کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


 



بتالاکتامازهای تیپCTX-M :

این آنزیم ها به زیر گروه 2be در طبقه بندی بوش تعلق دارند.از سال 1995 به بعد میزان انتشار آن ها در میان باکتری ها و اغلب قسمت های دنیا به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است، به طوری که شایع ترین گروه ESBL ها می باشند و شامل 90 آنزیم هستند.

تحقیق - متن کامل - پایان نامه

 

2-18-5. بتالاکتامازهای تیپ NDM(متالوبتالاکتاماز):

blaNDM یک متالوبتالاکتاماز کلاس B آمبلر و 3 بوش می باشد، این آنزیم وابسته به روی است و به همین دلیل به عنوان متالوبتالاکتاماز نامیده می شود، که باعث هیدرولیز تمام آنتی بیوتیک های بتالاکتامی به جز آزترونام می شود و به طور گسترده ای به آنتی بیوتیک ها مقاوم می باشد و تنها به کلی ستین و به میزان کمتر به تایگلسین حساس می باشد.

blaNDM برای اولین بار در سال 2008 از بیمار سوئدی هندی تبار از کلبسیلا پنومونیه جداسازی شد، بعد از آن در ایزوله های موجود در هند، انگلستان، ژاپن، پاکستان، کانادا، ایالات متحده گزارش داده شد. در ماه آگوست 2010 اولین مرگ ناشی از بیان ژن blaNDM در یک مرد بلژیکی رخ داد. او در یک تصادف اتومبیل در طول سفر به پاکستان و به دنبال آن آسیب عمیق به پای او، در یک بیمارستان در پاکستان بستری شده و سپس به بلژیک بازگردانیده شد و در حالی که با کلی ستین درمان صورت گرفته بود اما بیمار به علت عفونت زیاد در گذشت. بر اساس ویژگی عملکردی دارای خاصیت هیدرولیز ایمی پنم، حساسیت بهEDTA، عدم مهار توسط مهارکنندگان بتالاکتامازهای سرینی می باشند.

پخش و گسترش آنزیم های blaNDM در میان گونه های مختلف باکتریایی ناشی از قرار گیری ژن های blaNDM بر روی پلاسمید های میزبانی انتقال پذیر و ارتباط شان با ترانس پوزون ها و عناصر IS می باشد.

تشخیص ژن blaNDM به تعیین فنوتیپی فعالیت آنزیم بستگی دارد. امروزه تست های اصلاح شده ی Hodge-Test که به تازگی توسعه یافته است برای تشخیص معمول این آنزیم در آزمایشگاه کاربرد دارد( یان و همکاران، 2011 ).

 

2-18-6.بتالاکتامازهای تیپ VIM(متالوبتالاکتاماز):

blaVIM یک متالوبتالاکتاماز کلاس B آمبلر و 3 بوش می باشد،این آنزیم به کاتیون های دو ظرفیتی مانند فلز روی به عنوان کوفاکتور برای فعالیت آنزیمی خود نیاز دارند. ژن های کدکننده این آنزیم ها بر روی عناصر متحرک(پلاسمید)قرار دارند که به راحتی می توانند به سایر باکتری ها متصل شوند. اولین سویه ی حاوی ژن blaVIM نیز در ایتالیا در سال 1997 مشاهده شد.

متالوبتالاکتامازها توسط کلاوولانیک اسید و سولباکتام و تازوباکتام که بازدارنده بتالاکتامازها هستند، مهار نمی شوند.بازدارنده های متالوبتالاکتامازها در محیط آزمایشگاه، شامل دی آمین تترا استیک اسید، سدیم مرکاپتواستیک اسید، 2مرکاپتوپروپیونیک اسید و دی پیکولینیک اسید هستند.

 

2-19. فاکتور هایی که بر بیان بتالاکتامازها اثر می گذارند:

یکی از این فاکتورها جذب بتالاکتام ها است که باعث کاهش بیان پورین های غشای خارجی می شود. در کلبسیلا پنومونیه کاهش بیان پورین های غشای خارجی اغلب همراه با تولید ESBLها است که ممکن است به ESBLها اجازه دهد که مقاومت به سفی پیم را بیان کنند، یا مثلا در تعدادی از ارگانیسم ها مخصوصا سودوموناس آئروژینوزا یک سیستم فعال Efflux می تواند انباشتگی آنتی بیوتیکی درون سلولی خود را کاهش دهد در برابر آنزیم ها اجازه دهد که ظرفیت هیدرولیتکی محدودی داشته باشند تا بتوانند دارو را قبل از اینکه به هدف خود برسد غیر فعال کنند( ژورگ ، 2005 ).

 

2-20.درمان عفونت های ایجاد شده توسط سویه های مولد ESBL:

طی تحقیقات انجام شده،گزارش شده که آنتی بیوتیک های مخصوصی که به صورت ترکیبی با هم تجویز می گردند در درمان موثر می باشند. به عنوان مثل به منظور درمان عفونت هایی که مسبب آن گونه های اشریشیاکلی و کلبسیلای مولد  ESBLمی باشند ایمی پنم و مروپنم بیش ترین کاربرد را دارند و سفی پیم و پیپراسیلین-تازوباکتام کمتر موفقیت آمیز می باشند و سفتریاکسون، سفتازیدیم و سفوتاکسیم نیز دیگر کاربرد ندارند با این که در آزمایشگاه هنوز باکتری ها به آن ها حساس می باشند.

در آزمایشگاه ارگانیسم های مولد ESBLهای تیپ TEMو SHV سفی پیم و پیپراسیلین-تازوباکتام حساس هستند اما با تلقیح هر دو دارو میزان حساسیت بدان ها کاهش می یابد.ارگانیسم های مولد ESBLهای تیپ CTX-Mو OXA در آزمایشگاه با وجود مصرف مقدار استانداردی از تلقیح به سفی پیم مقاوم اند.

از طرفی هم مقاومت به آنتی بیوتیک های غیر بتالاکتامی در سویه هایی که مولد آن آنزیم های بتالاکتامازی هستند نیز شایع می باشد پس باید تست حساسیت مستقیم برای درمان صورت بگیرد. مقاومت نسبت به فلوروکینولون ها و آمینوگلیکوزیدها نیز بالا می باشد( جکوبی و همکاران، 1997 ).

مطالعات اندکی پیرامون یافتن طرح درمانی مناسب برای عفونت های ایجاد شده توسط سویه های سودوموناس آئروژینوزا مولد ESBL انجام شده است که نتایج آن ها تجویز ترکیبی بتالاکتام ها همراه کینولون ها یا آمینوگلیکوزید ها می باشد.

گزارشاتی هم حاکی از آن است که استفاده از سفامایسین در نتیجه ی فقدان پورین با شکست روبرو شده است. بعضی از بیماران به درمان با آمینوگلیکوزیدها یا کینولون ها جواب می دهند، اما در مقایسه ای که اخیرا صورت گرفته است در کلبسیلا پنومونیه های مولد ESBL که مسبب باکتریمی می شوند ایمی پنم نسبت به سیپروفلوکساسین بهتر اثر می گذارد.

ارگانیسم هایی هم که فقط مولد ESBL هستند در آزمایشگاه به سفامایسین ها و کارباپنم ها حساس هستند و در صورت تلقیح به این ها اثرات کمی را نشان می دهند. ارگانیسم های مولد متالوبتالاکتاماز تیپNDM  به کلی ستین و به میزان کمتر به تایگلیسین حساس هستند.

 

 

Yan et al.

Jacoby et al.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-03-05] [ 01:43:00 ق.ظ ]




مثال هایی از مکانیسم های مقاومت به بتالاکتام ها:

2-22-1.مکانیسم مقاومت به کارباپنم ها:

از مهم ترین آنزیم های هیدرولیز کننده ی کارباپنم ها می توان به انواع زیادی از بتالاکتامازها اشاره کرد که متالوبتالاکتامازها جزء مهم ترین هیدرولیز کننده های کارباپنم ها هستند که همه دارو های بتالاکتام را به جزء آزترونام هیدرولیز می نمایند و به مهار کنندگان بتالاکتاماز در دسترس مقاوم هستند و به عنوان یک کو فاکتور به روی نیازمند هستند. نگرانی اخیر ، وقوع و انتشار متالوبتالاکتامازهای وابسته به پلاسمید قابل انتقال می باشد.

این آنزیم ها ابتدا در سال 1990 گزارش شدند، از دست دادن پورین های اختصاصی کارباپنم ها oprD در غشاء خارجی همراه با بیان بسیار زیادAmpC مقاومت نسبت به ایمی پنم و مروپنم را سبب می شود.

به جزء بتالاکتامازها سه نوع مکانیسم مقاومت دیگر به کارباپنم ها را هم می توان نام برد که شامل:  هدف تغییر یافته، هیدرولیز دارو و کاهش تجمع دارو به دلیل

Active efflux and/or Dimimished penetration از عرض غشا ی خارجی باکتری های گرم منفی می باشند.

کارباپنم ها القا کنندگان قوی آنزیم های گروه 1 Bush و متالوبتالاکتامازهای کروموزمی StenotropHomonas maltopHilia وAeromonas hydropHila هستند.استفاده توام کارباپنم ها و آنتی بیوتیک های بتالاکتام دیگر، به دلیل این خصوصیت، باید جلوگیری نمود زیرا پدیده ی انتاگونیسم اتفاق می افتد ( پویرل و نوردمن ، 2006 ).

2-22-2.مکانیسم مقاومت به پنی سیلین ها:

هیدرولیز آنزیماتیک حلقه ی بتالاکتام توسط آنزیم بتالاکتاماز اولین مکانیسم مقاومت به پنی سیلین ها  می باشد.تولید بتالاکتامازها در گرم مثبت ها وابسته به  پلاسمید و قابل القا می باشد.در باسیل های گرم منفی بتالاکتامازها در فضای پری پلاسمی ما بین غشاء سلولی داخلی و خارجی واقع شده اند، مولکول های        پنی سیلین که از غشاء خارجی عبور می کنند می توانند قبل از رسیدن به محل عمل خود با بتالاکتاماز در تماس قرار گیرند. اگرچه، به نظر می رسد همه باکتری های گرم منفی حاوی آنزیم بتالاکتاماز باشند ولی به طور قابل توجهی تیپ و مقدار این آنزیم ها در باکتری ها با هم تفاوت دارند.

در باسیل های گرم مثبت ارگانیسم ها زمانی که در معرض پنی سیلین ها قرار گرفتند مقدار بسیار زیادی از آنزیم را به محیط اطراف خود می ریزند تا همه دارویی که در دسترس است را تخریب نمایند.

تولید بتالاکتامازها در گرم مثبت ها وابسته به پلاسمید و قابل القا می باشند ولی در باسیل های گرم منفی این آنزیم ها می توانند وابسته به کروموزم و یا پلاسمید، یا جزئی از ساختار باکتری و یا القایی باشند و فقط در مقابل دسته ی خاصی از داروهای بتالاکتام فعال باشند. با توجه به این که توانایی پنی سیلین ها در مهار رشد باسیل های گرم منفی به میزان نفوذ از عرض غشای خارجی آن ها بستگی دارد تغییر در زنجیره جانبی        پنی سیلین ها سبب فعالیت این داروها روی باکتری های گرم منفی می گردند که این عمل را عموما بیش از کاهش میزان هیدرولیز از طریق افزایش قدرت نفوذ از عرض غشای خارجی انجام می دهند. پنی سیلین ها به وسیله ی بتالاکتامازهای وسیع الطیف جدیدتر غیر فعال می شوند.

یک مکانیسم دیگر مقاومت به پنی سیلین ها که اهمیت فوق العاده ای یافته است، تغییر در ناحیه ی هدف می باشد، کاهش گرایش PBP ها به پنی سیلین ها، ناشی از جانشینی آمینواسید و جایگذاری آن ها در PBP ها حاصل می شود. تغییر در نفوذ پذیری غشای خارجی باسیل های گرم منفی یک مکانیسم دیگر مقاومت به پنی سیلین ها می باشد. موتانت هایی باکاهش پورین و با تغییر در پورین، 2 تا 16برابرMIC بالاتر را در مقابل پنی سیلین های وسیع الطیف نشان می دهد. بیان بیش از حد پمپ Efflux ، مثل MexAB-opr در سودوموناس آئروژینوزا، نیز سبب ایجاد مقاومت می گردد. با این وجود در اغلب نمونه های بالینی مقاوم، کاهش نفوذپذیری Efflux همراه با تغییر PBP ها و یا تولید بتالاکتاماز قابل القاء اتفاق می افتد (فرناندز و -همکاران ، 2003).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:41:00 ق.ظ ]




مکانیسم مقاومت به مونوباکتام ها:

آزترونام با بتالاکتامازهای وابسته به پلاسمید بسیار شایع موجود در بسیاری از انتروباکتریاسه ها به سرعت هیدرولیز نمی شود. با وجود این آنزیم هایی وجود دارد که مقاومت نسبت به آزترونام را به باکتری اعطاء می نمایند مثلا ظهور تدریجی بتالاکتامازهای وسیع الطیف نوعی از طرح مقاومت می باشد که کارایی آزترونام را تهدید می کند.اغلب ESBL ها، مشتقات قدیمی تر آنزیم های کد شونده پلاسمیدی هستند که ناحیه فعال آن ها دچار موتاسیون شده و هیدرولیز آزترونام و سفالوسپورین های وسیع الطیف شبیه سفتازیدیم و سفوتاکسیم در آن ها افزایش یافته است. معمول ترین ESBL های شناخته شده،TEM ، VIM، NDM  هستند که ابتدا در کلبسیلا پنومونیه و اشریشیاکلی شناخته شدند.با وجود این، این آنزیم ها در دیگر جنس های انتروباکتریاسه و در سودوموناس آئروژینوزا، بورخولدریا سپاشیا، شناسایی شده اند. اگر چه بسیاری از انتروباکتریاسه ها و سودوموناس آئروژینوزا با آزترونام از بین می روند این باکتری ها مقادیر کم از سفالوسپورینازهای AmpC کروموزومی را تولید می کنند. تولید مقادیر زیاد آنزیم های AmpC در موتانت ها، مقاومت نسبت به آزترونام و اغلب بتالاکتام های دیگر را فراهم می سازد.موتانت های آزمایشگاهی با حساسیت کمتر نسبت به آزترونام، نیز شده اند که از طریق مکانیسم های غیر آنزیمی سبب مقاومت می گردند. اغلب در این موتانت ها کاهش نفوذپذیری نسبت به دارو نشان داده شده است ( راندگر و همکاران ، 2000 ).

 

2-22-4.مقاومت به آمینوگلیکوزیدها:

در گزارشی که از ژاپن، کره، آمریکا بر روی اسینتوباکتر بومانی سویه (armA) اعلام شد نشان داده شد که وجود متیلاسیون 16SrRNA باعث ایجاد یک مکانیسم مقاومتی شد، بدین صورت که باعث جفت کردن نواحی اتصال آمینوگلیکوزیدها با جایگاه هدف خودش می شود در نتیجه مقاومت بسیار بالایی به تمام آمینوگلیکوزیدهایی که از نظر کلینیکی مفید بودند نظیر جنتامایسین، توبرامایسین، آمیکاسین نشان می داد.ژن armA توسط پلاسمید انتقال می یابد و داخل ترانسپوزون قرار دارد.

AbeM جزئی از خانواده پمپ های MATE می باشد و آمینوگلیکوزیدها سوبستراهایی برای پمپ AbeM می باشند ( مگنت و همکاران، 2001 ).

 

 

 

2-22-5. مقاومت به پلی میکسین ها:

در گذشته نشان داده شد که مقاومت نسبت به اشریشیاکلی، سالمونلا و سودوموناس آئروژینوزا به دلیل کاهش در جایگاه اتصال لیپوپلی ساکاریدها می باشد که باعث ایجاد مقاومت می شود. هم چنین تغییراتی که در پروتئین های غشای خارجی(OMPs) ایجاد شد باعث کاهش حساسیت نسبت به پلی میکسین ها می شد که در مورد سودوموناس آئروژینوزا گزارش شد. امروزه مقاومت اسینتوباکتر بومانی نسبت به پلی میکسین ها در شرایط in vitro گزارش شده اما مکانیسم های این مقاومت هنوز ناشناخته باقی مانده است(بنیفلا و- همکاران، 2004 ).

 

2-22-6.مقاومت به کینولون ها:

تغییراتی در DNA gyrase و یا توپوایزومراز IV طی موتاسیونی که در ژن های gyrA و parC که برای اسینتوباکتر بومانی شرح داده شد ایجاد شد که این موتاسیون باعث دخالت در جایگاه های اتصال هدف می شدند. مشابه آمینوگلیکوزیدها، بسیاری از کینولون ها سوبسترای پمپ های انتشار به خارج چندین دارو، نظیر پمپ های AdeABC که از نوع پمپ های RND و پمپ های AdeM که متعلق به پمپ های خانواده MATE هستند، بودند. هم چنین مقاومت های کینولونی که مرتبط با پلاسمید بود مربوط به ژن qnr بود که تاکنون در مورد اسینتوباکتر بومانی گزارش نشده است ( میلاتوویک و همکاران، 2000 ).

 

2-22-7.مقاومت به تتراسایکلین ها و تایگلسین ها:

مقاومت به تتراسایکلین ها و مشتقات آن ها مرتبط به پمپ ها و یا حفاظت ریبوزومی بود. پمپ های اختصاصی انتشار به خارج تتراسایکلین شامل آن هایی بود که توسط ژن های tet(A) تا tet(E) کد می شد که معمولا در ارگانیسم های گرم منفی یافت می شود.tet(A)  و tet(B) برای اسینتوباکتر بومانی شرح داده شد که tet(A) در یک ترانسپوزون مشابه با Tn1721 یافت شد و در ارتباط با عناصر IS بود.

tet(A) باعث ایجاد مقاومت نسبت به تتراسایکلین می شد ولی بر علیه مینوسایکلین ها که داروی قوی تری برای اسینتوباکتر بومانی می باشد به کار نمی آید. جدا از پمپ های اختصاصی انتشار به خارج تتراسایکلین، این کلاس از داروهای ضد میکروبی هم چنین نسبت به پمپ های انتشار به خارج چندین دارو نظیر پمپ AdeABC نیز حساس بودند. تایگلیسین که اولین داروی ضد میکروبی از کلاس تغییر یافته ی تتراسایکلین ها بود و به نام گلیسیل سایکلین شناخته شده بود نیز سوبستراهایی برای انتشار به خارج بود. با انجام دادن Real Time PCR بر روی ژن adeB، با افزایش MICs تایگلیسین، افزایش بیان adeB مشاهده شد.

نقش پمپ AdeABC در کاهش حساسیت به تایگلیسین توسط غیر فعال شدن ساختن ژن adeB مشخص شد که منجر به کاهش MIC تایگلیسین از 4 میکروگرم بر میلی لیتر به 5/0 میکروگرم بر میلی لیتر شد( فلویت و همکاران، 2005 ).

 

Magnet et al.

Benifla et al.

Milatovic et al.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:40:00 ق.ظ ]




مهارکنندگان بتالاکتامازها:

اولین مهار کننده بتالاکتاماز اسید کلاوولانیک می باشد،این آنتی بیوتیک از جهاتی با پنی سیلین ها تفاوت دارد که وجود اتم اکسیژن به جای اتم سولفور، عدم وجود زنجیره جانبی روی حلقه ی بتالاکتام و جانشینی Hydroxyethylidene روی حلقه اگزازولیدین از جمله تفاوت این عامل با پنی سیلین ها می باشند.

سه ترکیب سولفون های نیمه سنتیک اسید، سولباکتام و تازوباکتام دارای فعالیت ضد میکروبی بوده و جزء مهارکنندگان محسوب می شوند.

یک مهار کننده بتالاکتاماز در ترکیب با آموکسی سیلین، تیکارسیلین، آمپی سیلین و پیپراسیلین، فعالیت آن دارو را در مقابل سویه های تولید کننده بتالاکتاماز، هموفیلوس آنفلونزا، گونوکوک ها، موراکسلا کاتارالیس، گونه های کلبسیلا، استافیلوکوکوس و اشریشیاکلی افزایش می دهد. در حالی که فعالیت آن در مقابل دیگر باسیل های گرم منفی، به طور وسیعی توسط مهارکنندگان بتالاکتاماز بدون تغییر می ماند( برایورس و همکاران، 2005 ).

 

2-23-1.مکانیسم عمل مهارکنندگان بتالاکتامازها:

تازوباکتام به PBP1 و یا  PBP2متصل شده و به تنهایی فعالیت ضد باکتریایی بسیار ضعیفی را دارد. تازوباکتام به عنوان یک Suicidal Beta-lactamase Inhibitor عمل می کند. تازوباکتام، فعالیت خوبی در مقابل بتالاکتامازهای پلاسمیدی دارد ولی در مقابل بتالاکتامازهای کروموزومی قابل القاء انتروباکتریاسه ها فعالیت ضعیفی دارد.

اسید کلاوولانیک به وسیله تشکیل یک کمپلکس آسیل-آنزیم با بتالاکتاماز به عنوان Suicide Inhibitor عمل می کند که به کاهش فعالیت آنزیم بتالاکتاماز منجر می گردد.

بتالاکتامازهای TEM وابسته به پلاسمید در سویه های مقاوم به سفتازیدیم در کلبسیلا پنومونیه و اشریشیاکلی با این عامل غیر فعال می شوند، در حالی که بتالاکتامازهای قابل القاء(کلاس یک کروموزمی) در انتروباکتر، سراشیا، سیتروباکتر و سویه های سودوموناس با کلاوولانیک اسید مهار نمی شوند.

در بسیاری از باکتری ها، سولباکتام به عنوان یک مهار کننده موثر بتالاکتامازهای وابسته به پلاسمید و کروموزومی می باشد. این دارو در مقابل ارگانیسم هایی که به دلیل تولید بتالاکتاماز در مقابل بتالاکتام ها مقاوم می باشند، به طور سینرژیک با پنی سیلین ها و سفالوسپورین ها عمل   می کند( ولف و همکاران، 2000 ).

 

2-24.روش های شناسایی آنزیم های ESBL:

2-24-1-1.آزمایش مجاورت دو دیسک:

روش مجاورت دو دیسک(DDT) یک روش در تایید تولید ESBL می باشد. در این روش ارگانیسم مورد آزمایش، روی محیط کشت مولر هینتون آگار پخش می شود و یک دیسک حاوی آموکسی سیلین/کلاوولانات gμ10/gμ20 در وسط پلیت قرار داده می شود و دیسک های حاویgμ30 از سفتازیدیم، آزترونام، سفتریاکسون، سفوتاکسیم و یا سفودوکسیمgμ10 به فاصله ی 25 تا 30 میلی متری از آن قرار داده  می شود. افزایش و یا نامنظمی هاله ی مهار رشد ما بین دیسک سفالوسپورین ها و دیسک حاوی کلاوولانات نشان دهنده وجود ESBL می باشد. این روش، اولین تست بیان شده توسط Jarlier و همکارانش در شناسایی این آنزیم ها می باشد.این روش معمول بوده و انجام آن آسان و مقرون به صرفه می باشد ولی عیب این روش آن است که اگر تلقیح باکتری خیلی زیاد باشد و یا اگر دیسک ها خیلی دور از هم قرار داده شوند سینرژیسمی مابین دیسک آموکسی سیلین/کلاوولانات و سفالوسپورین به طور غیر عمده نادیده گرفته می شود، لذا برخی از محققین فاصله لبه به لبه mm15 بین دیسک ها را مطرح کرده اند که در این صورت حساسیت آزمایش خیلی بیش از زمانی است که فاصله بین دیسک ها 35-25 میلی متر در نظر گرفته شود( پویرل و همکاران ، 2007 ).

 

Brauers et al.

Wolff et al.

Double Disk approximation Test

در اسینتوباکتربومانی های ایزوله شده از بیماران شهرتهران

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:38:00 ق.ظ ]




ترکیب دو دیسک:

جهت تایید آزمایش های غربالگری باکتری های تولید کننده ی آنزیم های بتالاکتاماز، CLSI در سال 1999 راهنمایی های لازم را ارائه داد. در یک تحقیق، باکتری همانند آزمایش مجاورت دو دیسک به صورت متراکم بر روی محیط کشت مولر هینتون آگار کشت داده شده و سپس چهار دیسک سفوتاکسیم-کلاوولانیک اسید، سفوتاکسیم، سفتازیدیم-کلاوولانیک اسید و سفتازیدیم با فاصله ی 15 میلی متر از یکدیگر روی آن ها قرار داده شدند، بعد از 24ساعت انکوبه کردن پلیت ها در دمای 37 درجه سلسیوس، در صورت مشاهده ی افزایش بیش از 5 میلی متر در قطر هاله هر کدام از آنتی بیوتیک های فوق در ترکیب با کلاوولانیک اسید نسبت به آنتی بیوتیک تنها، ارگانیسم ESBL مثبت و در غیر این صورت ارگانیسم ESBL منفی گزارش می شدند  ( واین2012).

 

2-24-1-3.آزمایش سه بعدی:

در این روش ابتدا باکتری که بتالاکتاماز منفی می باشد و به تمامی داروهای بتالاکتامی حساس می باشد را به صورت متراکم بر روی محیط کشت مولر هینتون آگار کشت داده و یک دیسک سفتریاکسون در مرکز پلیت قرار داده می شود. در پلیت چاهکی به فاصله ی 2 میلی متری دیسک ایجاد می شود و ژلوز آن قسمت تخلیه می گردد. سوسپانسیونی از باکتری مورد آزمایش با کدورت نیم مک فارلند تهیه کرده و داخل چاهک ریخته و پس از انکوباسیون 24 ساعته نتایج آزمایش مشاهده می شود. در صورتی که باکتری مورد آزمایش بتالاکتاماز مثبت باشد گسترش هاله ی عدم رشد باکتری حساس، به سمت دیسک مرکزی سفتریاکسون، در نواحی اطراف منطقه ی چاهک نشان دهنده ی تخریب دارو توسط این آنزیم و ایجاد امکان رشد برای باکتری حساس در حضور دارو می باشد.

 

2-25.شیوع بیمارستانی و ارزیابی میزان کنترل:

طریقه مصرف آنتی بیوتیک ها نیز باید تحت نظارت باشد تا آنتی بیوتیک هایی که مصرف آنها باعث خطر آفرینی می شود به میزان زیاد مورد استفاده قرار نگیرد. مطالعاتی نیز باید در مورد مصرف تک تک       آنتی بیوتیک ها صورت بگیرد تا مشخص شود که کدام آنتی بیوتیک ها باعث افزایش خطر شیوع سویه های اسینتوباکتر مقاوم به چند دارو می شود. اگرچه مصرف هر آنتی بیوتیک فعالی علیه باکتری های گرم منفی، همراه با ظهور سویه های اسینتوباکتر بومانی مقاوم به چند دارو می باشد، ولی سه گروه آنتی بیوتیکی هستند که بیشتر بر این امر دلالت دارند که شامل طیف وسیعی از کارباپنم ها، فلوروکینولون ها و سفالوسپورین ها       می شود. چندین مطالعه نشان می دهد، رعایت عواملی که در بالا ذکر شد می تواند تاثیر به سزایی در کنترل عفونت های ایجاد شده توسط اسینتوباکتربومانی داشته باشد.

بعضی از محققین پیشنهاد می کنند که برای ریشه کن کردن استقرار اسینتوباکتر می توان از تکنیک هایی نظیر استفاده از پلی میکسین به طور موضعی و یا تنفسی استفاده کرد. اگرچه از پیشنهاد چنین روش هایی به علت امکان ایجاد مقاومت ارگانیسم ها به پلی میکسین B امتناع می شود. بهتر است که برای تشخیص بهتر بیمارانی که این باکتری در آنها مستقر شده است، توجه بیشتری به آلودگی های محیطی شود و برای جلوگیری از انتقال بیماری به بیمار، بهبود بخشیدن و ارتقاء نظافت دست ها بسیار حائز اهمیت می باشد( سیفرت و همکاران، 1994 ).

در مطالعات پیشین منشاء متعددی برای انتقال اسینتوباکتر بومانی نظیر کاتترهای مکشی، ظروف آب مقطر، ظروف جمع آوری ادرار، لوله های دستگاه تهویه، ویال های مولتی دوز دارو و فیلترهای مرطوب کننده، مواد غذایی که از طریق داخل وریدی به بیمار داده می شدند شناسایی شده است( ویلر و همکاران، 2000 ).

ارتقای پاک سازی محیطی برای زدودن ارگانیسم از محیطی که بیماران می خواهند در آن بستری شوند ضروری می باشد. بهبود روش های جداسازی به منظور جلوگیری انتقال از طریق تماس و بالا بردن نظافت به ویژه نظافت دست ها باید انجام بپذیرد.

یکی دیگر از راه های جلوگیری از انتقال اسینتوباکتر بومانی، بستری کردن بیماران در اطاق های تک نفره می باشد که این امر در بسیاری از بخش ها غیر ممکن می باشد که هنوز هم مطالعات بیشتری برای شناسایی راه های کنترل و نفوذ اسینتوباکتر بومانی نیاز است.

Wayne

Three-Dimensionsl Test

Seifert et al.

Viller et al.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:36:00 ق.ظ ]