کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


 



­ای که هم پسند و علاقۀ مرا جلب کند و هم برای جامعۀ ادبی و ادب­دوست کارآمد باشد، مشغولیت خاطرم بود. از این رو، با حساسیت ویژه­ای به بررسی موضوعات پایان نامه ­های گوناگون و موضوعات پیشنهادی اساتید فرهیخته­ام پرداختم. در همین بررسی­ها، بسیاری از پایان نامه ­ها را یافتم که با وجود زحمت و تلاش نگارنده­هایشان، سال­ها است که در کنج کتابخانه، در انزوایی دریغ­آور، متروک مانده­اند و تنها هر از چند گاه، مورد توجه دانشجویانی قرار می­گیرند که از سر اجبار و نیاز، نه اشتیاق و برای تحقیقی نمره­آور، به آنها رجوع می­ کنند. مسئلۀ دیگر، اعتقادم به این مطلب بود که ادبیات، از آنجایی که ریشه در سرشت هر ایرانی دارد، نباید صرفاً به عنوان رشته­ای تخصصی در دایرۀ اجتماع دانش­آموختگانش محدود شود و باید به جایگاه اصلی­اش، مردم، بازگردانده شود؛ از این رو، در پی یافتن دریچه­ای برای این انتقال، به جستجو پرداختم. از میان موضوعات فراوانی که ادبیات را به رشته­های دیگر مرتبط می­ساخت، یک موضوع بیشتر از همه با علاقه و خواسته­ام متناسب آمد و آن نقد فیلمنامه­های نویسنده و فیلم­ساز هنرمندی است که از میان مردم برخاست و برای مردم آفرید و هنوز هم پس از سال­ها، مورد علاقه و در یادهای مردم مانده است.

برای بررسی آثار زنده یاد «علی حاتمی» شیوۀ نقد ساختارگرایانه را انتخاب کردم، چراکه این نوع نقد، گنجایش پرداختن به همۀ جنبه­ های پرقدرت نوشته­هایش اعم از عناصر داستانی، معانی، بیان، بدیع، آهنگ، محتوا و… و همچنین بررسی انسجام میان آنها در ارتباط با ساختار کلی اثر را در خود داشت. برای نگارندۀ علاقمند که با هر بار خواندن نوشته­هایش نکاتی زیباتر و درخور ِ توجه­تر را کشف می­کرد، نقد ساختارگرایانه، وسیله­ای بود تا جنبه­ های ادبی گوناگون موجود در متن فیلم­نامه­ها را در رساله­اش به ن

مقالات و پایان نامه ارشد

مایش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1399-10-19] [ 02:22:00 ب.ظ ]




كتاب غره الكمال، مجیرالدین را ستوده و او را به خاقانی برتری داده است. (7)

در اشعار او اثر سبك خاقانی تا حدی مشهود است منتهی اولاً مجیر سخنی ساده تر دارد و ثانیاً هیچگاه نتوانسته است قدرت كم نظیر استاد خود را در ایجاد تركیبات بدیع و مضامین و معانی دقیق نشان دهد و ثالثاً اثر این اقتفا در همه قصائد او آشكار نیست بلكه مجیر را در پاره ای از قصائد او در همان مسیر عادی و طریقه معتاد شعر و زبان فارسی در اواخر قرن ششم مشاهده می كنیم. (8)

روی هم رفته نظر او به ظواهر متوجه است و به حقیقت و مغز تصوف، كمتر نظر دارد و از اینجا می‌توان نتیجه گرفت كه تصوف مجیرالدین (اگر تصنعی نباشد) به تصوف عمومی كه به ویژه در قرن دوم و سوم و عهد تیموریان تا بدین عهد، معمول بوده، نزدیک و در حقیقت سلوك زاهدانه در فكر او موثر افتاده است چنانكه به همین نظر اخوان الصفا را به خصومت بزرگان دین سزاوار می پندارد؛ و در صفت یاران نبی (ص) می گوید:

بوده با هم هرچهار از بهر حل و عقد شرع               در صفت اخوان و خصم اهل اخوان‌الصفا

معلوم نیست كه مجیر بدین زهد و قناعت و گوشه گیری كه دم از آن می زند كی عمل كرده، چه آثار تاریخی گواه است كه زندگانی او به مدح گویی سپری شده و به راستی این زهد شگفت كه مقام وصف از زهد بایزید و بوالحسن خرقانی كم نمی آید با مهاجات شعرا نیز به هیچ روی سازش ندارد. چه زهاد را در كار خود آن استغراق هست كه با دیگران پردازند و اگر حسن ظن منظور گردد و تصوف وی ساختگی و زبانی فرض نشود ناچار باید گفت كه او یک چند زندگی زاهدانه داشت كه تذكره نویسان از آن آگاهی نداشته اند. (9)

رشید و طواط در مدح وی می گوید:

ای مجیر دین ایزد! كایزدت بادا مجیر           در معانی بی عدیلی در مكارم بی نظیر

مقالات و پایان نامه ارشد

داعی اعمال را كف جواد تو مجیب             خایف ایام را سعی جمیل تو مجیر

(دیوان مجیر، ص 3)

دیوان مجیر قریب به پنجهزار بیت و مشهونست به قصاید عالی و غزلهای لطیف. (10) دیوان مجیرالدین بیلقانی به تصحیح و تعلیق استاد مرحوم دكتر محمدآبادی باویل، كه در واقع رساله دكترای ایشان است، تنها تحقیقی است كه در این زمینه انجام گرفته است.

شیوه كار نگارنده

در گزارش این بیست قصیده اول دیوان مجیرالدین، به ترتیب ذیل عمل شده است:

پس از معرفی كوتاه هر قصیده معانی لغات و واژگان، اصطلاحات، كنایات و تعبیرات ابیات توضیح داده شده، و در مواردی كه استشهاد از نظم و نثر ادبی فارسی- مخصوصاً از اشعار خود شاعر- در روشن شدن مطلب مؤثر بوده، بدین امر پرداخته شده است، و در معرفی قصاید به منابعی از قبیل تاریخ ادبیاتها، سخن و سخنوران استاد فروزان فروحاشیه‌ی این كتاب، پاورقی دیوان مجیر و دیوان خاقانی مراجعه شده تا به اصطلاح شأن نزول قصاید، سخنان استاد فروزانفر درباره بعضی قصاید و ابیات آن و تقلید مجیرالدین از استادش خاقانی در سرودن چامه هایش، بررسی شود.

در مواردی كه معنی بیت ها بر اساس واژگان و تركیبات به كار رفته در آن مبهم و نامفهوم به نظر می‌رسیده، در صورت مفهوم بودن ابیات با واژگان و تركیبات نسخه های دیگر- كه در پاورقی دیوان آمده بود- معنی آنها نوشته شده است.

همچنین اگر معنی بیت، قابل توجیه به وجه یا وجوهی دیگر نیز بوده، به ترتیب اولویت معنایی، آن وجه یا وجوه نیز ذكر شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:21:00 ب.ظ ]




كشوری برای حفظ مرزهای خود در مقابل تهاجمات خارجی و همچنین برای محافظت از امنیت داخلی خصوصاً در برابركانون های سیاسی، اجتماعی، ضد حكومت نیاز به قوای نظامی و انتظامی(ارتش) دارد، چون عملكرد گروه های حاكم بر جامعه با خواست های مردم هماهنگ و گاه متعارض است، وجود این دو نیرو كه معمولاً در پیوند و همدست یكدیگرند در جامعه ضروری است. این دو نیرو در اكثر جوامع سنتی و از جمله در ایران چنان ساختار مشتركی هستند كه گاه تفكیک آنها مشكل است[1]. از لحاظ اهمیت موضوع باید این نكته را به یادداشت كه در دوره حكومت رضا شاه ساختار قشون متحد الشكل و به طور كلی ارتش نوین ایران بنا نهاده شد و ارتش به عنوان ركن اصلی قدرت در حكومت پهلوی تبدیل شد و دولت و مجلس هیچ نقشی در نیروهای نظامی كشور نداشتند و كنترل كامل ارتش در دست رضا شاه بود و ارتش پیوستگی زیادی با سلطنت داشت و مع الوصف ارتش پشتیبان حكومت پهلوی بود.

با اشغال ایران در شهریور 1320 و سقوط دولت مطلقه رضا شاه، ارتش نوینی را كه او تشكیل داده بود از هم فروپاشید. با روی كار آمدن محمد رضا شاه او به عنوان فرمانده كل قوا منصوب شد و با كمك ایالات متحده آمریكا  ارتش را بازسازی و در اختیار خود گرفت. ارتش بازسازی شده در سال 1325 در مقابله با جدا سازی آذربایجان نقش مؤثری ایفاء كرد و مدتی بعد رزم آرا ریاست ستاد ارتش را بر عهده گرفت و به تقویت آن پرداخت. ارتش در این دوره تحت تأثیر گروه های گوناگون سیاسی قرار داشت و به تأثیر پذیری از فضای سیاسی کشور گروه های چون سازمان نظامی افسران حزب توده، كانون افسران بازنشسته و سازمان افسران ناسیونالیست پدید آمد و به گسترش نقش خود در ارتش تأكید داشتند. پس از ملی شدن صنعت نفت، دكتر مصدق به نخست وزیری رسید. اما دولت تسلطی بر عملكرد نظامیان نداشت و نظامیان به تشویق دربار به مخالفت با سیاست های دكتر مصدق می پرداختند و از این رو دكتر مصدق با در اختیار گرفتن منصب وزارت جنگ سعی می كرد سلطه ی دربار را بر ارتش كم رنگ كند و سیطره ی دولت را بر ارتش بیشتر سازد. پس از 30 تیر 1331 شاه مجبور بود با سیاست های دكتر مصدق همراهی كند و شاه مجبور شد كه ریاست وزارت جنگ را به دكتر مصدق واگذار كند زیرا در آن مقطع شاه توانایی مقابله با افكار عمومی را نداشت. تلاش دكتر مصدق برای وادار كردن شاه به سلطنت و نه حكومت بود با این وجود روابط دكتر مصدق با مجلس از یک سو و با شاه از سوی دیگر به پایان راه و بن بست نزدیک می شد.

به نظر می رسد در این دوره 12 ساله از شهریور 1320 تا كودتای 28 مرداد 1332، ارتش و سلطنت توانستند به موازات با یكدیگر قدرت از دست رفته را احیاء كنند و به پیوستگی قبل از شهریور 1320 برسانند. در این میان ارتش در اختلافاتی كه بین دربار با دكتر مصدق وجود داشت به طرفداری و حمایت از دربار و شاه نقش بازی می كرد. دكتر مصدق برای از میان برداشتن موانع و هموار كردن مسیر دولت و برنامه های خود به پشتیبانی افكار عمومی و روندهای مسالمت آمیز متكی بود. اما م

پایان نامه

خالفین منتظر فرصت مناسب برای كودتا و توسل به نیروهای نظامی برای سرنگونی او بودند. رد پای كودتا بر ضد دکتر مصدق را می توان از اوایل زمامداری او در تیر 1330 دنبال كرد. به نظر می رسد محافل سیاسی داخلی کشور حتی پیش از انگلیسی ها و آمریکائیها در فكر كودتا و بركناری دكتر مصدق بوده اند. وقوع كودتای 28 مرداد و نقش افسران نظامی در سرنگونی دولت دكتر مصدق بیانگر آن است كه دكتر مصدق در نیل به این هدف خود برای تسلط بر ارتش ناكام مانده است. زیرا دكتر مصدق معتقد بود كه ارتش باید زیر نظر و كنترل غیر نظامیان و توسط آنها اداره شود و ارتش با سرنگونی دولت دكتر مصدق و جایگزین كردن یک فرد نظامی به قدرت نمایی پرداخت. در این پژوهش سعی شده است كه دوران چند ماهه دولت دكتر مصدق را كه از جمله دوران مهم و حساسی از تاریخ معاصر ایران می باشد بررسی و گرایش های سیاسی افسران ارتش را در دوره دوساله دولت دكتر مصدق و تأثیرات متقابل ارتش و سیاست را مورد ارزیابی قرار دهد.

پایان نامه حاضر در شش فصل نوشته شده که شامل یک فصل كلیات و در پنج فصل اصلی تهیه و تنظیم شده است.

1- تكمیل همایون، ناصر، تحولات قشون در تاریخ معاصر ایران، جلد 1، تهران، دفتر پژوهش های فرهنگی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:21:00 ب.ظ ]




بیان مساله :
در یک بررسی اجمالی از دین اسلام می توان به این نکته به صورت بسیار جدی اشاره کرد که نوع برداشت‌های افراد در این دین در بسیاری از وجوه با هم تفاوت و حتی متعارض می‌باشد. یکی از مهمترین کانون‌های تعارض در بین پیروان این دین ، نوع نگاه به رابطه بین حکومت و سیاست می‌باشد. گروهی از این افراد معتقدند که دین تنها باید به خود محدود بوده و با سیاست هیچ ارتباطی نداشته باشد. چون هر پرچمی که قبل از حکومت امام زمان ( عج ) برافراشته گردد محکوم به شکست است[1]. برخلاف این نظر گروهی دیگر از مسلمانان بر این اعتقادند که دین بدون سیاست هیچ گونه ارزشی نداشته و سیاست نیز بدون دین راه بجایی نخواهد داشت.[2]

هر حكومتی در هنگام تشكیل به دنبال نوعی از مشروعیت می‌گردد كه فلسفه وجودی حضور خود را درمنطقه توجیه نماید. پس از رسیدن به این مقصود در جهت حفاظت از خود در مقابل دشمنان داخلی و خارجی ایده و اندیشه‌ای را طلب كرده كه با بسط آن آینده خود را بیمه نموده و با طیب خاطر به فعالیت خود ادامه دهد.

این چنین حكومتی بایستی از چنان زیرساخت‌هایی برخوردار باشد كه تا مدت‌ها به فعالیت خود ادامه دهد ( مانند مشروعیت مردمی ، وحدت در هیات حاکمه و … ). شناخت چنین زیر ساخت‌هایی و چگونگی رسیدن به آن توسط یک حكومت امری است كه مورد توجه تمام حكومت‌های بعد قرار گرفته تا از آن در جهت نیل به اهداف خود استفاده نمایند. مذهب تشیع نیز به عنوان یک زیر ساخت در پابرجا نگهداشتن حكومت صفویان عمل كرده است. صفویان با روش‌های مختلف مردم را به این مذهب دعوت كرده و از این طریق فلسفه وجودی خود را مهیا نموده‌اند. از سوی دیگر به علت وجود دو دشمن قدرتمند در دوسوی كشور- عثمانی و ازبك – لزوم استفاده از قدرتی عظیم در داخل بر آنها روشن گردید كه با تركیب مذهب تشیع و تعصب ایرانی سعی در نیل به این مقصود داشتند كه موفق بودن یا نبودن آنان در این تصمیم امری است كه در این تحقیق سعی می شود به آن پاسخی مناسب داده شود.

پایان نامه

بر اساس نگرشی دیگر به نظر می‌رسد كه تا قبل از تشكیل چنین حكومتی شیعیان نسبت به عناصر      غیر ایرانی و سنی نگرش منفی نشان می‌دادند كه حاضر به پذیرش همچنین دولتی شده و با خون خود در موارد مختلف از آن حفاظت نمودند. این فرضیه نیز بایستی با كنكاش فراوان مورد نقد و بررسی قرار گرفته و در پایان تحقیق به آن پاسخ جامعی داده شود.

بدون شك در تشكیل هر حكومت عوامل و بسترهایی بوده است كه یكی از این عوامل در تشكیل حكومت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:20:00 ب.ظ ]




اضمحلال خوارزمشاهیان، اسماعیلیة الموت و خلافت عباسی بغداد، در زمرة برجسته ترین پیامدهای یورش مغولان به قلمروی اسلامی محسوب می شوند. تكاپوهای نظامی- سیاسی این مهاجمان موجبات شكل گیری حكومت مغولی ایلخانان را در چارچوب مرزهای ایران فراهم ساخت. با           به قدرت رسیدن منگوقاآن فرزند تولوی، امپراتوری مغول دستخوش تحولاتی بنیادین و چشمگیر گردید. متعاقب آن ایران نیز از این تغییرات در امان نماند، زیرا دستیابی به ایران راه را برای فتوحات آیندة مغولان آماده می كرد. از طرفی، هنوز برخی از مناطق خوارزمشاهی به طور كامل تصرف نشده و قدرت مغولان به طور تمام و كمال استحكام نیافته بود.

بنابراین به دستور منگوقاآن در قوریلتای سال 651 هجری / 1253 میلادی، برادر وی هلاكوخان با توجه به لزوم از سرگیری فتوحات، به ایران و سرزمین های غربی اعزام شد. هلاكوخان می بایست قلاع اسماعیلیه و مركزیّت بغداد را به عنوان دو كانون خطرساز سیاسی، نظامی و مذهبی علیه حاكمیت مغولان، تصرف كند. البته وی در ادامة مأموریت خود به شمال بین النهرین و مناطق شام و مصر         هم نظر داشت و به دنبال دستیابی به آن نواحی نیز بود. هلاكوخان با از میان برداشتن اسماعیلیة الموت در 654 ﻫ / 1256 م، و خلافت عباسی بغداد در 656 ﻫ / 1258 م، به دو هدف اساسی از پیش        تعیین شدة خود دست یافت.

هلاكوخان در ادامة فتوحات خود رو به منطقة شام نهاد، و شهرهای حلب و دمشق را       تصرف نمود. در این هنگام خبر فوت ناگهانی منگوقاآن و بروز اختلاف جهت جانشینی میان قوبیلای و       اریغ بوكا، باعث شد كه هلاكوخان به ناچار به مقّر حكومتی خویش در آذربایجان مراجعت نماید. كتبوقانویان فرماندهی سپاهیان مغول را در زمان نبود هلاكو به عهده گرفت، و در سال 658 ﻫ / 1260 م در محلی به نام عین جالوت از سپاهیان ممالیک شكست سختی خورد.

برآیند نهایی این فرایند پر فراز و نشیب چندین ساله، تشكیل حكومت ایلخانی و تثبیت آن در چارچوب مرزهای سیاسی _ تاریخی ایران بود. دولت تازه تأسیس ایلخانان طی مدت هشتاد و اندی سال موجب بروز تحولات عمیق و شگرف در معادلات منطقه ای و مناسبات بین المللی ( فرامنطقه ای ) گردید.

با استقرار ایلخانان در ایران، مرزهای این قدرت تازه تأسیس با همسایگانش اعم از مغول و    غیر مغول، عرصة بروز كشمكش و درگیری های متداوم در طول سالیان دراز بود. مهّم ترین، متشنّج ترین و در عین حال پیچیده ترین روابط خارجی ایلخانان، در سرحدات غربی آنان دنبال می شد. مهّم و متشنّج از آن جهت كه مملوكان مصر در سرحدّات خود نسبت به كمترین پیشروی ایلخانان                       واكنش نشان می دادند.

به علاوه وجود قدرت هایی نظیر سلجوقیان روم، امپراتوری بیزانس، حكومت ارمنستان صغیر، امرای شام و قبایل پراكندة عرب ( بنی فضل و بنی خفاجه ) در صحرای میان شام و عراق، اوضاع  پیچیده ای را در روابط ایلخانان و ممالیک به وجود آورده بود. اتّحاد ایلخانان با سلاجقة روم و ارمنستان صغیر و از طرفی پیوند ممالیک با امرای شام و برخی از امرای تركمان آسیای صغیر و قبایل عرب      بنی فضل و بنی خفاجه، دو جبهة مقابل را شكل داده بود، و هر یک از این نیروها می توانستند به عنوان متحد نظامی، طرفین مخاصمه را حمایت كنند.

به هر شكل، بعد از استقرار هلاكوخان در ایران و شكست سهمگین مغولان در عین جالوت،     و مقاومت سرسختانة ممالیک در برابر اقدامات توسعه طلبانة ایلخانان، طولانی ترین روابط خصمانه بین طرفین به وجود آمد. بطوریكه باعث استقرار و تداوم وضعیت جنگی بین دو حكومت به مدّت 60 سال گردید. علاوه بر لشكركشی های گسترده، كینة ایلخانان نسبت به ممالیک مصر و بالعكس به اشكال مختلف از جمله زد و خوردهای محدود مرزی، ارسال نامه های تهدید آمیز، اعزام جاسوس،             رد و بدل كردن سفرا، تلاش جهت ایجاد اتحادیة نظامی علیه رقیب و به ویژه پناه دادن به فراریان و پناهندگان تداوم یافت.

مقالات و پایان نامه ارشد

طرفین متخاصم از پناهندگان و فراریان به خوبی استقبال می كردند و حتّی در مقاطعی نیز با   دادن امتیازات ویژه و قابل توجه، سعی در جلب نظر این افراد و گروه ها داشتند. این نمایندگان از    جنبه های مختلف نظامی، سیاسی، حكومتی، اطلاعاتی، تجاری، صنعتی، هنری و … نزد حاكمان جدید خود تأثیر گذار بودند.

توجه به نقش افراد و گروه های فراری و پناهنده، روزنه ای جدید در مناسبات میان ایلخانان و ممالیک می گشاید. مناسباتی تؤامان با خصومت دو طرف، كه در نهایت با تحویل  و  بازگرداندن  آخرین

پناهنده از جانب ممالیک به ایلخانان به پایان رسید و مقدمات انعقاد قرار داد صلح میان طرفین به سال 723 ﻫ / 1323 م را فراهم ساخت.

تبیین مراحل مختلف روابط ایلخانان و ممالیك، متأثر از نقش پناهندگان و فراریان،            تبیین و تحلیل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:19:00 ب.ظ ]