کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


 



18

فرضیه یا سئوالات پژوهش

18

تعریف واژگان

18

فصل دوم

بازنگری منابع و مطالعات چاپ شده

21

فصل سوم:

روش اجرای پژوهش

26

تعریف جامعه پژوهش

26

تعداد نمونه، روش نمونه گیری، معیارهای انتخاب نمونه

26

نوع پژوهش و روش انجام كار

26

ابزارهای بكارگیری

27

روش های تجزیه و تحلیل داده ها

27

رعایت نكات اخلاقی

27

فصل چهارم:

نتایج

30

پایان نامه

جداول

31

فصل پنجم:

بحث و تفسیر و نتیجه گیری نهایی

37

محدودیت و پیشنهادها

40

بخش ضمایم:

فهرست منابع

43

پرسشنامه

46

چكیده انگلیسی

53

 


مقدمه

دیس پپسی عنوانی برای نامگذاری مجموعه ای از علایم و نشانه های غیراختصاصی گوارشی است علایمی كه اغلب، موجبات ناراحتی طولانی بیماران را فراهم می آورند. دیس پپسی یك سندروم است، به این معنی كه دربرگیرنده تعدادی از علایم و نشانه های گوارشی است، بدون اینكه بر تشخیص خاصی دلالت كند. یافتن مكانیسمی كه توجیه كننده بروز علایم دیس پپسی باشد نیاز به بررسی بیمار و اغلب انجام آزمونهای پاراكلینیكی دارد.

مواردی وجود دارند كه در آنها هیچ كدام از مطالعات بالینی و پاراكیلینیكی، منجر به كشف یك مكانیسم شناخته شده كه پیدایش علایم را توجیه نماید نمی شوند. در این موارد از اصطلاح دیس پپسی عملكردی functional dyspepsia استفاده می شود.

اساساً اختلالات عملكردی (Functional) در برابر بیماریهای ارگانیك (Organic) قرار می گیرند. به طور كلی دیس پپسی به دو نوع عمده 1) با زخم 2) بدون زخم تقسیم می شود.

نوع بدون زخم آن بیمارانی هستند كه دارای سمپتوم های دیس پپسی هستند. بدون آنكه شواهدی از بیماریهای عضوی توجیه گر آن یافت شود (20/19) شایعترین بیماریهای عضوی كه منجر به دیس پپسی می گردند زخمهای پپتیك معده و اثنی عشر، رفلاكس معدی، مروی، سرطان معده، گاستروپازی، سنگ صفراوی می باشند (21)

دیس پپسی از شایعترین شكایات بیماران مراجعه كننده در درمانگاههای گوارش بوده و میزان بالایی از مشاوره های مربوط به این بیماری است (21) این بیماری دامن گیر متجاوز از یك چهارم جمعیت عمومی جهان است و یكی از علل شایع مشورتهای پزشكی می باشد و دربرگیرندة 5 درصد ویزیت بیماران در مطب ها و 70-40 درصد شكایات گوارشی آنان در درمانگاههای عمومی است (22) از آنجا كه هزینه بررسی ودرمان بیمارانمبتلا به دیس پپسی قابل توجه است و در مطالعات انجام شده هزینه متوسط بالغ بر یك میلیون دلار بدون محاسبات هزینه آندوسكوپی بر جامعه تحمیل می شود (22) از طرف دیگر این علایم كارایی بیماران را كاهش قابل ملاحظه ای می دهد، نیاز توجه به آن و یافتن راه حل مناسب براساس اتیولوژیهای ایجادكننده بر همگان مشهود است.

در بسیاری از بیماریهای عملكردی تأثیر اختلالات روانی همزمان، اثبات شده یا قویاً مورد شك قرار گرفته است. از طرفی با پیشرفت های قرن حاضر و افزایش استرسهای اجتماعی و قرار گرفتن اختلالات خلقی و به طور مشخصی افسردگی در رأس هرم كاهشامید به زندگیlife expectaicy با در نظر گرفتن این واقعیت كه بسیاری از اختلالات روانی خود را به صورت جسمی نشان می دهند لزوم دانستن نقش این اختلالات در بروز دیس پپسی مشخص بوده می توان بار اقتصادی زیادی از دوش جامعه بردارد.

با كشف مدیاتورهای شیمیایی گوناگون در بافتها و ارگانهای مختلف بدن و مشخص شدن نقش آنها در واكنش های زیستی، پنجره ای جدید برای نگریستن به رخدادهای مختلف سوماتیك، از ورای دنیای عظیم و متنوع روانپزشكی گشوده شده است. در واقع با نگاه به مدیاتورهای مشترك بین دستگاه عصبی و سایر ارگانها و تغییرات شناخته شده سطوح این مدیاتورها در جریان بیماریهای روانی، می توان مكانیسمهایی را برای بیان چگونگی پیدایش بیماریهای روان تنی (Psychimetic) یا عملكردی (Functional) تصور كرد. به این ترتیب، تعریف بیماریهای عملكردی به عنوان اختلالات بدون عامل اتیولوژیك چندان صحیح نخواهد بود. بلكه باید مكانیسم های درونزای را درنظر داشت كه مستقیماً، یا با واسطه به تأثیر فعالیتهای روانی بر اندامها و ارگانهای مختلف بدن اعمال اثر می نمایند.

در این مطالعه، دیس پپسی برای بررسی ارتباط بین اختلالات روانی و سوماتیك انتخاب شده است. در نوع عملكردی این بیماری، نقش افسردگی شناخته شده است. سعی بر این بوده كه علاوه بر تحقیق وجود ارتباطی از این دست در بیماران مورد مطالعه، تأثیر عوامل مداخله گر دیگر نیز درنظر گرفته شده، مقایسه ای نیز بین شیوه افسردگی در دیس پپسی عملكردی و نوع ارگانیك به عمل آید. اساساً در این پژوهش سؤال این است كه آیامیزان افسردگیدر كسانی كه دیس پپسی عملكردی دارند تفاوتی با كسانی كه دیس پپسی ارگانیك دانرد می كند یا خیر؟ و به همین دلیل به بررسی شیوع افسردگی در دو گروه مبتلا به دیس پپسی و دیس پپسی عملكردی پرداخته شده است.

بیان مسأله

دیس پپسی(Dyspepsia)

دیس پپسی یك نشانگان گوارشی است كه با تركیبی از درد شكمی و شكایاتی غیر از درد مشخص می شود. درد عموماً در بخش مركزی قسمت فوقانی شكم لوكالیزه می شود و ماهیت آن با درد ناشی از سایر سندرومهای گوارشی نظیر بیماری رفلاكس معده – مروی (GERD) و سندروم روده تحریك پذیر (IBS) متفاوت است (1).

تعریف دیگری كه برای دیس پپسی مطرح است تعریفی است كه Barbara etal از آن استفاده كرده اند و بدین صورت است كه علایم دوره ای یا پایدار شكمی، معمولاً در ارتباط با غذاخوردن، كه بیماران یا پزشكان معتقدند كه به علت ناراحتی در قسمت برگزیمال دستگاه گوارش ایجاد شده است اصطلاح دیس پپسی عملكردی ممكنست برای بیمارانی به كار رود كه این نوع از علایم را نشان می دهند و هیچ پروسه بیماری قابل توجهی در آنها شناخته نشده است (23).

این ستدروم دارای میزان شیوعی برابر با 50 درصد در جمعیت عمومی است و می تواند در نتیجه بیماریهای ارگانیك، سیستمیك و متابولیك متعددی به وجود آید، ولی در اغلب مواقع زمینه ای كه توجیه كننده ایجاد بیماری باشد، حتی پس از ارزیابی های دقیق و گسترده مشخص نمی شود در چنین مواقعی از عنوان دیس پپسی عملكردی (Functional Dyspepsia) استفاده می شود (2 و 1).

در این بیماری آنچه بیمار را آزار می دهد علاوه بر درك ماهیت آن عنوان شد، مسائلی نظیر نفخ، تهوع، سیری زودرس، احساس پری شكم، بلی اشتهایی، سوزش سردل و اروغ زدن هستند كه می توانند با یا بدون ارتباط با صرف غذا باشند (1).

مكانیسم هایی كه در حال حاضر برای توجیه Functional Dyspepsia درنظر گرفته می شوند به سه دسته تقسیم می شوند (a التهاب مخاط دستگاه گوارش (b حساسیت بیش از حد (Hypersensitivity) و اختلالات حركتی دستگاه گوارش (Dysmatility) (3 و 1).

در هر حال تنوع نشانه ها و علائم، مطرح كننده وجود مكانیسم های متعدد پاتولوژیك زمینه ای در دیس پپسی عملكردی است بر اساس مكانیسم های احتمالی زمینه ای، دیس پپسی به دو زیرگروه تقسیم می شود كه این دو زیرگروه در مطالعات و گزارشهای مختلف با نامهای متفاوتی عنوان شده اند، ولی در همة آنها اساس تئوری بر اساس تقسیم بندی تقریباً یكسان است این دو زیرگروه عبارتند از: دیس پپسی بدون زخم و دیس پپسی همراه با زخم.

دیس پپسی بدون زخم با نامهای عملكردی (Functional)، ایدیوپاتیك، essential و دیس پپسی اولیه نیز معرفی شده است.

دیس پپسی همراه زخم با عناوینی چون دیس پپسی دارای علت مشخص و دیس پپسی ثانویه مترادف است (6 و 5 و 4 و 1).

 

انواع دیس پپسی

1) دیس پپسی ثانویه

در 40 درصد از بیماران مبتلا به دیس پپسی می توان یك علت ارگانیك برای توجیه علائم پیدا كرد در این حالت دیس پپسی از نوع ثانویه و دیس پپسی دارای علت مشخص نامیده می شود. (5)

شایعترین بیماریهای ارگانیك كه منجر به دیس پپسی می شوند عبارتند از, اولسرپپتیك (در معده یا اثنی عشر) بیماری رفلاكس معده – مری (GERD)، كانسر معده، گاستروپارزی، كوله لیتیازیس، پانكراتیت حاد یا مزمن، بیماریهای كه منجر به سوء جذب می شوند، انگلهای روده ای، ضایعات ایسكیمیك روده ای و سرطانهای شكمی خصوصاً پانكراس (4).

2)دیس پپسی عملكردی

در حدود 60 درصد از مبتلایان به دیس پپسی، ارزیابیهای متعدد، به كشف عامل توجیه كننده علایم بیمار نمی انجامد. در چنین مواردی، دیس پپسی عملكردی، ایدیوپاتیك، اویله یا بدون زخم می نامند (6 و 1). این نوع دیس پپسی به صورت وجود درد و احساس ناراحتی مزمن برای حداقل یك ماه تعریف می شود ناراحتی های شكمی می توانند سیری زودرس، نفخ شكمی بعد از صرف غذا و تهوع، استفراغ و سایر علایم غیراختصاصی باشند. شكایت باید در دوره های زمانی قابل توجهی وجود داشته باشند، بدون اینكه شواهد بالینی و پاراكلینیكی اعم از آزمایشات بیوشیمی، اندوسكوپی، سونوگرافی و غیره منجر به بافته شدن یك بیماری ارگانیك توجیه كننده علایم شوند. البته، حتی با درنظرگرفتن این خصوصیات، هوز هم بین شكایات مربوط به دیس پپسی و علایم و نشانه های سندروم روده تحریك پذیر همپوشانی و تداخل وجود دارد. (7)

دیس پپسی بدون زخم خود به چهار دسته تقسیم می شوند این چهار دسته عبارتند از: دیس پپسی زخم مانند (ulcer like)، رفلاكس مانند (Reflux like)، اختلال حركتی مانند (Dysmotility like) و نوع غیراختصاصی (5).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1399-10-18] [ 04:02:00 ق.ظ ]




در این فصل تلاش می شود تا حاصل تحقیقات انجام شده در رابطه با این موضوع كه تاكنون انجام شده و نتایج آن قابل استفاده و رهگشا در انجام این تحقیق می باشد گردآوری و ارایه گردد:

    • پژوهشی در مجموعه WVS (پیمایش ارزش های جهانی) توسط “منصور معدل” از دانشگاه میشیگان و «آزادارمكی» از دانشگاه تهران انجام شده است.

در این پیمایش با نمونه هایی كه از سه كشور «مصر» ، «ایران» و «اردن» گرفته شده است به باورهای دینی دینداری، هویت ملی و ایستارها نسبت به فرهنگ غرب، خانواده و روابط جنسیتی تحلیل و مقایسه شده است.

نتیجه اصلی كه ایشان از تحقیق خود می گیرند این است كه «ماهیت رژیم حاكم» یك عامل مهم برای اختلاف جهان بینی مردم این سه كشور است. بین این سه كشور حكومت ایران، «حكومت تئوكراسی» و «دین سالاری» است. حكومت های مصر و اردن و خصوصاً حكومت مصر، سكولار است. به جهت اینكه این حكومت ها در درجات متفاوتی از اقتدار طلبی هستند، گروه های مخالف بیانات فرهنگی خود را در واكنش به جهت گیری های فرهنگی رژیم هایشان تنظیم می كنند. به همین علت در ایران جایی كه جامعه تحت تسلط رژیم كاملاً دینی اداره شده است مردم كمتر دینی. كمتر ضد غرب، بیشتر سكولار و بیشتر هوادار ارزش های مدرنیسم هستند تا مردم مصر و اردن كه حكومتشان سكولار و به طور قطعی هوادار غرب است.

پژوهشگران مذكور معتقدند یافته های تجربی آنها با پژوهش های تاریخی موجود همخوانی دارد. شواهد تاریخی متعدد حاكی از آن است كه جهت گیری ها وخط مشی هایفرهنگی دولت نقش تعیین كننده ای در روند فرهنگی جامعه دارد.

پایان نامه

ایشان موارد مختلفی را از تاریخ كشورهای اسلامی ذكر می كنند كه در آنها مداخله فرهنگی حكومت های سكولار با ایدئولوژی تهاجمی، سبب سیاسی شدن دین و شكل گیری بنیادگرایی اسلامی شده است.

تحقیق مورد بحث علاوه بر نتایجی در مورد اختلاف جهان بینی مردم این سه كشور اسلامی به نتایجی هم در مورد اختلاف جهان بینی مردم در هر یك از این سه كشور می رسد. در این مورد نتایج به دست آمده حاكی از آن است كه عوامل تعیین كنندهعبارتند از: تنوعی از صفات اجتماعی پاسخگو مانند پایگاه اجتماعی، اقتصادی، جنس و سن و تحصیلات؛ كه سن و تحصیلات نشانه های خوبی برای راستای تغییر فرهنگی هستند.

در عین حال تحصیلات اثر قابل ملاحظه تری روی دیدگاه های فردی دارد. تأثیر متغیر سن و تحصیلات در این سه كشور یكسان نیست. در ایران پاسخگویان جوان تر و دارای تحصیلات بالاتر بیشتر ملی گرا بیشتر سكولار و كمتر دینی هستند. در مصر و اردن این اثرات (تأثیر سن و تحصیلات روی دین) قابل توجه و مشخص نیست. جالب است كه در هر سه كشور سطح تحصیلات با اعتماد به مسجد و اعتماد به دولت رابطه معكوس دارد.

پژوهشگران با قدری احتیاط نتیجه می گیرند كه معنی این رابطه منفی در ایران سكولاریسم بیشتر و دینداری كمتر است ولی در اردن و مصر تلاش دینی بیشتر را می فهماند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:01:00 ق.ظ ]




در این فصل تلاش می شود تا حاصل تحقیقات انجام شده در رابطه با این موضوع كه تاكنون انجام شده و نتایج آن قابل استفاده و رهگشا در انجام این تحقیق می باشد گردآوری و ارایه گردد:

    • پژوهشی در مجموعه WVS (پیمایش ارزش های جهانی) توسط “منصور معدل” از دانشگاه میشیگان و «آزادارمكی» از دانشگاه تهران انجام شده است.

در این پیمایش با نمونه هایی كه از سه كشور «مصر» ، «ایران» و «اردن» گرفته شده است به باورهای دینی دینداری، هویت ملی و ایستارها نسبت به فرهنگ غرب، خانواده و روابط جنسیتی تحلیل و مقایسه شده است.

نتیجه اصلی كه ایشان از تحقیق خود می گیرند این است كه «ماهیت رژیم حاكم» یك عامل مهم برای اختلاف جهان بینی مردم این سه كشور است. بین این سه كشور حكومت ایران، «حكومت تئوكراسی» و «دین سالاری» است. حكومت های مصر و اردن و خصوصاً حكومت مصر، سكولار است. به جهت اینكه این حكومت ها در درجات متفاوتی از اقتدار طلبی هستند، گروه های مخالف بیانات فرهنگی خود را در واكنش به جهت گیری های فرهنگی رژیم هایشان تنظیم می كنند. به همین علت در ایران جایی كه جامعه تحت تسلط رژیم كاملاً دینی اداره شده است مردم كمتر دینی. كمتر ضد غرب، بیشتر سكولار و بیشتر هوادار ارزش های مدرنیسم هستند تا مردم مصر و اردن كه حكومتشان سكولار و به طور قطعی هوادار غرب است.

پژوهشگران مذكور معتقدند یافته های تجربی آنها با پژوهش های تاریخی موجود همخوانی دارد. شواهد تاریخی متعدد حاكی از آن است كه جهت گیری ها وخط مشی هایفرهنگی دولت نقش تعیین كننده ای در روند فرهنگی جامعه دارد.

ایشان موارد مختلفی را از تاریخ كشورهای اسلامی ذكر می كنند كه در آنها مداخله فرهنگی حكومت های سكولار با ایدئولوژی تهاجمی، سبب سیاسی شدن دین و شكل گیری بنیادگرایی اسلامی شده است.

تحقیق مورد بحث علاوه بر نتایجی در مورد اختلاف جهان بینی مردم این سه كشور اسلامی به نتایجی هم در مورد اختلاف جهان بینی مردم در هر یك از این سه كشور می رسد. در این مورد نتایج به دست آمده حاكی از آن است كه عوامل تعیین كنندهعبارتند از: تنوعی از صفات اجتماعی پاسخگو مانند پایگاه اجتماعی، اقتصادی، جنس و سن و تحصیلات؛ كه سن و تحصیلات نشانه های خوبی برای راستای تغییر فرهنگی هستند.

در عین حال تحصیلات اثر قابل ملاحظه تری روی دیدگاه های فردی دارد. تأثیر متغیر سن و تحصیلات در این سه كشور یكسان نیست. در ایران پاسخگویان جوان تر و دارای تحصیلات بالاتر بیشتر ملی گرا بیشتر سكولار و كمتر دینی هستند. در مصر و اردن این اثرات (تأثیر سن و تحصیلات روی دین) قابل توجه و مشخص نیست. جالب است كه در هر سه كشور سطح تحصیلات با اعتماد به مسجد و اعتماد به دولت رابطه معكوس دارد.

پژوهشگران با قدری احتیاط نتیجه می گیرند كه معنی این رابطه منفی در ایران سكولاریسم بیشتر و دینداری كمتر است ولی در اردن و مصر تلاش دینی بیشتر را می فهماند.

پایان نامه

محقق می خواهد به این سوال پاسخ دهد كه آیا تأثیر تحصیلات تنها بر افراد تحصیل كرده است یا اینكه دامنه نفوذ آن به فرزندان آن ها نیز كشیده خواهد شد؟

نتایج تجربی بیانگر آن است كه دینداری فرزندان خانواده های تحصیل كرده به نسبت دیگران از میزان ضعیف تری برخوردار است. ولی در هر صورت متوسط دینداری در جامعه ایران بالا و نزد این خانوارها هم بالاتر از متوسط مقیاس دینداری بوده است.

    • دانشگاه ، دین، سیاست :(رجب زاده، 1379 200-183)

این پژوهش می كوشد به این سوال اساسی پاسخ گوید كه باورها و ارزش های دین در این روایات رسمی و سنتی آن تحت تأثیر فرهنگ دانشگاه چه سمت و سویی پیدا می كنند؟ و در جریان این چالش چه باورها و ارزش هایی به عنوان راه حل چالش مورد پذیرش افراد قرار می گیرد یا قابلیت پذیرش بیشتری می یابند؟

در باب دین ورزی در این تحقیق مولفه های گوناگونی مورد توجه قرار گرفته است كه مهم ترین آن ها عبارتند از: «راه شناخت خدا» ، «جهان بینی»، «نگاه افراد به دین» (سنتی، تجربه درونی، مادی گرایانه، عقل گرایانه).«تلقی افراد از كاركرد معرفت شناختی دین»، «جایگاه روحانیت در دین» ، «مناسك گرایی» ، «تكثرگرایی»، «تفسیرپذیری سكولاریزاسیون».

ابعاد دین در این پژوهش براساس مولفه هایی نوع بندی شده كه در ارتباط با بحث ارزش ها و باورهای علم قرار می گیرند. برخی از مهم ترین یافته های این پژوهش را به این شرح می توان خلاصه كرد:

    • پاسخگویان به تعدد راه های شناخت معتقدند.
    • دانشجویانی كه از پایگاه اجتماعی اقتصادی بالاتری برخوردارند نظر منفی تری نسبت به دین سنتی دارند.
    • گرایش به سوی مخالفت با نقش سنتی روحانیت و ملازمه آن با دین در دانشجویان مشهود است. و نوعی كاهش باور به مرجعیت روحانیت در شناخت دین وجود دارد.
    • قبول و موافقت با تكثرگرایی، گرایش كلی جمعیت است و روابط بین متغیرها حاكی از دخالت عوامل درون دانشگاهی و روابط ضعیف با عوامل فرا دانشگاهی است.
    • در خصوص مناسك گرایی در دین، همانند تلقی سنتی از دین و نگاه به مرجعیت روحانیت نوعی قطب بندی در سطح افراد دانشگاهی (اجتماعی) محسوس است. در این رابطه متغیرهای «پایگاه اقتصادی- اجتماعی» افراد «سطح توسعه یافتگی» منطقه زندگی افراد نقش اساسی دارند. (همان 203-92)
  • فعالیت های مذهبی:
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:01:00 ق.ظ ]




بیماری های تنی راه به عهده دارد و قلمرو جامعه شناسی نیز آسیب شناسی اجتماعی نهاده می شود . ( سلیمی ، جامعه شناسی كجروی : 233)

 

آسیب شناسی اجتماعی

مطالعه ناهنجاری هاو آسیب های اجتماعی نظیر بیكاری ،اعتیاد،فقر، خودكشی، طلاق، ولگردی و گدایی و … همراه با علل آثار و عوارض ، شیوه های پیشگیری و درمان آنها به انضمام مطالعه شرایط بیمار گونه و نابسامان اجتماعی است . آسیب شناسی اجتماعی مطالعه خاستگاه اختلالها و بی نظمی هاو نابسامانی های اجتماعی است . ( ابهری ، آسیب های اجتماعی : 4)

نابهنجاری

یكی از مفاهیم نزدیك به انحراف است فرد نابهنجار كسی است كه فاقد سازگاری بافت كلی یك نظام باشد كه یادر كارایی یك نظام مفسر یا با انتظار و توقع مردم نا همخوان و یا از آنچه معمول و متداول و طبیعی شمرده می شود متمایز باشد . (محمدی، آسیب های اجتماعی زنان در دهة 80-1370 : 22)

به بیان دیگر رفتاری نابهنجار ، انحراف و آسیب تلقی می شود كه حاوی انحرافات گسترده ای از معیار های اجتماعی باشد . از نظر جامعه شناسی ، مشروعیت و نابهنجار خار بودن یك رفتار از نوع دیدگاه و انتظار یك جامعه یا هر گروه اجتماعی ناشی می شود و در صورتی انحراف تلقی می شود كه هنجارهای مكرر و در حدی گسترده نادیده گرفته شود . (شریعتمداری ، كتاب زنان ، شماره 17 : 52 )

 

بزهكار

كسی كه بر خلاف مسیر و موازین مورد قبول جامعه گام بر میدارد و رفتاری خلاف رفتار انسانهای منضبط و معقول انجام می دهد.

پایان نامه

بزهكاری

شامل كلیه اعمال و ناهنجاری هایی می شود كه به دلیل عوامل روانی بیرونی از فرد سر زده و ضد ارزشهای اجتماعی محسوب می شود . (اصلاح و تربیت ، 1381 ، ج6و7 : 50)

جرم

از نگاه حقوقی هرگونه فعل یا ترك فعلی كه در قانون برای ان مجازات تعیین شده باشد جرم محسوب می شود . (جهانگیری، 1379 : 437)

مجرم

كسی است كه در زمان معین ، عمل او بر خلاف مقررات قانونی رسمی كشور باشد . وقوع جرم نه تنها نظم و ارامش و سلامت جامعه را بر هم می زند ، بلكه خسارات روحی و جسمی و مادی به افراد و آزادی و استقلال آنها وارد می سازد . ( شلویری و پولادی ، 1381 :146)

 

 

مشكل اجتماعی

مشكل با قید اجتماعی به موقعیت تعدادی از افراد در قالب گروههای سازمان یافته یا غیر سازمان یافته اطلاق می شود كه عمل آنها از سوی كل جامعه تایید نمی شود و در صورت استمرار عمل گروهی ،آسیب هایی برای كل جامعه ایجاد خواهد شد و افراد سعی دارند تا به رفع یا كاهش اثرات آن بپردازد.

جامعه شناسان كلاسیك مشكلات اجتماعی را در موقعیت های دردناك یا غیر مطلوب برای توده واقعی مردم تلقی كرده اند .

روسپیگیری

در فرهنگ جامع روان شناسی ـ روان پزشكی ـ دكتر نصرا… پورافكاری درتعریف روسپگیری می كوید: «این اصطلاح به معادله پایاپای بی بند و بارانه جنسی توسط مرد یا زن (روسپی كه ممكن است مرد باشد یا زن باشد) بر كسب درآمد و تأمین معاش اطلاق می شود.»

نوع رابطه میان روسپی و مشتری نوعی تحقیر متقابل است.

روسپیگری معمولاً با سایر انواع آسیب شناسی روانی ـ اجتماعی ، نظیر اعتیاد ، جرم ، جنایت و الكسیم، همراه است. زن های روسپی به درجات مختلف اختلال شخصیتی دارند ودر بعضی موارد قوای هوشی پایین تر از معمول را دارا هستند .برخی از آنها همجنس گرایند و احساس خصومت خود را از طریق تحقیر وی با درگیر ساختن او در رابطه غیر اجتماعی و غیر اخلاقی ابراز می كنند.مردان روسپی كه اغلب در جوامع غربی خود را در اختیار پیرزنان و همجنس بازان می گذارند هر چند خود نیز غالباً همجنس گرا هستند، اغلب سرد مجازند. (كامكار و همكاران ، 1383: 296)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:00:00 ق.ظ ]




هدف پژوهش:

یكی از بزرگ ترین چالشهای بشری توسعه روابط معنی دار و رضایت در زندگی است. مادامی كه فرد به نیازهای هیجانی خود و دیگران توجهی نكند. ارتباط موثری با افراد نخواهد داشت. اگر فردی درك هیجانی خوبی داشته باشد. می تواند از تغییرات روحیه و درك احساسها بهره میبرد و از چنین دركی برای اداره كردن و كنار آمدن با هیجانها استفاده كند. (پتن به نقل از اعتصامی 82)

با توجه به اهمیت و تأثر وش هیجانی در زندگی و پیشرفت افراد. در این تحقیق بر آن شدیم تا هوش هیجانی را در كودكان كار و خیابان و كودكان عادی مورد بررسی و مقایسه قرار دهیم.

اهمیت موضوع پژوهش

بحث بر سر اهمیت هوش هیجانی پیوند میان عاطف، شخصیت را شامل می شود از دیدگاه ارسطو مشكل انسان در این نیست كه از هیجان برخوردار است، بلكه آنچه اهمیت دارد مناسب بودن هیجان و نحوه ابراز آن است (كلمن 1998)

با توجه به مقوله هوش هیجانی در زندگی روزمره روابط میان فردی و اجتماعی و نقش آن در پیشرفت موفقیت آمیز انسانها و جدید بودن این مقوله و از طرفی تأثیر وضعیت زندگی كودكان در روابط اجتماعی آنها پژوهش حاضر در پی رسیدن به این هدف است كه آیا بین هوش عاطفی كودكان عادی و كودكان كار تفاوت معنی داری وجود دارد یا خیز. زیرا كودكان كار و خیابان به دلیل وضعیت خاص زندگی و شرایطی كه در آن به سر می برند در معرض هیجانهای متفاوتی قرار می گیرند كه گاه ممكن است ویژگی های درون فردی (خودآگاهی، ادارة هیجانها خود انگیزی هم حسی و تنظیم روابط) را پرورش دهد و گاه باعث سركوب آنها گردد.

پایان نامه

فـصل دوم

پیشـینه

پیشینة هوش هیجانی را می توان در ایده و كسلر به هنگام تبیین جنبه های غیر شناختی هوش عمومی جست و جو كرد. وكسلر در صفحه 103 گزارش 1943 خود دربارة هوش می نویسد كوشیده ام نشان دهم كه علاوه بر عوامل هوش عوامل غیر هوشی ویژه ای نیز وجود دارند كه می تواند رفتار هوشمندانه را مشخص كند. نمی توانیم هوش عمومی را مورد سنجش قرار دهیم. مگر اینكه آزمونها و معیارهایی نیز برای سنجش عوامل غیر هوشی در بر داشته باشند. وكسلر در كارهای خود به تلاش های دال حسی به سنجش حیات غیر شناختی هوش نیز اشاره كرده است. نتیجه كوشش های دال در مقیاس رشد اجتماعی وایلند منعكس است.

پیر (1984) نیز بر این باور بود كه تفكر هیجانی بخشی از تفكر منطقی است و به این نوع تفكر یا به معنای كلی تر هوش، كمك می كند. روان شناس دیگری نظیر مایر (1993) و سالووی نیز پژوهش های خود را بر جنیه های هوشی هیجانی متمركز كرده اند (جلالی 1381) پیش از 1990 پاین (1968) برای نخستین بار واژه هوش هیجانی را به كار برد و چنین نوشت:

یكی از دلایلی كه بسیاری از پژوهشگران در حال حاضر هوش هیجانی را مورد مطالعه قرار می دهد. این است كه افرادی هوش هیجانی بالایی دارند در برخی جنبه های از دیگر افراد جامعه مؤثرترند.

هوش هیجانی، احساس و تفكر را به كار می گیرد و موفقیت افراد را به زندگی بهترین نحو پیش بینی می كند (بس 1996 و هنگ 1996 به نقل از مایر سالوی و كارسو 2000)

شایان ذكر است كه ایده هوش هیجانی پس از 50 سال بار دیگر توسط گاردنر (1983) استاد روان شناس دانشگاه هاروارد دنبال شد. وی هوش را مشتمل بر ابعاد گوناگونی چون زبانی، موسیقیایی، منطقی ریاضی جسمی میان فردی و درون فردی می داند. گاردنر وجوه شناختی مختلفی را با عناصر از هوش شناختی یا به گفته خودش شخصیتی تركیب كرده است. بعد غیر شناختی مورد نظر او مشتمل بر دو مؤلفه كلی است كه وی آنها را با عناوین استعدادهای درونی و مهارت های میان فردی معرفی می كند. به نظر گاردنر هوش هیجانی متشكل از دو مولفه هوش درون فردی و هوش میان فردی است.

طی یافته های كلمن (1998) سالووی و مایر (1990) اولین تعریف رسمی از هوش هیجانی مطرح می شود. در همان سال نیز مایر و سالوی همراه با دی پائولو اولین آزمون توانایی های هوش و هیجانی را به ثبت رساندند یك آزمون توانایی به جای اتكا به گردش دادن شخصی توانایی ها. توانایی های واقعی را می سنجد از آن پس از هر كسی در زمینه تحول مفهوم هیجانی به عنوان هوش حقیقی شناخته شده اند.

بار آن هوش غیر شناختی را عامل مهمی در تعیین توانمندی افراد برای كسب موفقیت در زندگی تلقی می كند و آن را با سلامت عاطفه- یعنی وضعیت روانی یعنی و در مجموع سلامت هیجانی- در ارتباط مستقیم می بیند. بار آن برای اولین بار بهره هیجانی (EQ) را در برابر IQ كه اصطلاح شناخته شده و مقیاسی برای سنجش هوش شناختی است مطرح كرد و از سال 19810 به تدوین پرسشنامه بهره هوش هیجانی EQ و توصیف كمی هوش شناختی تنها شاخص عمده برای پیش بینی موفقیت فرد نیست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:00:00 ق.ظ ]