7-3-2. مدلهای ارزیابی عملکرد……………….. 23
8-3-2. ضرورت و اهمیت ارزیابی عملکرد……………….. 24
9-3-2. نقش فناوری اطلاعات در ارزیابی عملکرد……………….. 25
4-2. مدیریت منابع انسانی………………… 25
1-4-2. عملکردها مدیریت منابع انسانی………………… 26
2-4-2. تشریح مدل جامع ارزیابی عملکرد منابع انسانی………………… 26
3-4-2. الگوهای متداول ارزیابی عملکرد سازمان ها و دستگاه های اجرایی………… 26
4-4-2. جایگاه و نقش نظام ارزیابی عملکرد در فرآیند توسعه منابع انسانی سازمان…… 27
5- 2. اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر سازمان………………… 29
6-2. مدیریت راهبردی – برنامه ریزی راهبردی………………… 30
7-2. مدل SWOT………………..
8-2. مراحل پیاده سازی مدل BSC…………………
1-8-2. تعیین اندازه سازمان………………… 33
2-8-2. تجزیه و تحلیل موقعیت سازمان………………… 33
3-8-2. تثبیت چشم انداز……………….. 34
4-8-2. تعیین استراتژی های سازمان………………… 34
5-8-2. تعیین وجه های مناسب برای شرکت………………… 34
6-8-2. تدوین اهداف استراتژیک برای جنبه های تعیین شده……………….. 34
9-2 کارت امتیاز متوازن………………… 35
10-2 . شاخص…………………. 35
11-2. داشبورد……………….. 36
1-11-2. داشبوردها، اندازه گیری عملکرد سازمانی و مدیریت…………… 38
2-11-2. اثرات پیاده سازی داشبورد بر سازمان………………… 38
12-2. برای ارزیابی برنامه توسعه دانشگاه میتوان دو نقش در نظر گرفت…….. 38
1-12-2. ارزیابی زمینه و محیط………………… 39
2-12-2. ارزیابی درون داد……………….. 39
3-12-2. ارزیابی فرآیند……………….. 39
4-12-2. ارزیابی برون داد……………….. 39
5-12-2. مدیریت دانشگاهی………………… 40
13-2. عناصر اصلی تشکیل دهنده آموزش عالی و تنگناهای موجود……….. 41
14-2. هیات علمی………………… 42
15-2. قوانین و مقررات و آیین نامه ها………………. 42
16-2. حوزه های مرتبط با اعضای هیات علمی………………… 43
1-16-2. فعالیت های فرهنگی – تربیتی – اجتماعی………………… 43
2-16-2. فعالیت های آموزشی………………… 43
3-16-2. فعالیت های پژوهشی و فناوری………………… 43
4-16-2 فعالیت های علمی و اجرایی………………… 43
5-16-2 شاخص های مالی………………… 43
17-2. پیشینه……………….. 44
فصل سوم: روش تحقیق………………… 46
1-3. مقدمه……………….. 47
2-3. روش تحقیق………………… 47
3-3. شناسایی و ارزیابی شاخص ها………………. 48
4-3. جامعه و نمونه آماری………………… 48
5-3. مراحل اجرای تحقیق………………… 48
6-3. ابزار اندازه گیری و جمع آوری اطلاعات………………… 51
1-6-3. نرم افزارهای مورد استفاده :………………. 51
2-6-3. معرفی پرسشنامه……………….. 51
3-6-3 . آزمونها و تگنیک های آماری………………… 52
4-6-3. روایی و پایایی پرسشنامه……………….. 52
7-3. روایی/ اعتبار : ……………….52
8-3. پایایی:………………. 52
9-3. آزمون میانگین T-Student………….
10-3. یکپارچگی داده ها………………. 54
فصل چهارم: ……………….56
1-4. مقدمه……………….. 57
2-4. چشم انداز……………….. 57
3-4. تحلیل ذینفعان………………… 58
1-3-4. ذینفعان داخلی………………… 58
2-3-4. ذینفعان خارجی………………… 58
4-4. بیانیه ماموریت…………………. 58
5-4. ارزش های محوری………………… 59
1-5-4. پاسداری از اصول و ارزش های اسلامی از طریق………….. 59
2-5-4. تعهد به پیشرفت دانشگاه و کشور با اعتقاد به :……………. 59
6-4. تعیین عناصر راهبردی………………… 60
1-6-4. زمینه ها و حوزه های مورد نظر در اهداف………………… 60
7-4. اهداف کلان کیفی………………… 60
1-7-4. اهداف کلان بخش آموزش…………………. 60
2-7-4. اهداف کلان بخش پژوهش………………….. 60
3-7-4. اهداف کلان بخش مالی………………… 61
8-4. تعیین جنبه های مدل ارزیابی امتیاز کارت متوازن :………………. 61
1-8-4. فراگیران………………… 62
2-8-4. مالی………………… 62
3-8-4. فرآیند داخلی:……………….62
4-8-4. رشد و نوآوری: ……………….62
9-4.عوامل حیاتیموفقیت………………… 63
10-4. تعیین موقعیت راهبردی با توجه به ماتریس (SWOT):……………….
1-10-4. بررسی عوامل استراتژیک داخلی و خارجی :………………. 65
2-10-4. ماتریس تحلیل نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدید :………………. 73
11-4. تدوین شاخص ها از چهار منظر مالی، پژوهشی، آموزشی و فرهنگی…….. 75
12-4. استخراج سنجه های عملکرد : ……………….80
1-12-4. شاخص های کلیدی عملکرد، شاخص های عملکردی، شاخص های نتیجه و شاخص های کلیدی نتیجه …. 80
13-4. ایجاد داشبوردهای مدیریتی………………… 84
1-13-4. داشبوردهای مربوط به شاخص ها………………. 84
2-13-4. داشبوردهای مربوط به شاخص های مالی………………… 85
3-13-4. داشبوردهای مربوط به شاخص های آموزشی………………… 86
4-13- 4. داشبوردهای مربوط به شاخص های حوزه پژوهشی………………… 89
14-4. داشبوردهای مربوط به BSC سازمان………………… 91
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری………………… 93
1-5. مقدمه……………….. 94
2-5. نتایج………………… 94
3-5. استراتژی و راهكار كاهش………………….. 95
1-3-5. استراتژی و راهکار رسوخ در بازار……………….. 96
2-3-5. استراتژی و راهکارها توسعه محصول………………… 96
3-3-5. استراتژی و راهکار مشارکت………………… 96
4-3-5. استراتژی و راهكار تنوع همگون………………… 97
4-5. همسویی ابعاد نقشه راهبرد با راهبرد سازمان………………… 97
5-5. محدودیت تحقیق………………… 99
6-5. پیشنهاد ها………………. 99
منابع و مراجع:………………. 101
منابع فارسی :………………. 101
منابع انگلیسی………………… 103
پیوست ها………………..107
چکیده:
وجود نظام ارزیابی عملکرد در سطوح مختلف به دلیل حصول اطمینان از انطباق عملکرد حوزه های مختلف سازمان با برنامه ها ، سیاست ها ، قوانین ، بخشنامه ها و استاندارد ها ضروری می نماید تا بدین ترتیب امکان مقایسه روند عملکرد واحدها در دوره های متوالی به منظور تشخیص ظرفیت ها ، توانایی ها ، زمینه های بهبود ، تعیین الگوهای مناسب ارتقاء کیفیت و تشویق واحدها به استفاده از تجارب موفق امکان پذیر گردد.
در هر سازمان ، تشخیص شاخص های کلیدی و جاری ساختن نظام شاخص ها ، درک نقاط قابل بهبود آنان و درنهایت برنامه ریزی و اجرای بهبود از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود. در این پژوهش، که پژوهشی پیمایشی-کاربردی است که با تحلیل نقاط قوت ، ضعف ، فرصت و تهدید (SWOT) سازمان و نیز به کمک مدل کارت امتیازی متوازن (BSC ) ، مدلی جهت استخراج شاخص کلیدیدانشگاه قمارائه شده است .اجرای “نظام شاخص های کلیدی نتیجه و عملکرد” در این سازمان نشان خواهد داد تا چه میزان در بهبود فرهنگ هدف گذاری و شاخص دهی سازمانی ایفای نقش کرده و این مسیر چگونه امتداد خواهد یافت. در انتها علاوه بر ارائه پیشنهاداتی به منظور اجرای هر چه بهتر این رویکرد، یادآور می شود هدف عمده این رویکرد ، سازمان دهی نظام شاخص های کلیدی سازمان به صورت لایه به لایه و با حرکت از سطوح عملیاتی (پروژه ها و برنامه ها) تا سطوح عالی(استراتژیک) بوده است. که در نهایت این شاخص ها توسط نرم افزار داشبورد مدیریتی Qlik Viewپیاده سازی گردید.
فصل اول: کلیات پژوهش
1-1- مقدمه
داشتن اطلاعات دقیق، مرتبط و بهنگام، باعث بالا رفتن سرعت و دقت تصمیم گیری شده و جلوی انتخاب بسیاری از تصمیمات نادرست را خواهدگرفت. اطلاعات و دانش، نشان دهنده ثروت اساسی یک سازمان است. شرکت ها و سازمان ها سعی می کنند از این ثروت برای به دست آوردن مزیت رقابتی در هنگام تصمیم گیری های مهم استفاده نمایند. [37]
مدیران، به منظور مواجهه با محیط و تحقق اهداف سازمانی خود، با مد نظر قرار دادن متغیرهای محیطی، ضرورتاً بایستی محیط را تحلیل و متغیرهای آن را شناسایی کرده و در برخورد با آنها تدبیر مناسب را اتخاذ نمایند. این امر مستلزم برخورداری از اطلاعات بهنگام درون و برون سازمانی و نیز امکان بهره برداری بهینه از آنها را دارد. برای این که سازمان ها قادر به واکنش سریع در برابر تغییرات بازار باشند، نیاز به سیستم های اطلاعات مدیریتی دارند تا بتوانند از سازمان و محیط آن، تحلیل های علت و معلولی مختلف را انجام دهند. [42]
سیستم های هوش تجاری[1] (BIS)، ابزاری را فراهم می کنندکه براساس آن نیازهای اطلاعاتی سازمان به شکل مناسبی پاسخ داده می شود؛ وظایف اصلی که توسط سیستم های هوش تجاری مورد توجه قرار می گیرد، شامل: شناسایی هوشمندانه داده های اطلاعاتی، تجمیع آن ها و تحلیل چند بعدی داده هایی است که از منابع اطلاعاتی مختلف به دست آمده است، می باشد. سیستم های هوش تجاری، داده های مربوط به سیستم های اطلاعاتی درون سازمانی را با داده هایی که از محیط سازمان به دست می آید، تجمیع می کنند. این داده های محیطی می تواند شامل آمارها، پایگاه های اطلاعاتی مربوط به مراکز سرمایه گذاری و مالی و پایگاه داده های متفرقه باشند. چنین سیستم هایی به عنوان رابط ها و واسط گرهایی هستند که برای کسب اطلاعات روزآمد، قابل اطمینان وکافی بوده، نسبت به فعالیت های مختلف شرکت عمل می کنند. [42]
سازمان ها با استفاده از انبارداده ها،[2] به حمایت از برنامه های استراتژیک و ماموریت حیاتی خود نیاز دارند داده های سپرده شده به انبار داده ها باید تبدیل به اطلاعات و دانش شوند و به طور مناسبی در اختیار تصمیم گیرندگان در درون سازمان و شرکای مهم در زنجیره ارزش سازمانی قرار گیرند. در محیط انبار داده ها، رابط انسان و کامپیوتر بالاترین اهمیت را داراست و تعیین کننده نقش اصلی موفقیت از دیدگاه کاربر نهایی است. به منظور حمایت از تجزیه و تحلیل وگزارش کارها، انبار داده باید داده های با کیفیت بالا را ارائه نماید و باید این اطلاعات را از طریق رابط های بصری در اختیارکاربران قرار دهد. [43]
امروزه با توجه به پیشرفت های مداوم در فناوری اطلاعات و ارتباطات و رشد سریع محیط کسب وکار، سازمان ها با رشد فزاینده اطلاعات مقابله می کنند . مدیران اغلب با گزارشات و اطلاعات بسیاری از سیستم های اطلاعات سازمانی مانند برنامهریزی منابع سازمانی[3] (ERP) و هوش تجاری مواجه شده اند. این پدیده های است که به طور کلی به عنوان اضافه بار اطلاعات شناخته شده است. مشکل بیشتر زمانی است که گزارش ها با توجه به اطلاعات ارائه شده ضعیف هستند و به انحراف تصمیم گیرندگان می انجامد . [44]
راه حل داشبورد، [4] می تواند این مشکلات را حل نماید. داشبوردهای مدیریتی، سیستم های نرم افزاری نوینی هستند که در جهت غنی سازی اهداف، با استفاده از تجزیه و تحلیل اطلاعات به سازمان ها کمک می کند. داشبورد، به مدیران این امکان را می دهد تا با تعریف، نظارت و تحلیل شاخص های کلیدی عملکرد در ایجاد تراز بین اهداف و فعالیت ها، نمایان سازی کلیه فعالیت های سازمان و ایجاد یک محیط نمایش مشترك بین اهداف و فعالیت ها برای تصمیم سازی درست و کارآمد اقدام نمایند.
داشبورد را می توان به عنوان سیستم پشتیبانی تصمیم گیری که اطلاعات را در یک قالب خاص به تصمیم گیرنده ارائه می کند تلقی نمود. از این رو، داشبورد را باید با توجه به ویژگی های نحوه ی ارزیابی و برای ارتباط برقرارکردن با آنها در راستای تصمیم گیری طراحی کرد . این سیستم اطلاعاتی، نمادها و نشانه های تصمیم گیری را برای تصمیم گیرنده فراهم می کند. [48]
به طور کلی ارزیابی عملکرد،[5] فرایندی است که بوسیله آن کار کارکنان در فواصلی معین و به طور رسمی مورد بررسی و سنجش قرار می گیرد ؛ منظور از ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی عبارت است از: سنجش منظم فعالیت های آموزشی / پژوهشی اساتید و تعیین میزان دستیابی به اهداف نظام آموزشی، که بر اساس معیار های از قبل تعیین شده صورت می گیرد . حال مسئله آن است که معیارهای موجود ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی، کافی نبوده و دارای کاستی هایی می باشد، بدین صورت که در نظام ارزیابی موجود فقط خواسته ها و انتظارات سیستم آموزشی لحاظ شده و نظر خود اساتید و دانشجویان مورد توجه قرار نگرفته است . لذا سوال اصلی تحقیق این است: معیار های مطلوب ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی کدامند؟
1-2- بیان مسئله
با رشد و توسعه ی فضای رقابتی و پیشرفت فناوری، تقریباً تمامی روش های سنتی که برای بهبود تصمیم گیری در سازمان ها استفاده می شد، به تدریج کنار گذاشته شده و جای خود را به سیستم های هوشمند کسب و کار[6] می دهند. این سیستم ها داده ها را به صورت بر خط اندازه گیری و تجزیه و تحلیل می کنند و اطلاعات مورد نیاز مدیران را به صورت دسته بندی شده به آن ها ارائه می دهند. برای اینکه مشخص کنیم کدام اطلاعات برای مدیران اهمیت دارند و یا بسیار حیاتی هستند، باید شاخص های کلیدی و مهم سازمان را تعریف کنیم. شاخص های مهم و کلیدی از اهداف بنیادی و راهبردهای سازمان استخراج می شود و به همین ترتیب راهبردها هنگامی خودشان را نمایان می کنند که سازمان دارای برنامه ریزی راهبردی باشد.
این تحقیق با تجزیه و تحلیل دیدگاه های ارزیابی عملکرد مدیریت منابع انسانی دانشگاه قم، ضرورت و اهمیت آن را برای بهبود مستمر سازمان و مدیریت عملکرد، همراه با ساخت داشبورد های مدیریتی مورد توجه قرار می دهد.
هوش تجاری عبارتست از بُعد وسیعی از کاربردها و تکنولوژی برای جمع آوری داده و دانش جهت تولید پرس و جو در راستای آنالیز سرمایه گذاری[7] برای اتخاذ تصمیات تجاری دقیق و هوشمند.
یک هوش تجاری براساس یک معماری Enterprise تشکیل شده و در قالب (پردازش تحلیلی برخط)[8]، OLAP به تحلیل داده های تجاری ( در دو بعد درون سازمانی بیرون سازمانی)و اتخاذ تصمیمات دقیق و هوشمند می پردازد.
هوش تجاری، نه بعنوان یک محصول و نه بعنوان یک سیستم، بلکه بعنوان یک معماری موردنظر است که شامل مجموعه ای از برنامه های کاربردی و تحلیلی است که به استناد پایگاه های داده عملیاتی و تحلیلی به اخذ و کمک به اخذ تصمیم برای فعالیت های هوشمند تجاری می پردازند، در این تحقیق با توجه به اهمیت موضوع، جهت بررسی مولفه های طراحی داشبوردها برای ارائه اطلاعات مناسب و بهنگام برای مدیران سیستم تلاش شده است.
با توجه به گستردگی موضوع تحقیق، برای انجام این پروژه مراحل مختلفی باید طی شود و مباحث زیادی در این زمینه مطرح می شود. در ادامه سعی شده است با تعریف مباحث مختلف مطرح شده در این زمینه، موضوع تحقیق به روشنی بیان شود.
هر فرآیندی شامل مجموعه ای از فعالیت ها و اقدامات با توالی و ترتیب خاص منطقی و هدف دار می باشد. ارزیابی عملکرد، فرایندی است که به سنجش و اندازه گیری، ارزش گذاری و قضاوت درباره عملکرد طی دوره ای معین می پردازد.
در دنیای تجارت پر تلاطم امروزه، سازمان ها در تلاشند برای رسیدن به اهداف خود در تدوین استراتژی صحیح، انجام عملكردهای پربازده و مشتری مداری گوی سبقت را از یكدیگر بربایند. داشبوردهای مدیریتی، سیستم های نرم افزاری نوینی هستند که در جهت غنیسازی اهداف با استفاده از اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها به سازمان ها كمك میكند. داشبورد به مدیران این امكان را میدهد تا با تعریف، نظارت و تحلیل شاخص های كلیدی عملكرد یا KPI [9] در ایجاد تراز بین اهداف و فعالیتها، نمایانسازی كلیه فعالیتهای سازمان و ایجاد یك محیط نمایش مشترك بین اهداف و فعالیتها برای تصمیم سازی درست و كارآمد اقدام نمایند.
در سازمان ها با توجه به حجم داده های پراکنده، تصمیم گیری به این آسانی امکان پذیر نیست؛ برای تصمیم گیران سازمان، مقدار داده ای که باید در روز کاری مشاهده و تحلیل شود، بسیار چالش بر انگیز است. با باز شدن درهای بی شمار سازمان ها بر مشتریان، شرکا و عرضه کنند گان، سازمان ها دیگر با اطلاعات کم و ناقص قادر به مدیریت نیستند. حجم وسیع اطلاعات و توزیع آن از طریق پخش گزارش های معمول، دیگر پاسخگوی نیاز سازمان ها نخواهد بود، چرا که این گزارش ها غالبا ایستا هستند و با توجه به ایستایی و حجم بسیار، باعث سردرگمی می شوند. بنابر این فرصت ها و تهدیدها نادیده گرفته شده یا بسیار دیر کشف می شود و این موضوع باعث می شود که سازمان نتواند به حرکت سریع خود ادامه دهد. بنا بر این به طور طبیعی از صحنه رقابت حذف می شود. پس زمان نگاه جدید به داشبورد سازمانی – که مفهومی جدید در مدیریت اطلاعات را ارائه دهد و پاسخگوی نیازهای متخصصان امروزی باشد- فرا رسیده است.
بنا به این دلایل، داشبوردهای سازمانی، به یک پدیده پویا و رو به گسترش تبدیل گشته اند. مدیریت، صرفا گزارش دهی و گزارش گیری نیست؛ بلکه وظیفه اصلی آن، ارایه اطلاعات بهنگام شده و پویا به افراد ذیصلاح برای مدیریت دانش، تصمیم گیری دقیق و واکنش سریع به تغییرات است. [ 8]