه، ربودن و قتل سرتیپ افشار طوس……………………………………………………………… 129

فصل ششم- ارتش و فروپاشی دولت ملی دکتر مصدق

6-1-ارتش و کودتا……………………………………………………………………………………………… 141

6-2- ارتش و کودتای نظامی 25 مرداد 1332…………………………………………………………….. 151

6-3- ارتش و کودتای نظامی 28 مرداد 1332…………………………………………………………….. 160

6-4- نقش و عملکرد افسران حزب توده در کودتای 28 مرداد 1332…………………………………. 165

6-5- نقش و عملکرد طرفداران سلطنت در کودتای 28 مرداد 1332………………………………….. 170

6-5-1- سران کودتا…………………………………………………………………………………………… 171

6-5-1-1- سرلشکر فضل الله زاهدی………………………………………………………………………… 171

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:05:00 ب.ظ ]




ج. گرایش خان الوس جوجی به ممالیك مصر 38

    1. فرار و پناهندگی شمس الدین سلار بغدادی 41

    1. پناهنده شدن كرمون أغا 45

    1. وافدیة شیراز 49

    1. وافدیة بغداد 52

    1. وافدیة تاتار(سال 662 ﻫ / 1264 م) 53

    1. فرار و پناهندگی جلال الدین پسر دواتدار كوچك 53

بخش دوم: بررسی نقش پناهندگان و فراریان از زمان سلطنت آباقاخان تا پایان سلطنت بایدو57

فصل اول : حركت وافدیه در زمان سلطنت آباقاخان و ملك الظاهر بیبرس 58

    1. فرار و پناهندگی خاندان ابن تیمیه ( 667 ﻫ / 1269 م ) 59
    1. فرار و پناه خواهی امیر شمس الدین بهادر 60
    1. وافدیة روم (آسیای صغیر) 62

الف. فراریان روم در سال 674 ﻫ و تحریك سلطان بیبرس

برای حمله به این منطقه 62

ب. نقش معین الدین پروانه در تحریك سلطان ممالیك 63

ج. نقش اعراب خفاجه در نبرد ابلستان 66

    1. نتیجة نبرد ابلستان ؛ شكل گیری دو موج از وافدیه 68

الف. وافدیه به پیش قراولی بیجر بهادر 68

ب. فرار فخر الدین ابراهیم ( شیخ عراقی ) به قلمروی بیبرس 68

    1. فرار و پناهندگی خدیر المهرانی 69

فصل دوم. تحلیلی بر آمد و شد و تأثیرات گروه های وافدیه در دورة سلطنت ملك ظاهر بیبرس70

الف. شمار و تأثیرات وافدیه در امور نظامی ممالیك 71

ب. تأثیرات وافدیة دانشمند، فرهیخته و هنرمند بر امور دیوانسالاری و هنری مصر 73

فصل سوم : فراریان و پناهندگان در زمان سلطنت آباقاخان و سیف الدین قلاوون 75

    1. فرار و پناهندگی شحنة مغول به مصر(سال 680 ﻫ / 1281 م) 75
    1. پناهخواهان سیاسی به پیش قراولی عزالدین آیبك شامی77

الف : نقش نائب دمشق در یورش ایلخانان به شام 78

    1. به تخت نشستن سلطان احمد تكودار 80

الف : وافدیه به همراهی فردی به نام شیخ علی از طایفة اویراتیه 81

ب : وافدیة مغول ( 682 ﻫ / 1283 م ) 81

    1. به پادشاهی رسیدن ارغون خان بن آباقا 82

    1. بررسی تأثیرات گروه های فراری و پناهنده در دوران

آباقاخان و احمد تكودار – سیف الدین قلاوون الفی 83

    1. به سلطنت رسیدن گیخاتوخان بن آباقا 84

    1. به سلطنت رسیدن بایدو بن طراغای بن هلاكوخان 85

بخش سوم :بررسی نقش وافدیه، فراریان و پناهندگان در زمان جلوس غازان خان86

فصل اول : وافدیه و مستأمنین زمان سلطنت غازان خان 87

    1. وافدیة اویراتیه ( 695 ﻫ / 1296 م ) 88

الف. چگونگی فرار اویرات ها به قلمروی ممالیك 89

پایان نامه و مقاله

ب. تعداد و شمار وافدیة اویرات 90

ج. علل فرار اویرات ها 91

    1. سیاسی 91

1-1 بررسی جدال های درون خانوادگی

مغولان و تأثیر آن در فرار اویراتیه 91

1-2 مقابلة غازان خان با تحركات منفی

اویراتیه در منطقة دیار بكر 92

2. مذهبی 93

د. محل استقرار وافدیة اویرات 94

ﻫ. نفوذ اویرات ها در دولت مملوكان مصر 95

    1. پناهندگی سولامش امیر الامرای روم و برادرش قطقطو به ممالیك مصر 97

فصل دوم : فرار امرای شام به نزد غازان خان 100

    1. فراریان به ریاست سیف الدین قبچاق منصوری 100

الف. نقش اویراتیه در شكست ممالیك در نبرد مجمع المروج 101

ب. نقش امرای شام در نبرد مجمع المروج (وادی الخزاندار) 102

ج. علت فرار امراء مصر و شام 103

د. بازگشت قبچاق از اطاعت غازان خان و اطاعت از مصریان104

    1. تحلیل و بررسی امواج گروه های فراری در زمان گیخاتوخان و غازان خان 106

بخش چهارم :بررسی نقش فراریان و پناهندگان در زمان اولجایتو و ابوسعید 108

فصل اول : فراریان مغول در زمان سلطنت الجایتو و ملك الناصر 109

    1. پناهندگی امیر آخوران غازان خان 109
    1. فرار امیر بدرالدین جنگی بن البابا حاكم شهر آمد 110

فصل دوم : فراریان شام در زمان سلطنت اولجایتو 111

    1. پناهندگی امرای شام ( 712 ﻫ / 1313 م ) 111

الف. چگونگی استقبال سلطان الجایتو از فراریان شام 112

ب. علت گریختن امراء شام به نزد ایلخانان 113

ج. نقش فراریان در حملة الجایتو به قلعة رحبه الشام 115

    1. پناهندگی اعراب آل فضل ( بنی فضل ) به سلطان الجایتو 117

الف. پناهنده شدن سلیمان پسر امیر حسام الدین مهنا 117

ب. پناهندگی امیر حسام الدین مهنا 118

    1. پناهنده شدن پسر رئیس مكه نزد الجایتو 119

فصل سوم : فراریان و پناهندگان زمان سلطنت ابوسعید 121

    1. وافدیه به سال 717 ﻫ 121
    1. شورش تیمورتاش و پناهندگی او به ممالیك 121

الف : علت عصیان و سركشی تیمورتاش 123

ب : پناهندگی تیمورتاش و انعقاد قرارداد صلح میان ایلخانان و ممالیك 124

    1. ورود امرای شام به نزد ابوسعید 124

    1. نگاهی كلی به گروه های فراری و پناهخواه از آغاز به

سلطنت رسیدن الجایتو تا پایان كار ابوسعید بهادرخان 126

نتیجه گیری 128

پیوست ها

شمارة یك / 1 . جدول و فهرست امواج وافدیه و مستأمنین ایلخانان 133

شمارة دو / 2 . جدول و فهرست فراریان ممالیك مصر و وابستگان آنها به ایلخانان مغول 135

كتابنامه 136

ABSTRACT 143

چكیده

یكی از تحولات برجسته در نیمة سدة هفتم هجری / سیزدهم میلادی، برپایی حكومت ایلخانان مغول در چارچوب مرزهای سیاسی ایران است. از ویژگی های قابل توجه این حكومت، چالش های مرزی و اختلافات سیاسی- نظامی آنان با همسایة غربی خود، ممالیك مصر بود. در این میان، نقش گروه های فراری و پناهنده در بروز و تشدید خصومت میان ایلخانان و ممالیك از اهمّیت خاصی برخوردار است.

این رساله برآن است تا با بهره گیری از روش تحقیق تاریخی به بررسی توصیفی و تحلیلی نقش پناهندگان و فراریان در بروز و تداوم روابط خصمانه میان ایلخانان و ممالیك، به تبیین امواج افراد و گروه های فراری، علل تحركات و تأثیرات ناشی از فعالیت های آنان بپردازد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:04:00 ب.ظ ]




ها…………………………………………………………………….. 44

1-9-2- اعراب………………………………………………………………………………………… 44

2-9-2- ایرانیان……………………………………………………………………………………….. 45

3-9-2- یمنی ها………………………………………………………………………………………. 45

4-9-2- رومیان……………………………………………………………………………………….. 46

10-2- جایگاه كعبه نزد ادیان مختلف……………………………………………………………. 47

1-10-2- یهود………………………………………………………………………………………… 47

2-10-2- نصارا……………………………………………………………………………………….. 47

3-10-2- هندو………………………………………………………………………………………… 48

4-10-2- صابئین……………………………………………………………………………………… 48

5-10-2- چرا كعبه را كعبه نامیدند………………………………………………………………… 49

6-10-2- نام های كعبه در قرآن…………………………………………………………………… 50

7-10-2- چرا مكه را بكه نامیدند………………………………………………………………….. 52

8-10-2- علت نام گذاری مكه به ام القری……………………………………………………… 53

9-10- ویژگی های كعبه در قرآن…………………………………………………………………. 54

10-2- قسمتهای مقدس كعبه………………………………………………………………………. 58

1-10-2- ملتزم………………………………………………………………………………………… 58

2-10-2- مستجار…………………………………………………………………………………….. 58

3-10-2- شاذروان……………………………………………………………………………………. 58

40-10-2- حطیم……………………………………………………………………………………… 59

5-10-2- حجر اسماعیل…………………………………………………………………………….. 59

6-10-2- ناودان رحمت…………………………………………………………………………….. 59

7-10-2- مقام ابراهیم………………………………………………………………………………… 60

8-10-2- پرده كعبه…………………………………………………………………………………… 60

9-10-2- اركان كعبه…………………………………………………………………………………. 61

10-10-2- ركن حجرالاسود……………………………………………………………………….. 61

فصل سوم: مكه در دوران اسلامی

1-3- مكه از ظهور اسلام تا هجرت……………………………………………………………… 64

2-3- تاریخ پیامبر اسلام (ص) (ولایت، بعثت، دعوت)……………………………………… 66

1-2-3- كودكی و نوجوانی…………………………………………………………………………. 66

2-2-3- كلید شخصیت محمد(ص) در نوجوانی و جوانی…………………………………… 66

3-2-3- جوانی………………………………………………………………………………………… 67

4-2-3- ازدواج……………………………………………………………………………………….. 67

5-2-3- آغاز رسالت…………………………………………………………………………………. 68

6-2-3- دعوت خصوص- پنهانی و تبلیغ عملی………………………………………………. 68

7-2-3- انذار خویشاوندان و دعوت آشكار…………………………………………………….. 69

8-2-3- دعوت عمومی و آغاز صف بندی موحدان و مشركان در مكه…………………… 69

9-2-3- علل مخالفت با اسلام…………………………………………………………………….. 70

10-2-3- اقدامات مشركان…………………………………………………………………………. 70

11-2-3- شگردهای مسالمت آمیز………………………………………………………………… 71

12-2-3- نیرنگ های مردم فریب و مجمع تهمت هماهنگ………………………………… 71

13-2-3- اقدامات علیه بنیان فكری نهضت…………………………………………………….. 71

14-2-3- اقدامات علیه حامیان نهضت…………………………………………………………… 72

15-2-3- انزوای سیاسی و محاصره اقتصادی …………………………………………………. 73

16-2-3- توفیق دعوت در مكه و زمینه های هجرت به مدینه………………………………. 74

پایان نامه و مقاله

17-2-3- آخرین توطئه و هجرت پیامبر(ص) به مدینه………………………………………. 74

3-3- هجرت و نقش دینی، اجتماعی و سیاسی آن……………………………………………. 75

1-3-3- تاسیس ملت و گسترش اسلام………………………………………………………….. 76

2-3-3- وحدت جامعه در سایه پیوند معنوی افراد……………………………………………. 77

3-3-3- همزیستی مسالمت آمیز در قالب نخستین قانون اساسی………………………….. 78

4-3- ماهیت جنگ های پیامبر (ص)…………………………………………………………….. 78

1-4-3- تدابیر جنگی………………………………………………………………………………… 79

2-4-3- جریان نفاق و منافقان…………………………………………………………………….. 80

3-4-3- صلح حدیبیه………………………………………………………………………………… 82

4-4-3- بركات صلح حدیبیه………………………………………………………………………. 89

5-4-3- اعلام جهانی رسالت………………………………………………………………………. 89

5-3- ایمان به راه راستین (مباهله)………………………………………………………………… 90

1-5-3- فتح مكه پایان قدرت سیاسی مشركان در حجاز……………………………………. 90

2-5-3- چاره جویی قریش………………………………………………………………………… 93

3-5-3- دستور بسیج………………………………………………………………………………… 94

4-5-3- به دام افتادن جاسوس…………………………………………………………………….. 96

5-5-3- حركت به سوی مكه………………………………………………………………………. 97

6-5-3- تاكتیك جالب ارتش اسلام………………………………………………………………. 100

7-5-3- عباس ابوسفیان را از میان اردوگاه مسلمانان می برد……………………………….. 101

8-5-3- ابوسفیان در حضور پیامبر………………………………………………………………… 101

9-5-3- مكه بدون خونریزی تسلیم می شود…………………………………………………… 102

10-5-3- ابوسفیان رهسپار مكه می گردد……………………………………………………….. 104

11-5-3-نیروهای نظامیاسلام وارد شهر می شوند………………………………………….. 105

12-5-3- شكستن بتها شستشوی كعبه…………………………………………………………… 106

13-5-3- ورود سپاه اسلام به مكه و پرچمداری علی (ع)…………………………………… 107

14-5-3- بت شكنی علی (ع) در فتح مكه……………………………………………………… 108

15-5-3- پیامبر عفو عمومی اعلام می كند………………………………………………………. 109

16-5-3- بلال اذان می گوید………………………………………………………………………. 109

17-5-3- پیامبر با خویشاوندان خود سخن می گوید…………………………………………. 110

18-5-3- سخنان تاریخی پیامبر در مسجدالحرام………………………………………………. 111

19-5-3- جنایتگران دستگیر می شوند…………………………………………………………… 113

20-5-3- زنان مكه با پیامبر بیعت می كنند……………………………………………………… 113

21-5-3- بتخانه های مكه و حوالی آن ویران می شود……………………………………….. 114

 

فصل چهارم:نقش فتح مكه در توسعه اسلام

1-4- موانع و مخالفین گسترش اسلام……………………………………………………………. 118

2-4- عوامل گسترش اسلام………………………………………………………………………… 118

3-4- فتح مكه، همان فتح مبین و فتح قریب…………………………………………………… 120

1-3-4- كسانی كه بعد از فتح مكه به اسلام روی آوردند……………………………………. 121

2-3-4- تاثیرات فتح مكه در توسعه و تثبیت اسلام…………………………………………… 123

4-4- نقش یهودیان و دیگر ادیان و نگاه قبائل و موضع گیری آنها در قبال فتح مكه….. 128

1-4-4- تحركات هوازن در مقابل اسلام و لشكركشی پیامبر(ص) به حنین……………… 128

2-4-4- غنایم جنگ و كشتگان……………………………………………………………………. 130

3-4-4- فتح آخرین سنگر مشركان(طائف)…………………………………………………….. 130

4-4-4- تسلیم شدن مالك بن عوف……………………………………………………………… 132

5-4-4- تقسیم غنایم…………………………………………………………………………………. 132

6-4-4- لشكركشی به شام(غزوه تبوك)…………………………………………………………. 133

7-4-4- گسترش اسلام در جزیره العرب در سال نهم و دهم………………………………. 135

8-4-4- آخرین سرایا………………………………………………………………………………… 137

9-4-4- وسعت و موقعیت جغرافیایی اسلام پس از فتح مكه تا رحلت پیامبر (ص)….. 139

5-4- نتیجه گیری……………………………………………………………………………………… 140

منابع …………………………………………………………………………………………………….. 143

چکیده:

پس از هجرت پیامبر اکرم(ص) از مکه به مدینه ندای اسلام در محدوده شبه جزیره عربستان، گستره قابل ملاحظه ای پیدا کرد و با پیروزی های تاریخی مسلمین بر کفار و مشرکین، حوزه اثر اسلام در محدوده ی این شبه جزیره بیشتر نیز می شد و لازم بود تا پیامبر اکرم (ص) با حضور در مکه یک بار دیگر حضور اسلام را به نمایش بگذارد. لذا در سال ششم هجرت به قصد انجام عُمره مفرده عازم مکه شد که با ممانعت قریش مواجه و در نهایت با انعقاد قرارداد صلحی به نام صلح حُدیبیه، زمینه را برای فتوحات بعدی از جمله فتح مقتدرانه مکه فراهم نمود.

آن چه قابل تأمل است این است که چه عواملی در فتح مکه تاثیر گذار بوده و فتح مکه چه تأثیری در جزیره العرب داشته است؟ بدون شک پیروزی ها و موفقیت های مستمر سپاه اسلام به خصوص در سالهای اخیر مانند صلح حُدیبیه، فتح خیبر و رخدادهای پس از آن و هم چنین پیشجبینی های قرآن و امدادهای غیبی الهی، نقش پیامبر و شخصیت معنوی وی، دارا بودن قوای نظامی مؤثر و پا در رکاب و ایمان و توکل مسلمانان را می توان از عوامل اصلی فتح مکه دانست.

فتح مقتدرانه مکه توسط لشکریان اسلام موجب گردید که این مقطع حساس در تاریخ اسلام به عنوان نقطه عطفی به حساب آید و همواره از آن به عنوان سرمنشاء و خاستگاه بسیاری از فتوحات آتی اسلام یاد گردد. از نظر قرآن، اتمام نعمت بر پیامبر(ص) با این فتح آغاز شده که خود زمینه ساز دست یابی پیامبر(ص) به همه مقاصد بعثت و اهداف پیامبری بوده است. پیامبر اسلام (ص) با فتح بدون خونریزی مکه اثبات کرد که اسلام، نه تنها دین خشونت و اجبار نیست بلکه دین رافت و مهربانی است و با عفو عمومی و بخشش همگانی نمونه ای از اخلاق حسنه اسلامی را به نمایش گذاشت. این فتح علاوه بر فتوحات معنوی و اخلاقی، فتوحات فراوان دیگری نیز در پی داشت تا آن جا که جغرافیای اسلامی را که مختص مدینه بود به شکل قابل ملاحظه ای توسعه داد. پیامبر (ص) توانست با این پیروزی بر مکه و حکومت قریش تسلط یابد و اسلام را در آن جا به تثبیت برساند و به دنبال آن و از برکت این فتح، سرزمین های اطرف مکه که در تسلط قبیله هوازن بود مانند سرزمینهای بنی سعد، بنی خشم و بنی هلال را تحت سیطره حکومت اسلامی درآورد.

بنابر آنچه گفته شد، فتح مکه به رهبری مدبرانه پیامبر اکرم(ص) و قدرت بلامنازع لشکر مقتدر اسلام و ایمان و توکل بر خدا و استفاده از تاکتیک غافلگیری مشرکان صورت گرفت که همان منشاء پیشرفت های بعدی و تمدن اسلامی در شبه جزیره عربستان و حتی در سایر ممالک گردید.

مقدّمه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:04:00 ب.ظ ]