2-1-14- عناصر اساسی مدیریت دانش… 34
نقش دانش در مدیریت دانش… 35
نقش مدیریت در مدیریت دانش… 36
نقش تکنولوژی اطلاعات در مدیریت دانش… 37
نقش فرهنگ سازمانی در مدیریت دانش… 37
2-1-15- گرایش های مدیریت دانش… 38
2-1-16- عوامل مؤثر در طراحی استراتژی مدیریت دانش… 39
2-1-17- مدیریت دانش و فناوری.. 40
2-1-18- جریان دانش در سازمان. 42
2-1-19- مؤلفه های مدیریت دانش… 45
2-1-20- مفاهیم كارآیی، اثربخشی و عملكرد. 47
2-1-21- اثربخشی سازمانی و معیارهای آن. 49
2-1-21-1- معیارهای سازمانی.. 49
2-1-21-2- مدل های اثربخشی سازمانی.. 53
2-2- بخش دوم: بر سوابق تحقیق. 57
الف- سابقة تحقیقات انجام شده در داخل کشور. 57
ب) سابقة تحقیقات خارجی.. 59
2-3- بخش سوم: آشنایی بابانک رفاهکارگران. 68
فصل سوم روش تحقیق. 70
مقدمه. 71
3-1- روش تحقیق. 71
3-2- جامعه و نمونه آماری.. 72
3-3- برآورد حجم نمونه. 72
3-4- روش جمع آوری اطلاعات و مراحل آن. 72
3-4-1. مطالعه مقدماتی.. 73
3-4-2- استفاده از منابع كتابخانه ای و اسناد و مدارك.. 73
3-4-3. تهیه و تنظیم پرسشنامه. 73
3-5. بررسی روایی و پایائی آزمون. 75
3-5-1. بررسی روایی پرسشنامه. 75
3-5-2. بررسی پایایی پرسشنامه. 75
3-6-3. آلفای کرونباخ. 75
3-6. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات.. 77
3-7- مراحل اجرای تحقیق.. 78
فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها 79
2-4- آمار استنباطی.. 81
3-4-آزمون نرمال بودن متغیرها 85
4-4-آزمون استقلال خطاها 86
5-4-بررسی فرضیات تحقیق. 88
فصل پنجم. 109
نتیجه گیری و پیشنهاد. 109
5-1- مقدمه. 110
5-2- بر موضوع تحقیق و روش اجرای آن. 110
5-3- تحلیل و تفسیر نتایج حاصل از فرضیه ها و مولفه های اثر بخشی تحقیق. 111
5-4- پیشنهادات با توجه به یافته های تحقیق و نظرات برای تحقیقات آتی.. 115
5-6. محدودیت های تحقیق.. 117
منابع. 118
منابع خارجی.. 124
پرسش نامه. 128
پیوست.. 132
. مقدمه
در فصل اول این تحقیق کلیات تحقیق تشریح می گردد. در ابتدا تاریخچه مطالعاتی موضوع پژوهش به طور مختصر بیان می شود و سپس مطالبی در خصوص بیان کلی مسئله و اهمیت آن آورده شده است. در ادامه، فرضیه های تحقیق، اهداف و قلمرو تحقیق معرفی شده و در پایان برخی از اصطلاحات کاربردی در این پژوهش تعریف می شوند.
1-2- بیانمسأله[1]
مدیریت دانش، یكی ازعوامل حیاتیموفقیت در سازمانهای امروزی محسوب می شود. امروزه دانش به عنوان منبع كلیدی هرسازمانی محسوب میشود. سازمان های امروزی دانش محور شدهاند و به جای نیروهای یدی برای ذهن ها هزینه می كنند.
فضای پیچیده، متغیر و رقابتی سازمان های امروزی ایجاب می کند که تمامی نهادها و مؤسسات بتوانند خود را با شرایط موجود تطبیق داده و متناسب با فضای رقابتی فعالیت نمایند، چرا که عدم تطبیق با محیط و شرایط متغیر آن، سازمان ها را به سوی آنتروپی و فرسایش هدایت می کند. در واقع سازمان ها برای حیات و بقا و پیشتازی در عرصة رقابت باید از مزیت های رقابتی مناسبی برخوردار باشند، مزیتهایی که بدون تردید در راستای مدیریت و برنامه ریزی و برخورداری از منابع به ویژه دانش، کسب خواهد شد. دانشی که تصمیم گیری و عملکرد را ممکن ساخته و به سختی تقلید یا کپی می شود و مالک آن دارای یک کالای فی نفسه و منحصربه فرد است (امیرخانی، 1390).
یقیناً مدیریت یک چنین منبع ارزشمندی برای تمام سازمان ها به ویژه سازمان های پولی و مالی بسیار حائز اهمیت بوده و به رشد و توسعة آنها در بازار رقابت کمک می کند. بکارگیری استراتژی های مدیریت دانش، می تواند زمینة نوآوری در فرایندها، فعالیت ها، محصولات و خدمات را فراهم نموده و موقعیت رقابتی سازمان ها را بهبود بخشد. مدیریت دانش، یک متدلوژی تغییر است که از یک طرف با جذب دانش های جدید به درون سیستم و از طرف دیگر با ادارة مؤثر آن می تواند مهمترین عامل تغییر در یک سازمان باشد ( افرازه، 1386 ).
«اثربخشی[2]»، میزان دستیابی اهداف سازمان را می سنجد. به بیان دیگر، اثرات محصولات یا خدمات را بر جامعه كمی كرده و مشخص می كند كه خدمات یا محصولات ارائه شده تا چه میزان با استانداردها و اهدافی كه سازمان به خاطر آن به وجود آمده، مطابقت می كند. در واقع اثربخشی یك مفهوم كیفی است كه رضایت ارباب رجوع از خدمات و محصولات سازمان را نشان می دهد (بدری آذرین و همکاران، 1392).
بدیهی است که تمامی سازمان ها و مؤسسات با هر نوع فعالیت باید بتوانند از دانش به عنوان یکی از مهم ترین منابع موجود سازمانی به نحو مطلوب بهره مند شده و اثربخشی خود را ارتقاء بخشند، چرا که عدم توجه به این منبع ارزشمند و عدم مدیریت صحیح آن می تواند عوارض متعددی بر جای گذاشته و عملکرد سازمان ها به ویژه سازمان های دانش محور را تحت تأثیر قرار دهد. موضوعی که متأسفانه در اکثر سازمان ها دیده نمی شود و پیامدهای منفی مختلفی را نیز در کاهش اثربخشی و بهره وری سازمان ها در پی داشته است. طبعاً بررسی و توجه خاص به منبع دانش می تواند ضمن ایجاد مزیت رقابتی پایدار، بقاء و رشد و توسعه سازمان ها را به ارمغان آورد (اخوان و همکاران، 1389).
لذا با توجه به اهمیت مدیریت دانش برای سازمان ها و تاثیر آن بر عملکرد سازمانی، در این پژوهش به بررسی تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد بانک رفاه کارگران جنوب استان تهران خواهیم پرداخت.
1-3- اهداف تحقیق[3]
هدف کلی:
شناسایی تأثیر فرایند مدیریت دانش بر اثربخشی بانک رفاه کارگران جنوب استان تهران .
اهداف جزئی:
- شناسایی تاثیر خلق دانش بر اثربخشی بانک رفاه کارگران جنوب استان تهران.
- شناسایی تاثیراشتراک دانشبر اثربخشی بانک رفاه کارگران جنوب استان تهران.
- شناسایی تاثیر ذخیره دانش بر اثربخشی بانک رفاه کارگران جنوب استان تهران.
- شناسایی تاثیر بهره برداری از دانش بر اثربخشی بانک رفاه کارگران جنوب استان تهران .
- شناسایی تاثیر تحصیل دانش بر اثربخشی بانک رفاه کارگران جنوب استان تهران.
1-4- اهمیت و ضرورت تحقیق[4]
مدیریت دانش به عنوان یکی از موضوعات جالب و چالش برانگیز علم مدیریت در هزاره جدید است. دامنه، کاربرد و استفاده از آن گسترده شده و به عنوان حوزه ای میان رشته ای جای خود را در متون مدیریتی باز کرده است. مدیریت دانش مفهوم جدیدی نیست شاید بسیاری از ما دانش را مدیریت کرده بدون اینکه کوچکترین درکی نسبت به آن داشته باشیم. اما انتظام بخشی به این فعالیت ها و داشتن طرح و برنامه برای اجرای آن موضوع جدیدی است که در اواخر قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت. مدیریت دانش به عنوان رهیافتی جدید و با ارزش در كنار سایر راهبردهای تجاری و رقابتی است. بدین منظور سازمان ها به فكر پیاده سازی برنامه های مدیریت دانش شدند تا از مزایای بالقوه آن بهره جویی كنند (اخوان و همکاران، 1389).
در این میان بسیاری از سازمان ها تلاش خود را بر این مسئله متمرکز نموده اند که چگونه می توانند دانش را در سازمان مدیریت نمایند. در محیط پویا و پیچیده امروز، برای تمامی سازمان ها به ویژه بانک ها، ضروری است که به طور مداوم دانش جدید را به شکل ایجاد، اعتبار بخشی و کاربرد، محصولات و خدمات خود به کار گیرند. زیرا نبود مدیریت دانش درسازمان ها، مشكلات و زیان هایی نظیر: اتلاف دانش تخصصی سازمان، از دست دادن درآمد و سود، فقدان بهرهوری، فرصتهای از دست رفته و ممانعت از پیشرفت، از دست دادن دانش انجام بهترین کارها، از دست دادن فرصتهای یادگیری، کاهش کیفیت دانش مورد نیاز برای آینده، به خطر افتادنسرمایه اجتماعیو فرهنگ سازمانی، آسیب وارد آمدن به روابط سازمانی با مشتریان، عرضه کنندگان و سهام داران و … را بههمراه دارد(سالیزوجونز، 1387، ص22).
لذا مدیریت دانش به عنوان یکی از راه های دستیابی به عملکرد مطلوب در سازمان ها و بطور اخص در بانک رفاه کارگران، برای موفقیت و رقابتی بودن در محیط امروزی الزامی است(ابطحی و صلواتی، 1388).
مدیران، متخصصین وکارشناسان سازمان ها پیرامون مدیریت دانش باید بدانند که تفکرات جدید، تفکرات جدیدتر را موجب می شود و تسهیم دانش، دریافت کنندة آن را غنی تر می سازد، بدون آن که مالک آن، دانش خود را از دست بدهد(عبدالکریمی، 1383: 38).
پس با توجه به این که مدیریت دانش می تواند از به هدر رفتن منابع جلوگیری نموده و موفقیت های نوآورانه ای را برای سازمان ها به ارمغان آورد ضروری است که سازمان ها و مؤسسات با هر نوع فعالیت، فرصت تفکر، مطالعه و کسب دانش را از مدیران، کارکنان و کارشناسان خود نگیرند و از طریق مدیریت دانش بر اثربخشی فعالیت های خود بیافزایند. بدیهی است که در غیر اینصورت بهرهوری سازمان ها سیر نزولی خواهد یافت.
بانک رفاه کارگران، با به كارگیری صحیح مدیریت دانش و استفاده ازامكانات آن درامرتسریع وتسهیل دستیابی به اطلاعات، قادرخواهد بود قابلیتهای دانشپروری خود را افزایش دهد. استفاده موثرازمدیریت دانش میتواند منافع اقتصادی نیز برای تمامی سازمانها ازجمله بانک رفاه کارگران، به دنبال داشته باشد(تولایی و رشیدی، 1389).
1-5- سؤالهای تحقیق[5]
در این پژوهش، محقق درصدد بوده تا بتواند به سؤال های اصلی ذیل پاسخ دهد.
1-5-1. سؤال اصلی:
آیا فرایند مدیریت دانش بر اثربخشی بانک رفاه کارگران تأثیرگذار است؟
1-5-2. سؤالات فرعی:
- آیا خلق دانش بر اثربخشی بانک رفاه کارگران تأثیرگذار است؟
- آیا اشتراک دانش بر اثربخشی بانک رفاه کارگران تأثیرگذار است؟
- آیا ذخیره دانش بر اثربخشی بانک رفاه کارگران تأثیرگذار است؟
- آیا بهره برداری از دانش بر اثربخشی بانک رفاه کارگران تأثیرگذار است؟
[چهارشنبه 1399-10-17] [ 03:31:00 ب.ظ ]
|