کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



بدون شک می‌توان گفت خاک، یکی از منابع طبیعی و شاید مهمترین زیر‎بنای تمدن هر کشوری است. بر اساس تعریف، خاک پیکره‌های طبیعی متشکل از فاز جامد (مواد معدنی و مواد آلی)، مایع و گاز است که روی سطح زمین قرار دارد، فضا را اشغال می‎کند و به‎وسیله افق‌ها یا لایه‌هایی شناخته می‌شود که از مواد اولیه در نتیجه اضافه شدن، از دست دادن، انتقال، تغییر شکل انرژی و ماده قابل تشخیص می‎باشد و توانایی نگهداری ریشه‌های گیاهان را در محیط طبیعی خود دارا می‌باشد.

تمدن، زندگی، پیشرفت انسان‌ها و حیات موجودات زنده، مرهون شکل قشر نازک سطحی کره خاکی است. بدیهی است که وابستگی بسیار زیاد انسان به خاک، توجه همه‎جانبه به آن را بیش از پیش پر اهمیت جلوه می‌دهد. رشد شتابان و روز افزون جمعیت، نیاز به این میراث گران‎بهای بشری را افزایش داده است و این در حالی است که وسعت خاک‌های قابل بهره‎برداری جهان محدود می‌باشد و از سوی دیگر، به علت عدم توجه کافی به اعمال مدیریت‌های مناسب، خسارات جبران‎ناپذیری در این زمینه به‎وجود آمده‎اند و هر ساله خطر فرسایش خاک، بیش از همیشه رخ نمایانده است و اراضی گسترده‌ای بدین طریق غیر‌قابل استفاده می‌گردند.

از آن‎جایی که مهمترین عامل تولیدات کشاورزی، خاک است، پیشرفت سریع و بنیادی کشاورزی، به میزان تولید جامعه و شیوه‌های استفاده از خاک بستگی دارد. در واقع، به همان اندازه که زندگی انسان به خاک متکی است، دوام و تکامل خاک نیز به نحوه استفاده بشر از آن بستگی دارد. بررسی‌های تاریخی نشان‎دهنده آن است که تمدن‌های بزرگ دنیا مناطقی را که دارای خاک حاصلخیز و آب کافی بوده‌اند، به عنوان محل سکونت خویش بر‎گزیده‌اند. سقوط تمدن‌های بزرگ (مانند بین‎النهرین، دره رود نیل و چندین ناحیه دیگر در آفریقا و آمریکای لاتین) هم به دلیل عدم بهره‎برداری صحیح از خاک بوده است که به‎تدریج باروری خود را از دست داده است. بنابراین، بدیهی است که اهمیت خاک به عنوان اساسی‌ترین منبع تولید مواد غذایی و حفظ بقای جامعه بشری، هر روز محسوس‌تر می‎گردد و باعث می‌شود تا با مطالعه و شناخت دقیق خصوصیات ژنتیکی، مورفولوژیکی، فیزیکوشیمیایی، کانی‌شناسی رسی، میکرومورفولوژی خاک و طبقه‌بندی خاک، استفاده مناسب و پایدارتری از منابع خاک صورت گیرد. شناخت خاک‌های منطقه مورد مطالعه باعث می‌شود تا اراضی بر اساس پتانسیل تولیدی که دارند بهره‎برداری شوند و در نتیجه از فقیر شدن خاک ناشی از استفاده نامناسب، جلوگیری به عمل آید و در نهایت باعث می‌شود تا میزان عملکرد محصولات کشاورزی در واحد سطح بالا رود. با توجه به اهمیت موارد فوق، مطالعات خاکشناسی و چگونگی تشکیل، تکامل و رده‌بندی خاک‌های واقع بر سطوح مختلف ژئومورفولوژی در مناطق جیرفت واقع در استان کرمان به عنوان موضوع مورد تحقیق انتخاب گردید. منطقه مورد مطالعه در فاصله 230 کیلومتری جنوب شرق کرمان واقع شده است. خاک‌های منطقه، دارای مواد مادری آهکی، رژیم رطوبتی اریدیک و رژیم حرارتی هایپرترمیک می‎باشند و چنین به نظر می‌رسد که از میان عوامل پنج‌گانه خاکسازی، عامل پستی و بلندی و به تبع آن ژئومورفولوژی و همچنین اقلیم گذشته، نقش بیشتری در تشکیل و تکامل خاک‌های منطقه مورد مطالعه داشته باشد.

1-2- هدفهای تحقیق

1- مطالعه تأثیر فاکتور پستی و بلندی و ژئومورفولوژی بر تشکیل و تکامل خاک در منطقه جیرفت

2- بررسی خصوصیات فیزیکی، شیمیایی، کانی‌شناسی رسی و میکرومورفولوژی خاک‌های منطقه

3- مقایسه طبقه‌بندی خاک‌های منطقه مطالعاتی، بر اساس دو سیستمWRB  و رده‎بندی خاک آمریکایی

2-1-کلیات

پایان نامه

نقطه آغاز توجه به خاک به عنوان محیط رشد گیاه، به 400 سال قبل از میلاد بر می‌گردد. در آن سال‌ها ارسطو و افلاطون خواص خاک را در ارتباط با تغذیه بررسی کردند. در قرن نوزدهم مفهوم خاک از دیدگاه زمین‌شناسان آلمانی (مانند رامن و فالو)، پوشش سنگ‌های سطحی هوا‎دیده و تا حدودی شسته شده بود.

بی‎شک، مفهوم علمی و نوین خاک در علوم کشاورزی، مرهون تلاش‌های دانشمندان بزرگ روسی هم‎چون داکوچایف (1898) می‌باشد. تا قبل از کشف بزرگ داکوچایف، هیچ‎گونه مفهومی از چگونگی تشکیل خاک در دست نبود. او نخستین دانشمندی بود که نقش عوامل خاک‌سازی را در تشکیل خاک مورد توجه قرار داد و اظهار نمود که خاک، عبارت است از مجموعه‌ای از پیکره‌های طبیعی که دارای افق‌های مختلف و خصوصیات مورفولوژیک گوناگون می‎باشد. داکوچایف پیدایش این افق‌ها را نتیجه فعالیت مشترک عواملی مانند مواد مادری، موجودات زنده و زمان می‌دانست و در گوشه‌ای نیز اهمیت پستی و بلندی در تشکیل خاک را مورد اشاره خویش قرار داد. وی عوامل بالا را فاکتورهای وابسته[1] نام نهاد. این دانشمند معتقد بود که تغییر در هر یک از عوامل خاک‌ساز می‌تواند باعث شود تا ماهیت خاک تغییرکند، ولی هر یک از این عوامل به تنهایی تأثیر خاص داشته و با سایر عوامل نیز ارتباط دارد و در نهایت، می‌تواند باعث ایجاد تنوع در خاک‌ها شود. ینی (1941) هم از پنج عامل نام برده شده به‎وسیله داکوچایف به عنوان عوامل مشخص‎کننده وضعیت سیستم خاک یاد کرد و افزود که هر یک از این عوامل می‌تواند به فرض ثابت بودن سایر عوامل، به‎طور مستقیم تغییر کند. وی این عوامل را متغیرهای مستقل2 نامید و آنها را در مجموع به صورت یک فرمول که تشکیل خاک، تابعی از آن‎ها می‎باشد،به صورت زیر ارائه نمود: 

S=f(Cl،O،R،P،T)

S: خصوصیات خاک                  R: پستی و بلندی

Cl: اقلیم                                  O: موجودات زنده

 P: ماده مادری                           T: زمان

باید توجه داشت که مدل‌های داکوچایف و ینی، مدل‌های تجربی می‎باشند و اطلاعات چندانی در مورد پویایی خاک در اختیار ما نمی‌گذارند، ولی از آن زمان تا‎کنون مدل‌های کمی مناسبی در این‎باره ارائه شده است.

هیلگارد (1892) دانشمند زمین‌شناس و خاکشناس آمریکایی، ضمن ابراز نظریاتی در مورد وابستگی خاک و اقلیم، به عوامل خاک‌ساز نیز اشاره نمود، اما فرمولی برای بیان نحوه تأثیر این عوامل ارائه نکرد. پس از هیلگارد، کوفی (1912) سیستم طبقه‌بندی خاک را بر پایه اصول پیدایش خاک داکوچایف وگلینکا برای ایالت‌های متحده بنیان نهاد. او خاک را جسمی طبیعی و دارای خصوصیات، ژنز و ماهیت خاص خود می‌دانست که جایگاه مستقلی را در سطوح‌ مختلف زمین اشغال می کند. سیمونسون (1959) بیان کرد که تشکیل و تمایز افق‌ها در خاک، متأثر از وقوع چهار تغییر به صورت افزایش[2]، خروج2، جا‎به‎جایی3، و تغییر شکل4 است. در حین تشکیل و تمایز افق‌ها در خاک، تغییرات یاد‎شده از راه فرایندهای ساده‌ای مانند انحلال، آب‌گیری، اکسایش، آبشویی، رسوب و غیره اعمال می‌شوند. این فرایندهای ساده در همه خاک‌ها، ولی با سرعت‌های مختلف انجام می‌شوند و به نوبه خود، به‎وسیله عوامل تشکیل‎دهنده خاک، مهار و کنترل می‌گردند. در واقع، عوامل تشکیل‎دهنده خاک با تأثیر بر این تغییرات و فرایندهای بسیار متنوع، در تشکیل و تکامل خاک دخالت دارند. اسمیت (1975) درآغاز دهه 1970 به این باور رسید که پیدایش خاک برای رده‌بندی، بسیار مهم است، اما عامل پیدایش به خودی خود نمی‌تواند به عنوان پایه‌ای برای طبقه‌بندی خاک باشد. جکسون و شرمن (1953) اظهار داشته‌اند که هوادیدگی در خاک، دارای دو جهت کاملاً مشخص است. آن‌ ها هوادیدگی را که در لایه زیرین سالوم رخ می‌دهد (افقC ) هوادیدگی ژئوشیمیایی5  و هوادیدگی را که در بخش سولوم (افق‎های بالاتر از C) روی می‎دهد را هوادیدگی پدوشیمیایی6 نامیده‌اند. به عقیده آن‌ ها هوادیدگی پدوشیمیایی در برگیرنده تجزیه و تخریب‌های فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیکی و سایر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1399-10-19] [ 01:38:00 ب.ظ ]




دانه های روغنی بخش مهمی از گیاهان زراعی را تشکیل می­دهند. استفاده از دانه های روغنی در مصارف غذایی انسان، کنجاله آن در تغذیه دام و همچنین نقش آنها در صنعت اهمیت تولید این محصولات می باشد.با توجه به افزایش سریع جمعیت کشور، نیاز به تولید بیشتر مواد غذایی احساس می گردد در این بین مصرف روغن در ایران طی سالهای اخیر افزایش یافته است که این افزایش مصرف همگام با افزایش تولید نبوده است به طوری که تنها حدود 10درصد روغن مورد نیاز در داخل کشور تولید می گردد.بررسی های صورت گرفته بیانگر این مطلب است که کشور دارای امکانات کافی جهت تولید محصولات روغنی می باشد در سالهای اخیر گیاه بزرک در سطح جهانی به عنوان یکی از مفیدترین نباتات روغنی مورد توجه قرار گرفته است.(2)

بزرک و کتان  دو تیپ رشدی از یک گونه زراعی می باشند والد احتمالی این گیاه(Linum angustifolium) است که در نواحی مدیترانه به طور وحشی رشد می کند و به سهولت با ارقام زراعی تلاقی می یابد. بزرک به ژنوتیپ های از گیاه اطلاق می شود که ساقه آنها کوتاه و دارای انشعابات زیاد بوده و در نتیجه عملکرد دانه آنها زیاد می باشد.(3)

بزرک از اولین گیاهان اهلی شده توسط بشر است قدمت این گیاه به شش تا هشت هزار سال پیش بر می گردد. در حال حاضر دامنه سطح زیر کشت این گیاه در جهان قابل توجه می باشد و کانادا، آرژانتین و هند از تولید کنندگان عمده ی آن می­باشند.(5)

 کشت این گیاه حدود 5000 تا 5500 سال قبل از میلاد در ایران انجام شده و یکی از زراعت های قدیمی کشور را تشکیل می داده است متاسفانه در حال حاضر کشت این گیاه در نقاط محدودی از کشور خلاصه می گردد.

دانه بزرک دارای 45-40 درصد روغن و34-23درصد پروتئین می باشد.افزون بر تولید روغن، کنجاله آن 42-46 درصد پروتیئن داشته و می تواند به عنوان منبع پروتئینی در تغذیه دام به کار رود. روغن بزرک معمولی به سبب دارا بودن میزان زیاد اسید چرب غیر اشباع لینولنیک (52%) به عنوان روغن صنعتی استفاده می شود، ولی روغن ژنوتیپ های جدید حاصل از برنامه های به نژادی را به خاطر کاهش چشم گیر میزان این اسید چرب (حدود 2%) و شباهت ترکیب اسیدهای چرب آن با روغن آفتابگردان می توان به عنوان روغن خوراکی به کار برد.(22،29،30)

ارقام بزرک با کیفیت روغن خوراکی در کشورهای مختلف از جمله کانادا و استرالیا و انگلستان کشت می گردد.(29)

متاسفانه روغن بزرک در ایران جایگاه خوراکی بسیار کمی دارد و بیشتر برای مصارف رنگ سازی و نقاشی و ساخت موادی چون مرکب چاپ، صابون و سینولئوم (کفپوش) مورد استفاده قرار می گیرد. به منظور جدا سازی ژنوتیپ هایی با کیفیت روغن خوارکی از نوع روغن صنعتی،رنگ زرد بذر می تواند به عنوان یک نشانه ظاهری به کار رود.(6)

1-2خصوصیات گیاهی:

بزرک با نام علمی (Linum usitatissimum) گیاهی است که یکساله از خانواده کتان و تنها گونه این خانواده است که اهمیت تجاری دارد.(3)

پایان نامه

ارتفاع بوته در بزرک معمولا از 40 تا 90 سانتی­متر است. بوته معمولا دارای یک ساقه باریک است اما در صورت پایینی تراکم بوته، فراوانی رطوبت و حاصلخیزی خاک ممکن است دو تا چند شاخه از ناحیه قاعده بوته رشد کند و به گیاه ظاهری مشابه پنجه زنی در غلات  دهند.(1،5)

ساقه اصلی و پنجه ها یا شاخه­ها به انشعاباتی که گلها بر روی آنها قرار دارند ختم می گردند. ریشه بزرک کوتاه و منشعب است عمق توسعه ریشه در خاکهای نفوذ پذیر به راحتی به 1 متر می رسد. انشعابات جانبی ریشه کتان تا 30 سانتی­متری اطراف بوته گسترش می یابند.(1)

برگهای بزرک کوتاه، باریک و بدون دمبرگ می باشند و به صورت متناوب بر روی ساقه آرایش یافته­اند.

گلها با آرایش گرزن در بخش انتهایی ساقه اصلی، پنجه ها و شاخه ها به ظهور می رسند. هر گل دارای پنج گلبرگ، پنج کاسبرگ و پنج پرچم می باشد.رنگ گلبرگ ها از خصوصیات واریته ای بوده و از آبی تیره تا سفید و صورتی کمرنگ متغیر است.

باز شدن گلها به تدریج و از پایین به طرف بالای ساقه و طی 2تا 4 هفته اتفاق می افتد در روزهای گرم و آفتابی، بازشدن گل کمی بعد از طلوع آفتاب انجام می شود و گلبرگ ها در اوایل بعد از ظهر همان روز ریزش می یابند.(3،22)

بزرک گیاهی خودگشن است و درصد دگرگشنی به فعالیت حشرات بستگی داشته و از 0.3 تا 2درصد متغیر می باشد.میوه بزرک به صورت کپسول کوچک، خشک و عموما ناشکوفا می باشد که از پنج برچه تشکیل شده است در هر برچه دو تخمک وجود دارد که توسط دیواره ای به نام دیواره برچه کاذب از هم جدا شده ­اند. در هر کپسول 6 تا 10 دانه تشکیل می شود دانه­ های بزرک به شکل بیضی مسطح با نوک تیز و به طول 5/3 تا 5 میلی­متر دیده می شوند. وزن هزار دانه در بزرک 5 تا 7 گرم است. دانه بزرک به رنگ های زرد، طلایی یا قهوه ای روشن تا قهوه ای تیره دیده می شود.(1،29)

روغن ژنوتیپ­های معمولی بزرک دارای میزان زیادی(50%) اسید چرب غیر اشباع لینولنیک است پس از روغن کشی روغن بزرک در اثر اکسیده شدن این اسید چرب بو و طعم نامطلوبی پیدا می کند. بنابراین نمی توان از آن به عنوان روغن خوراکی استفاده نمود.(6)

استفاده از پروژه های جهش زایی در برنامه ­های به نژادی این گیاه، به منظور ایجاد ژنوتیپ­هایی گردیده­است که روغن آنها از نظر میزان اسید چرب لینولنیک بسیار ناچیز (حدود 2%) بوده ولی دارای میزان زیادی اسید چرب لینولئیک می باشند که برای سلامتی مفید می باشند.(41)

روغن ژنوتیپ های جدید می تواند به مصارف خوراکی مانند روغن آشپزی و سالاری برسد.(19)

نتایج پژوهش های مختلف نشان داده است که میزان اسید لینولنیک کم (2%) در روغن بزرک توسط دو مکان ژنی مستقل کنترل می شود و استفاده از این ژن ها در پروژه های تولید ارقام خوراکی بزرک به آسانی امکان پذیر است. به منظور جداسازی ژنوتیپ های با کیفیت روغن خوراکی از نوع روغن صنعتی رنگ زرد بذر می تواند به عنوان یک نشانه ظاهری مطلوب به کار رود ضمن اینکه رنگ زرد با طلایی کردن رنگ آرد و دانه، ظاهری خوشایندتر برای استفاده از دانه آن در تولید فراورده های غذایی فراهم می نماید.(30)

دانه بزرک با یک پوشش چسبناک پوشیده شده است که آن را براق ساخته و زمانی که مرطوب شود چسبناک می شود. کنجاله دانه بزرک حاوی 4/9- 5/3% صمغ است .صمغ دانه بزرک یک مخلوط پلی ساکاریدی ناهمگن است و اختلاف در ترکیب مونوساکارید ها به تنوع واریته های آن نسبت داده می شود.(10،19)

صمغ دانه بزرک پودر سفید تا کرم رنگی است که رنگ آن نشان دهنده خلوص صمغ است و به آهستگی آب جذب می کند و تشکیل محلولی با ویسکوزیته متوسط می دهد.

ترکیب موتوساکارید های صمغ دانه بزرک شامل D-زایلوز،  L-رامنوز، L-گالاکتوز، D-گلوکز و L – گالا کتورونیک اسید است.صمغ دانه بزرک دارای خواص قوام دهندگی می باشد و به همین دلیل می تواند در فراورده های غذایی به کار برده شوند. صمغ دانه بزرک از نظر خواص تکنولوژیکی بسیار شبیه به صمغ عربی است و دارای خواص تثبیت کنندگی و سوسپانسیون کنندگی بوده و می تواند به عنوان عامل امولسیون کننده در شیرهای شکلاتی و دسرها به کار برده شود. همچنین به جهت دارابودن خاصیت بافری قوی می تواند در نوشیدنی های میوه ای به کار رود و از جهت دیگر در تولید محصولات نانوایی و بستنی مورد استفاده قرار گیرد.

همانطور که گفته شد این صمغ پایدار کننده­ بسیار خوبی برای سوسپانسیون های خوراکی بوده و به علت خاصیت امولسیون کنندگی به عنوان جانشین سفیده تخم مرغ در محصولات شیرینی پزی به کار برده می شود.این صمغ ارزشمند علاوه بر این که در صنایع غذایی موارد استفاده زیادی دارد. در صنایع داروسازی نساجی، نقاشی، چاپ و نفت نیز بسیار کاربرد دارد. امروزه روغن بزرک و محصولات متنوع حاصل از آن منبع درآمد ارزی برای بسیاری از کشورها از جمله آمریکا، کانادا و کشورهای اروپایی گردیده است.

در ایران، دانه بزرک جز دسته دانه های با روغن خشک شونده قرار گرفته که از روغن آن تنها به منظور

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:38:00 ب.ظ ]




تنظیم دریافت غذا[1] مجموعه ای از سازوکارهای[2] فیزیولوژیک با سطوح مختلف تنظیم کننده را شامل

 می شود که نواحی گوناگونی از دستگاه عصبی مرکزی و هم چنین محل هایی در خارج این دستگاه را درگیر می نماید.عوامل مختلفی مانند پپتیدها، هورمون ها، میانجی ها و تعدیل کننده های عصبی[3]، شبکه ها، مسیرها، هسته ها و مراکز مغزی، دستگاه عصبی خودمختار و نیازهای متابولیکی در این پدیده دخیل هستند. اکثر اطلاعات موجود راجع به تنظیم عصبی اشتها در PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)داران از نتایج تحقیقاتی که روی موش صحرایی[4] صورت گرفته، بدست آمده است، اما به لحاظ آنکه مراکز و مناطق عصبی تنظیم دریافت غذا در PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)داران (مراکز هیپوتالاموسی و خارج هیپوتالاموسی) در سطوح پایینی مغز  قرار دارند و نیز به علت اینکه خوردن غذا یکی از نیازهای اساسی جهت ادامه حیات همه مهره داران می باشد، لذا به نظر می رسد که اساس سازوکارهای تنظیم اشتها در PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)داران و پرندگان با یکدیگر مشابه می باشد[73].

آیا اخذ غذا در پرندگان تنظیم می شود یا اینکه پرندگان با یک الگوی تصادفی غذا می خورند؟

هنگامیکه در ابتدا  مصرف خوراک توسط جوجه ها محدود می شود و سپس  بعد از مدتی غذا به صورت آزاد در اختیار آنها قرار داده می شود به طور کلی یک افزایش در مصرف خوراک دیده می شود که این اصل به کنترل وزن بدن توسط پرنده باز می گردد[98]و برعکس آن، هنگامیکه پرندگان در یک دوره زمانی وادار به مصرف غذای اجباری[5] می شوند، پس از اینکه غذا به طور آزاد در اختیار آنها قرار داده

 می شود میزان مصرف غذا باز هم  بدلیل وجود سازوکارهای کنترل وزن بدن کاهش می یابد[77].

 زمانیکه به جوجه هایی که به طور ژنتیکی برای وزن کم (تخمگذار) و یا زیاد (گوشتی)  انتخاب شده اند ابتدا محلول گلوکز خورانده می شود و سپس غذا به صورت آزاد در اختیار آنها قرار داده می شود، آنها میزان مصرف غذای خود را در طی زمان کاهش داده که بدنبال آن میزان مصرف کالری نیز کاهش می یابد[48].

در پرندگان سنگین وزن حدود 30 روز طول می کشد تا تعادل و بالانس انرژی برقرار شود در حالیکه در پرندگان سبک وزن این زمان به 15روز کاهش می یابد. همچنین نشان داده شده است که تغییر رژیم غذایی بلدرچین از فیبر بالا به فیبر کم، منجر به تغییرات در مصرف غذا در طی 8 تا10 روز  می گردد[106].

این نتایج نه تنها دلالت بر این امر دارد که پرندگان میزان مصرف غذای خود را کنترل می کنند بلکه اثبات شده است که این سازو کار کنترلی می تواند بر اساس وزن بدن و تنوع ژنتیکی تغییر کند.

تنظیم اخذ غذا یک مجموعه تنظیمی پیچیده است که هر دو بخش مرکزی و محیطی در این کنترل نقش دارند.

راجع به اهمیت بررسی تنظیم دریافت غذا در پرندگان پرورشی، مک کارتی و سیجل[6] در سال 1983گزارش کردند که افزایش میزان رشد در جوجه های گوشتی به طور عمده، از افزایش دریافت غذا ناشی می شود و کیفیت غذایی در این رابطه حداقل نقش را دارد[86].

در خصوص اهمیت تحقیق در زمینه سازوکارهای تنظیم اخذ غذا در پرندگان بایستی متذکر شد که این تحقیقات علاوه بر اینکه منجر به بهبود روش های افزایش اشتها در جوجه های گوشتی و بوقلمون می شود، از جنبه توسعه روش های عملی محدودیت در مصرف غذاها و کاهش اشتها در مرغان  مادر نیز حائز اهمیت است، زیرا از آنجا که افزایش بیش از حد وزن بدن سبب کاهش تولید تخم های بارور (نطفه دار) می گردد، لذا بایستی به تنظیم وزن بدن و چاقی در این گروه از مرغان نیز توجه نمود.

 اندوكانابینوئید ها[7]و گیرنده های كانابینوئیدی[8]و پروتئینهای كاتالیز كننده بیوسنتز و غیر فعال سازی اندوكانابینوئیدها، سیستم اندوكانابینوئیدی را تشكیل می دهند[103]. در گذشته جهت بهبودی اشتهای بیماران از گیاه ماری جوانا استفاده می شد كه در واقع ماده مؤثره این گیاه به عنوان یک كانابینوئید اگزوژن می باشد. اندوكانابینوئید ها مشتق از اسید آراشیدونیک می باشند. دو اندوكانابینوئید به نامهای آراشیدونوئیل اتانول آمین یا آناندماید و 2- آراشیدونوئیل گلیسرول یا 2-AG در PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)داران شناخته شده است كه گیرنده های آنها شاملCB1 و CB2 می باشند[72]. اندوکانابینوئیدها  در سیستم های تنظیمی فیزیولوژیک متعدد از جمله تنظیم اخذ غذا، وزن بدن و تعادل انرژی[9]در PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)داران نقش دارند. در مطالعات صورت گرفته در PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)داران، وجود گیرنده های كانابینوئیدی و لیگاندهای اندوژن آنها در بخشهای مختلف مغز به اثبات رسیده است و اخیراٌ  وجود این گیرنده ها در مغز مرغ نیز گزارش شده است.

این رساله در دو بخش گردآوری شده است. بخش نخست آن به بررسی منابع اختصاص دارد و بخش دوم آن به شرح تحقیقی که در قالب پایان نامه دوره ی دکترای حرفه ای نگارنده اجرا شده، می پردازد.

در این تحقیق برای اولین مرتبه از روش تزریق درون بطن مغزی[10] در جوجه های نوزاد[11] یا چند روزه استفاده شده است.

 در بخش نخست، سعی شده است که سازوکارهای نوروفیزیولوژی تنظیم اشتها به طور کلی و بخصوص در پرندگان مرور گردد. گفتنی است که این مرور بیشتر در پرندگانی که از نظر اقتصادی اهمیت دارند تمرکز دارد. همچنین در این بخش به شرح آخرین تحقیقات انجام شده در زمینه نقش سیستم اندوکانابینوئیدی و گیرنده های آن مخصوصا نقش گیرنده CB2[12] در تنظیم مرکزی دریافت غذا پرداخته شده است. در بخش دوم نیز به شرح مراحل مختلف اجرای این تحقیق پرداخته شده است که شامل مواد و روش کار، نتیجه و بحث و نتیجه گیری می باشد. 

2-1کلیات نوروفیزیولوژی تنظیم اشتها

2-1-1- مراکز تنظیم دریافت غذا و نوروپپتیدهای درگیر در تنظیم اشتها

پایان نامه و مقاله

در بیشتر حیوانات مقدار چربی و وزن بدن علی رغم تغییرات زیاد مصرف روزانه غذا و انرژی در حد ثابتی باقی می ماند. برای تعادل انرژی در بدن، سیستم های فیزیولوژیک پیشرفته و قدرتمندی شامل سیگنالهای آوران و وابران وجود دارد. علاوه بر این هورمون هایی در گردش خون هستند که در شروع و پایان یک وعده غذایی نقش دارند و همچنین هورمون هایی هم وجود دارند که در ارتباط  با تعادل انرژی و میزان چربی بدن نقش بازی می کنند. تلفیق این سیگنالها توسط اعصاب محیطی و مراکز مغزی مانند هیپوتالاموس و تنه ی مغزی صورت می گیرد. سپس این سیگنالهای تلفیق شده میزان نوروپپتیدهای مرکزی را تنظیم می کنند که مورد اخیر هم خود میزان مصرف انرژی و مصرف غذا را تصحیح می نماید. این تعادل انرژی در اغلب موارد باعث تنظیم دقیق وزن بدن می شود[133].

احتمالا اشتها توسط شبکه های عصبی تنظیم می شود که در این شبکه ها از نوروپپتیدهای ویژه ای به عنوان سیگنال استفاده می گردد.نقش کلیدی در تلفیق سیگنالهای تنظیم کننده اشتها به خصوص بر عهده

هسته کمانی[13]است. دسترسی این هسته به سیگنالهای تنظیم کننده انرژی با منشا گردش خون، از طریق برجستگی میانی[14] می باشد. لازم به ذکر است که این ناحیه توسط سد خونی-مغزی[15]پوشش داده نشده است[9].

تلفیق سیگنالهای تنظیم کننده وضعیت تغذیه ای بدن بر عهده دو مجموعه نورونی درون هسته کمانی است[18].

یکی از این دو مجموعه نورونی دریافت غذا را از طریق تنظیم ترشح نوروپپتید وای [16]NPY  و پپتید مرتبط با آگوتی AgRP[17] تحریک می کند [9] و دیگری دریافت غذا را مهار می نماید که این عمل از طریق بیان ژن پرواپیوملانوکورتین POMC[18] و پپتید تنظیم کننده نسخه برداری کوکائین و آمفتامین  [19]CART انجام می شود[48]. (شکل2-1)

رشته های عصبی حاوی نوروپپتید های محرک اشتها و کاهش دهنده اشتها از هسته کمانی وارد هسته های هیپوتالاموسی مانند هسته مجاور بطنی [1]PVN ، هیپوتالاموس پشتی میانی[2]DMH، ناحیه هیپوتالاموس جانبی[3] و ناحیه پری فورنیکال[4]می شوند. نورونهای ثانویه یا ردیف دوم در این نواحی قرار دارند که اطلاعات مربوط به تعادل انرژی را تجزیه و تحلیل می نمایند که به این نورون های ثانویه مسیرهای پایین دست یا مسیرهای ردیف دوم گفته می شود[133]. (شکل2-2) هسته ی کمانی هم به نوبه ی خود سیگنالهای تعادل انرژی با منشا خونی را دریافت می کند[133].

شکل 2-2-هسته های هیپوتالاموسی درگیر در کنترل اشتها(BDNF=brain neurotrophic factor) منبع[133]

در مورد PVN بایستی متذکر شد سیگنالهایی مانند NPY و ملانوکورتین و غیره که از هسته کمانی و هسته دسته منزوی NTS[5]  می آیند در PVN با یکدیگر تلفیق می شوند. این هسته به تزریق بسیاری از پپتید های دخیل در تنظیم اشتها حساس بوده و سیگنالهای ارسال شده در این هسته تلفیق شده و منجر به تغییراتی در سیستم نورواندوکرین می شوند[133].

ارتباطات گسترده ای بین DMH با هسته های دیگر هیپوتالاموس از جمله هسته کمانی وجود دارد و  این هسته نورونهای حاویNPY   صادره از هسته کمانی را دریافت می کند و نیزدر تلفیق سیگنالها نقش دارد[133].

هیپوتالاموس جانبی و ناحیه پری فورنیکال نیز حاوی نورونهای ثانویه ای هستند که اطلاعات مربوط به تعادل انرژی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند. تخریب ناحیه هیپوتالاموس جانبی منجر به پرخوری و تحرک آن باعث سیری می شود. بدین لحاظ این ناحیه به مرکز گرسنگی یا تغذیه معروف[6] بوده است.

هیپوتالاموس جانبی و هیپوتالاموس شکمی میانی اولین مراکزی بودند که در دهه ی 1940 و 1950 به عنوان مراکز درگیر تنظیم مصرف غذا شرح داده شده اند[133].

هترینگتون ورانسون [7]در سال 1940[59]واناندوبروبک[8] در سال 1951[1]گزارش کردند که تخریب هیپوتالاموس شکمی میانی VMH سبب افزایش دریافت غذا می شود. این ناحیه در سال 1954 در قالب

فرضیه دو گانه هیپوتالاموسی[9] به عنوان مرکز سیری[10] معرفی گردید[107].

ارتباطات دو طرفه گسترده ای بین هیپوتالاموس و تنه مغز به ویژه NTS وجود دارد که به مسیرهای تنه ی مغز موسوم است. تنه ی مغز در تعامل با شبکه  های هیپوتالاموسی، نقش اساسی را در تنظیم تعادل انرژی به عهده دارد. در این ناحیه سد خونی – مغزی ناقص است و درنتیجه در موقعیتی مناسب برای پاسخ به

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:37:00 ب.ظ ]




بخش کشاورزی نقش عمده­­ای در تولید ناخالص داخلی و ایجاد فرصتهای شغلی در کشور دارد. میزان تشکیل سرمایه در این بخش در مقایسه با سایر بخش­ها با توجه به ظرفیت­های این بخش قابل­توجه نیست. لذا برای توسعه بخش کشاورزی و گذار موفقیت­آمیز از وضعیت کشاورزی سنتی به کشاورزی مدرن و تجاری نیاز به سرمایه ­گذاری بیشتری در این بخش است. معمولا یکی از مهمترین عواملی که نقش بازدارنده­ای در مسیر پذیرش تکنولوژی جدید توسط کشاورزان­ کوچک و گذار از کشاورزی سنتی به کشاورزی مدرن را دارد کمبود سرمایه و اعتبار است. دسترسی آسان و سریع به منابع مالی، یکی از ضرورت‌ها و پیش­‌‌‌نیازهای توسعه فعالیت‌های بخش کشاورزی است. اعتبارات اعطایی به بخش کشاورزی و جوامع و نهادهای روستایی دسته کم از سه جنبه زیر می ­تواند در تقویت تولید این جوامع موثر باشد (رسول­اف، 1382).

1.­ اعطای اعتبارات به بخش ­کشاورزی موجب­ کاهش اثر منفی فصلی بودن درآمد تولیدات کشاورزی می­ شود و می ­تواند در پر کردن شکاف بین پرداخت­ها و دریافتنی­های کشاورزی نقش موثری داشته باشد.

2.تامین نقدینگی مورد نیاز برای كشاورزان از راه توزیع اعتبارات استفاده بهتر از عوامل تولید و افزایش سطح تولید  و بهره­وری را فراهم می کند.

3.تامین مالی مورد نیاز برای سرمایه گذاری در واحدهای کوچک بهره ­برداری نقش تعیین کنندای در افزایش موجودی سرمایه دارد. چرا که این واحدها اغلب از توان مالی اندکی برخوردارند و توانایی سرمایه ­گذاری جدید را ندارند.

توجه به این موارد نیاز به استفاده از اعتبارات را روشن می­سازد. در صورت فقدان یا کمبود اعتبارات لازم، زارع مجبور به پس­انداز مقداری از درآمد خود پس از فصل برداشت است لذا مصرف و سرمایه ­گذاری کاهش می­یابد و از قدرت سرمایه ­گذاری زارع در امور زیربنایی نیز کاسته می‌شود. بنابراین اعتبارات کوتاه‌مدت برای تامین هزینه­ های جاری و اعتبارات‌ متوسط و بلند‌مدت برای تامین امکانات سرمایه‌گذاری زیربنایی در کشاورزی نقش اساسی دارند، از طرفی سیاست توزیع اعتبارات بین کشاورزان به عنوان وسیله‌ای برای مقابله با فقر روستایی از سوی عده­ای از سیاست­گذاران با اهدافی از قبیل افزایش تولید، بیرون راندن منابع غیر‌رسمی، کاهش هزینه­ های تولید، کاهش نابرابری و انتقال تکنولوژی مطرح می­ شود (ایران­نژاد، 1375).

امروزه همراستا با پیشرفت کشاورزی و نیاز به سرمایه ­گذاری بیشتر در این بخش و استفاده از تکنولوژی مدرن تقاضا برای استفاده از اعتبارات در بخش کشاورزی افزایش یافته است. نظری به تاریخ و سابقه اعتبارات نشان می­دهد که اعتبارات عموما نیروی تولید را افزایش می­دهد و موجب پیشرفت اقتصادی، ایجاد مشاغل جدید و درآمد بیشتر برای صاحبان حرف و مشاغل مختلف می­ شود. کشاورزان اعتبار مورد نیاز خود­ برای­ کار کشاورزی­ را از منابع­رسمی (بانک­کشاورزی، تعاون­روستایی، بانکهای تجاری) و یا منابع غیر رسمی (دوستان و آشنایان و دلالان) تامین می­ کنند.

سیستم بانکی وظیفه واسطه‌گری مالی را برعهده دارد یعنی تعهدات کوتاه‌‌مدت (سپرده­ها) را به دارایی­ های بلند مدت (وام) تغییر شکل می‌دهد. این وظیفه در شرایطی که محدودیت اساسی سرمایه‌گذاری در کشور کمبود اعتبار است در غیاب مقررات و نظارت دقیق معضلاتی را در پی خواهد داشت. این امر به ضرورت تقویت ابزارهای نظارتی به نحوی که بانک­ها در تجهیز عملیات سپرده وام تحت انضباط و کنترل در­آیند تاکید می­ کند (خسروی،1386).

 بانک کشاورزی با 70 سال قدمت تنها بانک تخصصی بخش کشاورزی است که نقش عمده­ای در تامین نیازمندی­های اعتباری تولیدکنندگان این بخش و بخش‌های بازرگانی وابسته به آن دارد. طبق اطلاعات اخذ شده از بانک کشاورزی توزیع تسهیلات بانک به تناسب ظرفیت جذب اعتبار به زیر بخشها در قالب قرض­الحسنه، مشارکت مدنی، فروش اقساطی ماشین­آلات و مواد‌اولیه اجاره به شرط تملیک،  سلف و­ خرید دین صوت می­گیرد. تسهیلات اعطایی بانک نیز از نظر مصرف به 3 گروه شامل سرمایه ­گذاری ثابت، سرمایه در گردش و هزینه عملیاتی تقسیم می‌شوند(پایگاه اینترنتی بانك كشاورزی).  

آمار و اطلاعات مقایسه­ای عملکرد سهم بخش­های مختلف اقتصادی از اعتبارات بانکی نشان می دهد که سهم­های مصوب بخش کشاورزی از اعتبارات بانکی توسط سیستم بانکی رعایت نشده است. میزان تحقق سهم این بخش در طول سالهای برنامه سوم توسعه اقتصادی اجتماعی فرهنگی کشور (83-1379) نسبت به سالهای برنامه دوم و قبل از آن کمتر بوده است. در طول برنامه دوم وسوم توسعه کشور سهم بخش کشاورزی از اعتبارات بانکی همه ساله 25 درصد تعیین شده بود. که تنها در دوسال از برنامه دوم توسعه کشور این رقم به طور کامل و حتی بیش از آن محقق شده است. به طور کلی عملکرد نظام بانکی کشور در برنامه دوم توسعه اقتصادی اجتماعی فرهنگی نسبت به برنامه سوم در ارائه اعتبارات به بخش کشاورزی بهتر بوده است (خسروی، 1386).

ارائه اعتبارات توسط بانک به کشاورزان معمولا مشکلاتی را برای بانک به همراه دارد. وابستگی بخش کشاورزی به عوامل جوی باعث شده تا فعالان این بخش در مقایسه با فعالان سایر بخش­ها با ریسک و عدم حتمیت بیشتری مواجه باشند و همین مسئله می تواند مانع بازپرداخت به موقع وام توسط کشاورزان شود.

وابستگی منابع مالی بانکی به اعتبارات وصول شده ایجاب می­ کند تا راه کارهایی برای بالا­بردن میزان وصول اعتبارات فرا­‌روی سیاست­گذاران بخش­ کشاورزی قرار گیرد. با استفاده صحیح از­ اعتبار می­توان جریان فعالیت‌ها در بخش کشاورزی را در راستای تحقق اهداف و برنامه ­های دولت سوق ­داد. استفاده صحیح از اعتبار همانطور که دوام و بقاء یک واحد بازرگانی و یا یک سازمان عمده اقتصادی را تامین می­ کند به تحکیم اعتماد و اطمینان و ایجاد موفقیت­هایی که ضامن دوام و ثبات واحد اعتباری است کمک می­ کند. برای رفع مشکلات موجود لازم است تا سیاست­گذاران و برنامه­ ریزان اعتباری بخش کشاورزی شناخت صحیحی از عوامل موثر بر تقاضا و بازپرداخت وام داشته باشند.

1-2- ضرورت و اهمیت تحقیق

پایان نامه

در سالهای اخیر تقاضا برای اعتبارات کشاورزی به شدت افزایش یافته است. و این مسئله موسسات مالی را با چالش مواجه کرده است. از مشکلات اعتبارات کشاورزی در ایران می‌توان شکاف میان عرضه و تقاضای وام، نبودن تعادل در توزیع وام، اتکا به یارانه دولتی، بازپرداخت نشدن وام و کارمزد(بهره) پایین را نام برد.

اغلب سیاست­گذاران این بخش در پی آن هستند که مشکلات موجود را از طریق سیاست بهره یارانه حل کنند. وام با بهره پایین باعث افزایش متقاضیان استفاده از وام­های کشاورزی شده است و بانک کشاورزی با انبوه متقاضیان مواجه می‌شود. این مسئله جیره بندی وام را در پی دارد که یکی از ابزارهای طولانی­کردن فرایند کسب اعتبار با هدف انتخاب وام گیرنده­گانی است که با ریسک کمتر بازپرداخت مواجه­­اند که این مساله هزینه و زمان دریافت وام را افزایش خواهد داد.

 اغلب آنچه مورد نظر کشاورز خرده‌پا است دسترسی سریع و آسان به وام است تا کارمزد پایین. این مساله ایجاب می­ کند که عوامل موثر بر تقاضای وام در بخش کشاورزی مورد تجزیه و تحلیل قرار­گیرند تا اعتبارات اختصاص داده شده در این بخش صرفا در فعالیت‌های کشاورزی و در جهت توسعه این بخش به کار گرفته شوند.

در کنار توجه به عوامل موثر بر تقاضای وام  باز پرداخت به موقع وام نیز مسئله حائز اهمیتی است.

 سیستم بانکی عمدتا منابع مورد نیاز خود را از دو منبع تجهیز پس­انداز و بازپرداخت وام تامین می­ کند. قسمت اعظم منابع مالی موسسات اعتباری از بازپرداخت وامها تامین می­ شود و عدم بازپرداخت مشکل جدی برای موسسات اعتباری است طوری که اگر موسسه­ای 30-20 درصد از دارایی‌های خود را به علت عدم بازپرداخت از دست بدهد با شکست روبرو می­ شود (شادی طلب ،1372).

با توجه به مطالب بیان شده شناخت عوامل موثر بر تقاضا و باز پرداخت به موقع اعتبارات امری ضروری به نظر می‌رسد. این پژوهش سعی دارد تا ضمن شناسایی عوامل موثر بر تقاضا و باز پرداخت به موقع اعتبارات راهکارهای مناسب برای رفع مشکلات موجود را در منطقه بردسیر بیان کند.

داده‌های مورد نیاز این تحقیق به شیوه پیمایشی در شهرستان بردسیر جمع‌ آوری  شده است. ویژگی‌های شخصیتی و مدیریتی افراد متقاضی استفاده از وامهای کشاورزی همچنین افرادی که وامهای دریافتی  را به موقع پرداخت کرده ­اند شناسایی شده است. شهرستان بردسیر در استان کرمان قرار دارد و دارای 1147000هکتارسطح زیر کشت محصولات باغی و34500هکتار سطح زیر کشت محصولات زراعی می­باشد. با توجه به اطلاعات جمع­آوری شده از بانک کشاورزی شهرستان بردسیر در سال گذشته140 میلیارد ریال تسهیلات کشاورزی توسط بانك كشاورزی شهرستان بردسیر  پرداخت شده است. که حدود 5-4 میلیارد ریال از این اعتبارات وام­های بلاعوض کشاورزی بوده است. و این بانک حدود 7 میلیارد ریال بدهی معوقه دارد. که ضرورت انجام تحقیق را بیش از پیش نشان می‌دهد. با توجه به نقش مهم اعتبارات در توسعه کشاورزی و گذار از کشاورزی سنتی به کشاورزی مدرن این تحقیق­­­ با اهداف و فرضیات زیر صورت می‌گیرد.

-3- فرضیات تحقیق

1-­ رابطه معنی­داری بین برخی ویژگی­های شخصیتی و مدیریتی  افراد و تقاضای آنان برای استفاده از اعتبارات (بانك كشاورزی) وجود دارد.

2- رابطه معنی­داری بین برخی ویژگی­های شخصیتی و مدیریتی افراد و تاخیر در بازپرداخت اعتبارات (بانك كشاورزی) وجود دارد.

1-4-اهداف مطالعه

هدف کلی این تحقیق بررسی عوامل موثر بر تقاضا و بازپرداخت اعتبارات کشاورزی در شهرستان بردسیر است.

علاوه بر هدف کلی ذکر شده اهداف  جزئی دیگری نیز در تحقیق دنبال می­ شود که به شرح زیر است.

1-­ شناسایی ویژگی‌های شخصیتی و مدیریتی افراد متقاضی استفاده از وام‌های کشاورزی.

2- شناسایی ویژگی‌های شخصیتی و مدیریتی افرادی که وام‌ها را با تاخیر بازپرداخت می­ کند.

3- شناسایی عواملی که باعث تاخیر در بازپرداخت وام می‌شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:36:00 ب.ظ ]




طبق آخرین پیش­بینی‌های سازمان ملل متحد، جمعیت جهان تا سال 2025 به 8 میلیارد نفر و تا سال 2050 به 9/8 میلیارد نفر خواهد رسید. سالانه حدود 80 میلیون نفر به جمعیت جهان افزوده می­ شود و97 درصد افزایش جمعیت در کشورهای در حال توسعه می­باشد. بنابراین تا سال 2025 نیاز به تولید غذا دو برابر خواهد شد. این پدیده منجر به افزایش فشار به محیط زیست می­گردد و امنیت غذایی کشورهای در حال توسعه بیش از سایر کشورها تحت تأثیر قرار می­گیرد. تنش­های غیرزنده عامل مهم کاهش 71 درصدی عملکرد محصولات زراعی در سطح جهان بوده که برای تنش خشکی 17 درصد، شوری 20 درصد، دمای بالا 40 درصد، دمای پایین 15 درصد و سایر عوامل 8 درصد تخمین زده شده است (کافی، 2009).

به منظور افزایش بهره­وری در کشور ایران نیز باید به بخش کشاورزی به عنوان یکی از بخش­های مهم و عمده فعالیت اقتصادی در کشور توجه داشت. زیرا این بخش در حال حاضر حدود 15 درصد از تولید ناخالص داخلی، 21 درصد از اشتغال و 22 درصد از صادرات غیر نفتی کشور را به خود اختصاص می دهد. همچنین طبق گزارش شبکه خبری صنایع غذایی ایران در سال 1386، حدود 80 درصد عرضه مواد غذایی و 90 درصد نیازهای واحدهای صنایع تبدیلی را طی دهه اخیر تأمین كرده است (تهامی­پور و شاه­مرادی، 1386). در این راستا بهره­ گیری از منابع حاشیه­ای و غیر متعارف، از جمله منابع آب و خاک شور در دستور کار اغلب کشورهای جهان که دارای این منابع عظیم بوده قرار گرفته است. پیشرفت­ها و توسعه فن­آوری­های مختلف در امور کشاورزی می ­تواند بهره­وری از این منابع محدود را بهبود بخشد (فلاورز، 2004).

شوری یکی از چالش­های مهم جهت تولید محصولات زراعی به ویژه در کشورهایی است که کشاورزی از طریق آبیاری انجام می­گیرد (کافی، 2009). نزدیک به یک سوم زمین‌های تحت آبیاری جهان شور است و خاک­های تحت تأثیر شوری حدوداً 106×950-400 هکتار تخمین زده می‌شوند که این میزان به دلیل کمبود آب­های شیرین و استفاده از آب­های با کیفیت پایین، همواره در حال افزایش است (شانون، 1984 و فلاورز، 2004). در واقع پنج درصد اراضی زراعی دنیا و نود درصد شالیزارهای دنیا به­نوعی تحت تاثیر شوری هستند (فلاورز و همکاران، 1986) که بیشتر آن در آسیا است (اکبر و همکاران، 1986).

ایران از جمله کشورهایی است که در بسیاری از نقاط آن مشکل شوری و عدم زه­کشی مناسب اراضی دیده می­ شود. تقریباً 15 درصد سطح اراضی ایران با 25 میلیون هکتار تحت تأثیر نمک با درجات مختلف قرار گرفته است (پذیرا و صادق زاده، 1998). بخش اعظم خاک­های شور کشور و خصوصاً اراضی تحت کشت برنج، دارای غلظت بالایی از نمک­های محلول مثل سدیم و پتاسیم هستند (فتوکیان، 1384). این امر می ­تواند کشت بسیاری از محصولات زراعی را محدود کند و با توجه به مشکلات ذکر شده کمبود مواد غذایی و انرژی و نیز این­که فقط 20 گونه زراعی، بخش عمده انرژی مورد نیاز دنیا را تأمین می­ کند و 50 درصد این نیاز نیز از 8 گونه از غلات تأمین می­ شود لذا، توجه به افزایش تولید غلات خصوصاً گندم و برنج که بیش از یک سوم زمین­های زیرکشت به تولید آن اختصاص یافته­است، مدنظر می­باشد. ازطرفی رشد و عملکرد گیاهان زراعی در بسیاری از مناطق دنیا توسط تنش­های محیطی زنده و غیرزنده متعدد محدود می­گردد. در چنین شرایطی ساده ترین راه استفاده از اراضی شور (انصاری و همکاران، 2001)، شناخت، انتخاب و اصلاح گیاهان زراعی مقاوم به شوری است که در این راستا اصلاح تحمل به شوری توسط محققین زیادی مطالعه شده است (مونز و همکاران، 2008).

برنج از غلات بسیار مغذی و پرمصرف‌ترین غذای دو سوم جمعیت جهان محسوب می­‌شودکه پس از گندم یکی از مهم­ترین محصولات زراعی است و تولید آن بخش قابل توجهی از برنامه تأمین غذایی و خودکفایی را در بر دارد. ویژگی­های خاص برنج، آن را به یک ماده‌ی غذایی پرمصرف، برای تأمین نیازهای غذایی تبدیل کرده­است (اسمیت و دیلدی، 2002). برنج غذایی از دسته­‌ی کربوهیدرات‌های پیچیده است که نسبت به غذاهای کربوهیدراتی ساده، حاوی ویتامین‌ها، مواد معدنی و فیبر بیشتری می­باشد. حداقل نیمی از کالری مصرفی، باید از کربوهیدرات‌های پیچیده مانند برنج تأمین گردد. در واقع 90 درصد کالری برنج ناشی از کربوهیدرات آن است و در هرم غذایی جزء گروه “نان و غلات” محسوب می­ شود (یزدی­صمدی، 1380).

مقالات و پایان نامه ارشد

به علت محدود بودن زمین­های قابل استفاده در زراعت برنج، تولید آن از طریق افزایش محصول در واحد سطح مد نظر قرار می­گیرد. در ایران صرف‌نظر از اراضی مرغوب در جلگه‌های استان مازندران، گیلان و دشت خوزستان، برخی مناطق كم بازده ساحلی و بخشی از اراضی، متأثر از شوری املاح موجود در خاك می‌باشند. بنابراین زارعین برنج­کار، به استفاده از اراضی کم­بازده و از جمله زمین­های شور روی آورده­اند كه این امر برای ارقام غیرمتحمل به شوری مشكلاتی ایجاد می‌كند(کاووسی، 1380). زراعت گیاه برنج غالباً در شرایط غرقابی انجام می‌گیرد كه در برابر شوری و ph بالای خاك نیز حساس است (بابائیان­جلودار، 1378). گزارش شده­است كه برنج به شوری نسبتاً حساس می­باشد و در مراحل مختلف رشد، تحمل متفاوتی به ­شوری نشان می­دهد که بیشترین حساسیت آن در مراحل اولیه گیاهچه­ای (3-2 برگی) بوده است.علاوه بر آن در مرحله گرده­افشانی و لقاح نیز به شوری حساس می­باشد (فلاورز و یئو، 1988). اثرات شوری كه ناشی از تجمع یون‌های منیزیم، كلسیم، كلر و سولفات است می‌تواند سبب تأخیر در جوانه‌زنی و رشد گیاهچه، تأخیر در گلدهی و افزایش خوشه‌چه‌های پوك می‌شود، كه تمامی موارد ذكر شده تحت تأثیر بر هم خوردن تعادل اسمزی، تجمع و سمیت یونی، كاهش فعالیت‌های متابولیكی و تعدیل ظرفیت فتوسنتزی حاصل می‌گردد (فلاورز، 2004، لی و همکاران، 2003). تلاش برای كاهش شوری خاك با بهره گرفتن از روش‌های مكانیكی و اصول به­زراعی مانند آبیاری، زهكشی و اصلاح خاك معمولاً كاربردی نبوده و از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نمی‌باشد و برای تداوم زراعت برنج در این نواحی به واریته‌های متحمل با توانایی بیشتر در برابر تنش شوری نیاز می‌باشد (كاووسی، 1380). بنابر پیچیدگی صفت تحمل به شوری در گیاه، اصلاح این صفت با روش­های متداول اصلاح با مشکل مواجه بوده و موفقیت­های به دست آمده در گذشته به دلیل پیچیدگی کار برای اصلاح تحمل به شوری (شان و همکاران، 1994) و پیچیدگی آثار متقابل شوری با عوامل محیطی و فقدان روش گزینشی کارآمد، چندان قابل توجه نبوده ­است (گریگوریو، 1997).

بسیاری از محدودیت­های روش­های مختلف اصلاح­نباتات ریشه در فقدان ابزارهای مناسب برای مطالعات ژنتیکی دارد. وجود ماهیت کمی صفات اقتصادی در محصولات کشاورزی موجب شد که محیط، بسیاری از برآوردهای ارزش­های اصلاحی را تحت تأثیر قراردهد، لذا استفاده از ابزارهایی که حداقل تأثیرپذیری را از محیط دارند گام مؤثری در افزایش پیشرفت­های ژنتیکی مورد استفاده می باشد. جستجوی نشانگرهای مولکولی مشکلات مربوط به مطالعه و نقشه‌یابی ژنوم در گیاهان عالی و در حقیقت مشکلات ژنتیک را حل کرده­است. در نقشه‌یابی ژنتیکی، محدودیت تعداد نشانگرهای مورفولوژیکی مورد استفاده در ژنتیک کلاسیک مشکل­ساز می‌باشد و نیز نشانگرهای مورفولوژیکی ژن­ها فقط قسمت کوچکی از ژنوم را پوشش می‌دهند، بنابراین بعضی از نواحی کروموزومی برای نقشه‌یابی خارج از دسترس قرار می­گیرند. علاوه بر این، صفات مورفولوژیکی نوعی توارث پیچیده دارند که به شدت تحت تاثیر شرایط محیطی قرار می­گیرند (کولینز و همکاران، 2004 و رافالسکی، 2002).

به دلیل پیچیدگی­های صفات کمی، ژنتیک دانان و به نژادگران گیاهی، اطلاعات اندكی از تعداد ژن­ها، جایگاه كروموزومی آن­ها و سهم نسبی شركت هر یک از ژن­ها در تظاهر و توزیع فنوتیپی یک صفت كمی دارند. نقشه­یابی ژن های کمی می ­تواند این مدل پیچیده ژنتیكی را به اجزای ژنتیكی منفرد تجزیه نماید که در این صورت صفات كمی نیز با كارآیی صفات تك ژنی مطالعه خواهند شد (لندر و بوتستین، 1989 و پاترسون و همکاران، 1988). نشانگرهای DNA ابزار مناسبی هستند که بر اساس آن می­توان جایگاه ژنی وکروموزومی ژن­های تعیین­کننده صفات مطلوب را شناسایی کرد. با در دست داشتن تعداد زیادتر نشانگر، نقشه­های ژنتیکی کامل­تری را می­توان تهیه نمود که پوشش کاملی را در تمام کروموزوم­های گیاهان به وجود می­آورد. استفاده از نشانگرها، موجب افزایش اطلاعات مفید و مناسب از جنبه­ های پایه وکاربردی اصلاح­نباتات خواهدگردید (گویمرز و همکاران، 2007). اصول نشانمند کردن DNA بر مبنای آشکار‌سازی چند شکلی‌های مستقیم در سطح ساختار اولیه مولکول DNA می‌باشد. حضور تعداد زیادی از نشانگر‌های مولکولی توزیع شده در همه ژنوم محققان را قادر به ترسیم نقشه ژن‌های دلخواه به طور مؤثر می کند. نشانگرهای مولکولی تجزیه ژنتیکی فنوتیپ‌های وابسته به اثرات متقابل مکان‌های ژنی مختلف را تسهیل می‌نمایند. نقشه پیوستگی دقیق نشانگرهای مولکولی مربوط به هر ناحیه حامل ژن، برای کلون کردن یک ژن دلخواه و برای تشخیص وجود آن در جمعیت تحت انتخاب، ضروری است. یکی از کاربردهای مهم نشانگرهای مولکولی استفاده از آن برای مطالعه و تعیین محل استقرار مکان‌های ژنی کنترل­ کننده صفات کمّی[1](QTL) می‌باشد، نظیر وزن دانه، اندازه دانه، محتویات پروتئین، زمان گلدهی، و مقاومت به تنش­های محیطی که صفاتی مهم برای انتخاب گیاهان زراعی جهت اصلاح می‌باشند. البته گاهی اوقات مشکلاتی برای دست­ورزی آن­ها در برنامه ­های انتخاب وجود دارد، زیرا اساس ژنتیکی آن­ها به خوبی مطالعه نشده­است. انتخاب به کمک نشانگرهای مولکولی([2](MASنیز راه­حلی است که دست­آورد زیست شناسان مولکولی برای متخصصان اصلاح نباتات می­باشد. در این روش ژن موردنظر، براساس پیوستگی آن با یک نشانگر ژنتیکی، تشخیص داده و انتخاب می­ شود. بنابراین به عنوان قدم اول در روش انتخاب به کمک نشانگر، باید نشانگرهای پیوسته با ژن­های مورد نظر شناسایی شود. یافتن نشانگرهایی که فاصله آن­ها از ژن مطلوب کمتر از cM 10 می‌باشد، به طور تجربی نشان داده شده که در این صورت دقت انتخاب 99/75 درصد خواهد بود. لذا داشتن نقشه­های ژنتیک اشباع که به طور متوسط دارای حداقل یک نشانگر به ازای کمتر از cM 10 فاصله روی کروموزوم­ها باشد از ضروریات امر می­باشد. از پایه­ های اساسی اصلاح نباتات، دسترسی وآگاهی از میزان تنوع در مراحل مختلف پروژه­ های اصلاحی است. به همین دلیل نشانگرها برآورد مناسبی از فواصل ژنتیکی بین واریته­های مختلف را نشان می­ دهند (رافالسکی، 2002 و گویمرز و همکاران، 2007).

در حال حاضر با پیشرفت­هایی که در ارزیابی ذخایر توارثی، روش­های ارزیابی، مطالعات ژنتیکی، فن­آوری نشانگرهای مولکولی ومکان­ یابی و نیز از نظر نرم­افزاری (اسلام، 2005 و نیوناس، 2004) حاصل شده­است، پیشرفت اصلاح برای تحمل به شوری و سایر تنش­های غیرزیستی ساده­تر وسریع­تر شده­است. برای صفت تحمل به شوری که دارای توارث­ پذیری و شدت تظاهر اندک است، گزینش با شناسایی نشانگرهای مولکولی پیوسته با ژن­های کنترل­ کننده تحمل به شوری تسهیل می­گردد(گارسیا و همکاران، 1997).

در برنج با بهره گرفتن از روش­های مولکولی در کنار روش­های کلاسیک و بیومتریک متداول، گام­های مؤثری در جهت اصلاح و بهبود این صفت به دست آمده و در حال انجام است. همچنین مطالعات متعددی درمورد مکان­ یابی QTL انجام گرفته­است. یک مکان کروموزوم بزرگ­اثر که در تنظیم جذب سدیم، جذب پتاسیم ونسبت سدیم به پتاسیم و تحمل به شوری در مرحله گیاهچه در برنج مؤثر است توسط گریگوریو در سال 1997 در نسل F8 حاصل از تلاقی Pokkali×IR29 با بهره گرفتن از نشانگر AFLP[3] بر روی کروموزوم شماره1 تحت عنوان Saltol شناسایی گردید (گریگوریو، 1997) که مقدار 5/64 درصد از تنوع فنوتیپی برای تحمل به شوری را با LOD [4]برابر با 5/14 توجیه می کند. متعاقب این گزارش مطالعات متعددی جهت ارزیابی دقیق آن با هدف شناسایی ژن­های موجود در این ناحیه صورت گرفته­است. بونیلا (2002) با استفاده­از دو نشانگر [5]SSR و [6]SSLP مکان کروموزومی Saltol را بینRM14  و C1733 در فاصله 6/51 تا 9/65 سانتی­مورگان از ابتدای کروموزوم شماره 1 تعیین محل نمود. نیوناس (2004) با بهره گرفتن از نشانگر ریزماهواره و [7]EST به اشباع این ناحیه پرداخت و طول 23/8 سانتی­مورگان آن را (متوسط طول 2/1 سانتی­مورگان بین نشانگرها) نقشه­یابی کرد.

در تحقیقات گریگوریو(1997) یکی از لاین­های اینبرد نوترکیب حاصل از تلاقی Pokkali×IR29، متحمل­تر از Pokkali بود و امروزه به عنوان والد شاهد(متحمل) در مرحله گیاهچه­ای در آزمایش­های ارزیابی شوری در برنج مورد استفاده قرار می­گیرد. ارزیابی فنوتیپی برای تحمل به شوری در مرحله گیاهچه­ای، نقشه­یابی ژنوتیپی جوامع حاصل از این لاین (IR669463-3R178-1-1) که FL478 نامیده می­ شود صورت­گرفت و علاوه بر ناحیه Saltol بر روی کروموزوم شماره 1، لوکوس­های بزرگ اثر دیگری برای تحمل به شوری در مرحله گیاهچه بر روی کروموزوم­های شماره 6، 8 و10 یافت شد. همچنین کروموزوم­های 3، 5، 7 و

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:36:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم